یادداشت ویراستار: استاد در "آموزش فا در کنفرانس فای بین‌‌‏المللی نیویورک بزرگ ۲۰۰۹" گفتند:

فقط اگر شخص بتواند پشتکار داشته باشد و به‌طور پیوسته به جلو حرکت کند به‌منزله‌ی کوشا بودن واقعی است. آسان است که درباره‌ی آن صحبت کرد اما به عمل گذاشتن آن بسیار دشوار است. به‌همین دلیل است که گفته می‌شود همیشه تزکیه‌کردن به شکلی که انگار تازه تزکیه را شروع کرده‌اید مطمئناً به دستیابی نهایت درجه‌تان منتهی خواهد شد.

آنچه در زیر آمده برگرفته از یک مقاله تبادل تجربه گروهی در دهمین سالروز وب‌‌‏سایت مینگ‌‌‏هویی در سال ۲۰۰۹ است. بسیاری از تمرین‌‌‏کنندگانی که در وب‌‌‏سایت مینگ‌‌‏هویی/کلیرویزدام کار می‌‌‏کنند نمی‌‌‏توانند تجربه‌‌‏های تزکیه‌‌‏شان را مانند سایر تمرین‌‌‏کنندگان خارج از چین به اشتراک بگذارند. از این رو، به‌منظور تبادل تجربه و تشویق متقابل در میان اعضای تیم پروژه‌‌‏ی وب‌‌‏سایت مینگ‌‌‏هویی، گروهی از تمرین‌‌‏کنندگان با همکاری همدیگر این مقاله را در دهمین سالروز تأسیس وب‌‌‏سایت مینگ‌‌‏هویی ارائه کردند. این مقاله پیش از انتشار ویرایش شده است.

* * *

وب‌‌‏سایت مینگ‌‌‏هویی، ده سال اول سفر خود را در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ کامل کرد. آن از یک وب‌‌‏سایت بسیار ساده به گروه بزرگی از وب‌‌‏سایت‌‌‏هایی با محتوای اصلی و مخصوص خود، در ستون‌‌‏ها، موضوعات، اشکال رسانه‌‌‏ای، زیرشاخه‌‌‏ها و زبان‌‌‏های مختلف، تکامل پیدا کرده است. تمرین‌‌‏کنندگانی که مشغول کار بر روی وب‌‌‏سایت مینگ‌‌‏هویی بوده‌‌‏اند در مدت این ۱۰ سال چه می‌‌‏کرده‌‌‏اند؟ این مقاله ماجراهایی از زمان آغاز وب‌‌‏سایت مینگ‌‌‏هویی را بیان می‌کند.

ادامه از قسمت اول

شروعی ساده

زمانی که وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی شروع به کار کرد، اجزا و ساختارش خیلی ساده بودند. ویراستاران در آن هنگام با جنبه‌‏های فنی کار با ایمیل یا اداره‌‏ی یک وب‌‏سایت خیلی آشنا نبودند. کامپیوتری که استفاده می‌‏کردیم یک کامپیوتر قدیمی ۴۸۶ بود. دسترسی ما به اینترنت از طریق لینک‌های کم‌سرعت Dial-up بود. اعضای بخش فنی‌مان فقط دانشی ابتدایی در زمینه‌ی فناوری اینترنت داشتند.

یک هفته پس از راه‌اندازی وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی، اطلاعات و مقاله‌‏های دست‌‏اول درباره شکنجه و آزار و نیز تجربه‌‏های تزکیه به‌طور بی‌وقفه به دستمان می‌‏رسید. هر روز بیش از ۵۰۰ ایمیل دریافت می‌‏کردیم، که بسیاری از آنها درباره‌‏ی وضعیت‌‏های حاد و فوری بود. هر روز برای گفتگو در مورد ایمیل‌‏های دریافتی، جلسه می‌‏گذاشتیم، اما موضوعات بسیاری بودند که اداره‌‏شان برای ما سخت بود.

