(Minghui.org) برخی تمرین‌کنندگان پیشنهاد کرده‌اند که، "بسیاری از تمرین‌کنندگان نمی‌توانند وابستگی‌های بشری‌شان را رها کنند و بنابراین موجب شده‌اند که روند اصلاح فا به طول بینجامد، از این رو معلم دوباره لحظه‌ی پایانی را به تعویق خواهد انداخت". من با این گفته کاملاً موافق نیستم.

من بر این باورم که هیچکس نمی‌تواند ببیند که معلم پس از این قرار است چه کاری انجام دهد، و همینطور در آینده چه کاری انجام خواهد داد. موجودات الهی فقط می‌توانند چیزهایی را ببینند که توسط موجودات الهی در کیهان کهن نظم و ترتیب داده شده بود. در این رابطه، معلم  یک بار به پرسش یک مرید به این صورت پاسخ گفتند.

" مرید: برخی از مریدان دافا در چین پس از این‌که مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند قدم پیش نمی‌گذارند،‌ اما داشتن مریدانی که عقب افتاده‌اند باعث به تعویق افتادن روند اصلاح- فا می‌شود. ممکن است استاد در این خصوص ما را روشن کنند؟

"استاد: آن‌ها آن را به تأخیر نمی‌اندازند، چراکه هرچه باشد زمان منتظر کسی نمی‌ماند. فقط این‌طور است که استاد درحال ادامه دادن