با این وجود، همه مصمم بودند که آن را به خوبی انجام دهند. زیرا می‌‏دانستیم آنچه انجام می‌‏دهیم برای خودمان نیست بلکه برای حفاظت از دافا و برای محافظت و تثبیت محیط تزکیه در چین است که روز به روز آسیب فزاینده‌‏ای می‌‏دید، چراکه در واقع رژیم کمونیست پیش از اینکه آزار و شکنجه‌‏ی کاملاً گسترده و علنی آغاز شود برای چندین سال در حال اعمال فشار بود. همچنین قصد داشتیم که این وب‌‏سایت برای تمرین‌‏کنندگانی که در خانه یا خارج از کشور بودند، و نیز برای عموم مردم، واقعیت‌‏ها را درباره‌‏ی فالون گونگ در دسترس قرار دهد.

طراحی اولین نسخه‌‏ی وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی بسیار ساده بود. گاه به گاه چند مقاله و خبر مهم بر روی سایت آپلود می‌‏شدند. اندکی پس از این، برای تطابق بهتر با وضعیتِ به‌‏سرعت در حال تغییر، قالب سایت به شکلی تغییر داده شد که مطالب به‌طور روزانه در آن قرار داده شود.

بسیاری از افرادی که برای وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی کار می‌کنند تاکنون ده سال است که درحال تزکیه بوده‌اند. برای یک تمرین‌‏کننده‌‏ی جوان، ده سال زمان کمی نیست. با توجه به روبرو بودن با فشار عظیم از طرف بُعدهای دیگر و نبردگاه اصلی در چین، انواع و اقسام فشارها بر تمرین‌‏کنندگان‌‏مان، حجم کاری غیرعادی و غیره، تمام کارکنان این وب‌‏سایت در محیطی به‌‏خصوص آبدیده شدند. در عین حال عمیقاً درک کردیم که گرچه رنج‌‏های ما غیرعادی بودند، اما در مقایسه با فشار شدید و واقعی و آسیب‌‏هایی که استاد برای ما تحمل کردند هیچ بوده است؛ به هیچ وجه قابل قیاس نیست. بدون استاد، هیچ یک ازما توان زنده ماندن در آن چند سال اول را نداشتیم؛ بدون فا، هیچ یک از ما نمی‌‏توانستیم تا امروز دوام بیاوریم.

هجوم ابرهای تاریک

۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ روز تاریکی بود. صبح آن روز، پلیس هماهنگ‌‏کنندگان فالون دافا در سراسر چین را بازداشت کرد، و رسانه‌‏های تحت کنترل رژیم کمونیستی شروع به پخش تبلیغات افتراآمیز درباره دافا کردند.

بسیاری از تمرین‌‏کنندگان در چین بعد از اینکه از خبرها آگاه شدند به مراکز استانی خود یا پکن رفتند تا برای دافا دادخواهی کنند. بسیاری از تمرین‌‏کنندگان در آمریکای شمالی نیز به واشنگتن دی‌‏سی رفتند تا در مقابل کنسولگری چین و عمارت کنگره اعتراض خود را اعلام کرده و توجه عموم را برای متوقف ساختن آزار و شکنجه جلب کنند. وضعیت، بسیار سریع تغییر کرد، و وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی مجبور بود که به صورت تمام‌‏وقت، اخبار چین و نقاط اطراف دنیا را گزارش کند. ویراستاران و تمرین‌‏کنندگان بخش فنی وب‌‏سایت، دیگر نمی‌‏توانستند برنامه‌‏های عادی روزانه‌‏شان را دنبال کنند؛ در عوض مجبور بودند که روزها و شب‌‏های خود را صرف این کنند که مقاله‌ها را گزینش، ویرایش، و به روز ‌‏رسانی نمایند. بعد از اینکه در طول روز، پردازش تعداد وسیع مقاله‌‏های فرستاده شده توسط تمرین‌‏کنندگان خارج از چین را به پایان می‌‏رساندند، به هنگام غروب، موج مقاله‌‏ها از چین سر می‌‏رسید. روزهای متمادی وقت بسیار کمی برای خواب داشتند.

در ۲۹ ژوئیه ۱۹۹۹، کامپیوتر ویراستار به طور کامل از کار افتاد. در آن زمان بحرانی، تمام اعضای کارکنان وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی ارتباطشان را با یکدیگر و با دنیای خارج از دست دادند. سپس تمرین‌‏کننده‌‏ای از کارکنان پرسید که آیا مایلیم که همراه او به واشنگتن برویم. بلافاصله بعد از رسیدن به واشنگتن، خبر یافتیم که نام استادمان در فهرست افراد تحت تعقیب رژیم قرار گرفته است. این شیطانی‌‏ترین رویداد قابل تصور در جهان بود. متوجه شدیم که چیزی بینهایت غیرعادی در جهان اتفاق می‌‏افتد. اگرچه درک نمی‌‏کردیم که چرا آن چیزها اتفاق می‌‏افتند، بلافاصله کاغذ و قلمی پیدا کردیم و با کمک هم‌‏تمرین‌‏کنندگان شروع به افشای آزار و شکنجه برای کل دنیا کردیم. می‌‏دانستیم که صرف‌‏نظر از اینکه چه اتفاقی بیفتد، باید در کنار استاد بایستیم. تا زمانی که استاد آنجا بود، آسمان فرو نمی‌‏ریخت.

یکی از تمرین‌‏کنندگان بخش فنی ما مسیری طولانی تا واشنگتن را رانندگی کرد تا در دادخواهی تمرین‌‏کنندگان به منظور مخالفت با آزار و شکنجه شرکت کند. با این حال، بعد از اینکه اعلانی از سوی ویراستار اصلی دریافت کرد، به آن رویداد نرفت؛ در عوض مکانی را پیدا کرد تا کار بر روی وب‌‏سایت را از سر بگیرد.

در آن زمان، تمام تمرین‌‏کنندگان آرزو می‌‏کردند که بتوان شکنجه و آزار را بلافاصله متوقف کرد، و هر آنچه را که می‌‏توانستند انجام می‌‏دادند تا این پایان حاصل شود. بسیاری از تمرین‌‏کنندگان از آمریکای شمالی به‌طور خودجوش و بدون برنامه‌ی قبلی به واشنگتن رفتند. عده‌‏ای برای اعتراض علیه آزار و شکنجه در زیر آفتاب سوزان نشستند. عده‌‏ای به دفاتر دولتی رفتند تا وضعیت را تشریح کنند و امیدوار بودند که جریان اصلی اجتماع در ایالات متحده به سرعت حقیقت را دریابند و کمک کنند که آزار و شکنجه متوقف شود. برای وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی، گزارش‌‏های به‌‏موقع نه تنها آزار و شکنجه‌‏ی شیطانی را افشا می‌‏کرد، بلکه به تمرین‌‏کنندگان چین که مستقیماً با خطر مواجه بودند قوت قلب می‌‏داد. در عین حال، این گزارش‌‏ها حقیقت را درباره‌‏ی تبلیغات افتراآمیز رژیم نیز روشن می‌‏کردند.

تمرین‌‏کننده‌‏ای با مدرک دکترا به یک گزارشگر مینگ‌‏هویی گفته است: "جوآن فالون را همان اوایل در سال ۱۹۹۶ در اینترنت خوانده بودم، اما چون هیچ تمرین‌‏کننده‌‏ای در منطقه‌‏ی ما نبود، تا شروع سال ۱۹۹۹ به طور واقعی تزکیه نمی‌‏کردم. وقتی رژیم در ابتدا مقالات بسیاری را برای بدنام‌‏سازی آقای لی هنگجی منتشر کرد، خیلی گیج شدم. اما، بعد از اینکه مقاله‌‏های روی وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی را خواندم که واقعیت‌‏ها را درباره‌‏ی فالون گونگ توضیح می‌‏دادند، تمام نگرانی‌‏هایم ناپدید شدند. از آنجا که رژیم اینترنت را مسدود کرده بود، و برای افراد داخل چین خیلی سخت بود که وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی را بخوانند، من وب‌‏سایتی ساختم که در آن اطلاعات مینگ‌‏هویی را وارد می‌کردم و آن اطلاعات را با دوستانم در چین در میان گذاشتم".

تمرین‌‏کننده‌‏ی دیگری از چین در مصاحبه‌‏ای گفته است: "بعد از ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹، رژیم اینترنت را مسدود کرد و دیگر نمی‌‏توانستم وارد وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی شوم. یک روز از طریق یک وب‌‏سایتی که اطلاعات مینگهویی در آن بود، مینگهویی را پیدا کردم، و الان هم هنوز می‌‏توانم آدرس آن وب‌‏سایت را به خاطر بیاورم. بعدها، به هنگ‌‏کنگ رفتم و نرم‌‏افزاری که تمرین‌‏کنندگان خارج از چین برای گذر از مسدودسازی اینترنت نوشته بودند را گرفتم. بعد از اینکه به چین برگشتم، آن نرم‌‏افزار را در اختیار افراد بسیاری قرار دادم. از آن به بعد، ما از طریق برنامه‌‏ی ضد سانسور به وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی می‌‏رفتیم".

در شروع آزار و شکنجه، وضعیت مخاطره‌‏آمیز بود. تمرین‌‏کننده‌‏ای در کانادا گفته است: "در ابتدا، وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی بر روی کامپیوتری که یک شرکت خدمات اینترنتی فراهم می‌‏آورد کار می‌‏کرد. رژیم به طور پیوسته مأموران سایبری را به حمله و مداخله با سایت‌‏مان وامی‌‏داشت. سرپرست آن شرکت پیوسته به ما کمک می‌‏کرد و بهترین سعی خود را انجام می‌‏داد که کامپیوتر را برقرار نگه دارد. اما یک روز، اصلاً  نمی‌‏‌‏توانستم با او تماس بگیرم. وقتی با تلفن خانه‌‏اش تماس گرفتم، دریافتم که در یک تصادف درگذشته است".

ایجاد مقاله‌‏های مینگ‌‏هویی متکی به هر دوی تمرین‌‏کنندگان خارج و داخل چین بود؛ مخصوصاً تمرین‌‏کنندگان داخل چین نقش به سزایی در پخش مقاله‌‏ها داشتند.

در طی روندی که تمرین‌‏کنندگان در حال دریافتن این بودند که چگونه باید نقش وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی در تزکیه‌‏ی اصلاح فا را به درستی درک کنند، سایت‌‏هایی را برای تولید مطالب در چین دایر کردند—هماهنگ کردن تمرین‌‏کنندگان چین برای جمع‌‏آوری اطلاعات آزار و شکنجه، فرستادن اعلانیه‌‏های مربوط به واقعیت‌‏ها، نوشتن مقالات، و کار کردن به عنوان ویراستاران مینگ‌‏هویی. همچنین تمرین‌‏کنندگان چین بر روی پرینت به‌‏موقع تمام مقاله‌‏های تبادل تجربه‌‏های تزکیه که در وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی بود و توزیع آنها در میان مریدان دافا در شهرهای مختلف چین کار می‌‏کردند. و خیلی از تمرین‌‏کنندگان، مقاله‌‏های آزار و شکنجه و مطالب دیگر روی وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی را در تعداد زیاد جمع‌‏آوری کرده و پرینت می‌‏گرفتند و در شهرهای مختلف برای عموم توزیع می‌‏کردند. ماجراهای ناشناخته‌‏ی بسیاری موجود است.

تمرین‌‏کنندگان در چین، آرام و بی‌‏صدا در حال ایجاد، حفظ، و افزایش کانال‌‏های اطلاعات خود در رابطه با آزار و شکنجه و مطالب دیگر بودند. در اینجا، مایلیم سه تمرین‌‏کننده‌‏ای را که ممکن است پیش از این درباره‌‏شان شنیده باشید باری دیگر از زاویه‌‏ای نو معرفی کنیم.

آقای "یوآن جیانگ" که فارغ التحصیل دانشگاه "زینگ‌‏هوآ" بود به تدریس اشتغال داشت. پدر او از اساتید دانش‌‏سرای شمال‌‏غرب بود، و مادرش معلمی باسابقه در مقطع دبیرستان بود. پس از اینکه رژیم در سال ۱۹۹۹ آزار و شکنجه را شروع کرد، آقای یوآن داوطلب هدایت تمرین‌‏کنندگان محلی در استان "گان‌‏سو" به منظور شروع تزکیه‌‏ی اصلاح فا شد. او هماهنگ‌‏کننده‌‏ی محلی مینگ‌‏هویی شد و تأثیر عظیمی در منطقه‌‏ داشت.

وقتی او در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۱ بازداشت شد، مأموران دپارتمان پلیس "گان‌‏سو" سریعاً دو ماشین، ابزارآلات شکنجه گرد آوردند تا آقای یوآن را مورد بازجویی قرار دهند. به عنوان هماهنگ‌‏کننده‌‏ی اصلی در استان گان‌‏سو و همکاری‌‏کننده‌ی محلی مینگ‌‏هویی، آقای یوآن اطلاعات بسیار زیادی را می‌‏دانست. شکنجه‌‏ی بی‌‏رحمانه‌‏ای که او در طی بازپرسی متحمل شد خارج از تصور ما است.

حدود ۲۶ اکتبر ۲۰۰۱، آقای یوآن با افکار درست قوی‌‏اش خود را از دست‌‏بندها آزاد کرد. پس از اینکه با زحمت بسیار از محل بازداشت فرار کرد، به علت توان فیزیکی بسیار کم، نمی‌‏توانست خیلی دور شود، بنابراین به درون یک غار رفت. در آن غار، او به مدت چهار روز از هوش رفت. بعد از اینکه مجدداً به هوش آمد، از غار پایین آمده و به منزل یک تمرین‌‏کننده رفت. او در منزل آن تمرین‌‏کننده ماند تا اینکه در تاریخ ۹ نوامبر، به علت جراحت‌‏های داخلی، درگذشت. در آن زمان تنها ۲۹ سال داشت. بعد از اینکه او درگذشت، پلیس جستجوی گسترده‌‏ای را آغاز کرد. بسیاری از تمرین‌‏کنندگانی که به آقای یوآن کمک کرده بودند بازداشت شدند، و والدین او توسط پلیس به دقت تحت نظر گرفته شدند.

آقای "وانگ چان" در اداره کل "بانک خلق چین" کار می‌‏کرد و به عنوان یکی از افراد سرآمد در فناوری‌‏های پیشرفته شناخته می‌‏شد. با این حال، در سال ۱۹۹۹ به دلیل آزار و شکنجه، خانه‌‏ی خود را از دست داد. بعدها، او نیز داوطلبانه در کار مینگ‌‏هویی شرکت کرد و تمرین‌‏کنندگان شهرهای مختلف را به پیوستن به این تلاش فرامی‌‏خواند. در ظرف فقط چند سال، آقای وانگ به استان‌‏های متعددی در سراسر چین رفت و یکی از هماهنگ‌‏کنندگان اصلی در چین شد. او نقشی حیاتی در آغاز کردن و محافظت از کانال‌‏های اخبار و اطلاعات برای وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی ایفا کرد، و مقاله‌‏ها و مطالب مینگ‌‏هویی را به طور وسیعی در چین پخش می‌کرد. او همچنین باعث ترغیب بسیاری از تمرین‌‏کنندگان شد تا خود را رشد داده و در تزکیه‌‏ی اصلاح فا کوشاتر شوند. با این حال، آقای وانگ در تاریخ ۲۱ اوت ۲۰۰۲ توسط پلیس در استان شان‌‏دونگ بازداشت شد. یک هفته بعد، در تاریخ ۲۸ اوت در سن ۳۹ سالگی در طی بازجویی زیر شکنجه کشته شد. پس از اینکه وی درگذشت، پلیس محلی بلافاصله بدن او را سوزاند.

آقای "لی جونگ‌‏مین" در یک شرکت خارجی در بخش توسعه شهر دالیان کار می‌‏کرد. او ۳۰ ساله بود. آقای لی در تزکیه‌‏ی خود بسیار مصمم بود. در ابتدای آزار و شکنجه، به دفعات بازداشت و زندانی شد. تحت حفاظت استاد گرانقدر، در صبح روز ۲۸ دسامبر ۲۰۰۰ از پنج نگهبان امنیتی رد شد، و از "اردوگاه کار اجباری دالیان" بیرون آمد؛ محلی که در آن چهار ماه و نیم زندانی بود. بعدها، او مجدداً چندین بار بازداشت شد، اما هر بار که بازداشت می‌‏شد موفق به فرار می‌‏شد. حتی مأموران پلیس هم سر در نمی‌‏آوردند که او چگونه فرار می‌‏کند. به عنوان یک همکار مینگ‌‏هویی، آقای لی در تزکیه بسیار کوشا بود، و نیز در حفظ سایت‌‏های تولید مطالب و روشنگری حقیقت. به منظور بازداشت او، دپارتمان پلیس بخش "جونگ‌‏شان" حدود ۱۸۰ مأمور از تمام مراکز پلیس محلی را برای دستگیری او مأمور کرد. او در ۱۱ ژانویه ۲۰۰۲ بازداشت شد. آقای لی، پس از شکنجه و بازجویی، به ۱۵ سال حبس محکوم شد. او در نتیجه‌‏ی شکنجه‌‏ی اعمال شده در زندان، در تاریخ ۴ مارس ۲۰۰۳ درگذشت.

با مواجهه با این وضعیت شدید، تمام مریدان دافای خارج از چین که در کار مینگ‌‏هویی درگیر بودند فقط یک فکر در قلب خود داشتند: "مهم نیست چه اندازه تاریک باشد، باید به انجام این کار ادامه دهیم، این برای وضعیت کلی بسیار مهم است". در عین حال، این را هم متوجه شدیم که به منظور ثبات‌‏قدم و اجرای وظایفمان وقتی چیزها بسیار ترسناک و سخت هستند، باید فا را به خوبی مطالعه کنیم.

در آن زمان، هر یک از اعضای کلیدی وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی غالباً با مشکلات فنی روبرو می‌‏شدند. در بُعدهای دیگر، شیطان پیوسته در حال مداخله بود: ارتباطات اینترتی به دفعات قطع می‌‏شد، و کامپیوترها به‌‏ناگاه مشکلات عجیبی پیدا می‌‏کردند. ما آن زمان درباره‌‏ی فرستادن افکار درست یا مفهوم تزکیه‌‏ی اصلاح فا نمی‌‏دانستیم. در آغاز نمی‌‏دانستیم چه باید کنیم. بعدها، وقتی دوباره مشکلاتی داشتیم، شروع به از حفظ خواندن لون‌‏یو یا مطالعه‌‏ی فا می‌‏کردیم. در حالی که فا را مطالعه می‌‏کردیم و می‌‏خواندیم، مشکلات برطرف می‌‏شدند.

گذشته از فشارهایی که از سوی شیطان بود، فشارها و مشکلاتی به خاطر درک‌‏های مختلف تمرین‌‏کنندگان وجود داشت. از این رو نمی‌‏توانستیم کارها را به صورت یک بدن انجام دهیم. در عین حال، آزار و شکنجه روز به روز بدتر می‌‏شد، و تمرین‌‏کنندگان چین هر روز از شکنجه‌‏های غیرانسانی و وحشیانه‌‏ای رنج می‌‏بردند و یا زیر شکنجه کشته می‌‏شدند. کارکنان مینگ‌‏هویی این احساس را داشتند که توان همپایی را ندارند. یک ویراستار جوان وجود داشت که در عرض چند ماه نیمی از موهای سرش سفید شدند. یک ویراستار دیگر، هر بار که کار مینگ‌‏هویی خود را تمام می‌‏کرد به شدت خسته بود. وقتی با ماشینش به خانه می‌‏رفت، مجبور بود در یک مسیر نیم‌‏ساعته چندین بار توقف کرده و استراحت کند. تحت انواع فشارهای ناشناخته، ویراستار اصلی غالباً احساس می‌‏کرد که زندگی‌‏اش در مدت دو ماه تمام است. اما صرف‌‏نظر از اینکه چه اتفاق‌‏هایی افتاد، ما هنوز پایداری می‌کردیم و تمام سعی خود را می‌‏کردیم تا کارمان را به‌شدت خوب انجام دهیم و به تمرین‌‏کنندگان دیگر اجازه دهیم که کار را آسان و هموار تحویل بگیرند.

تحت فشار بینهایت زیاد، دو ماه گذشت، سپس شش ماه، و سپس پنج سال. در این روند، ما همگی از طریق کار مینگ‌‏هویی‌‏مان شاهد عظمت و تقوای عظیم دافا بودیم.

(ادامه دارد)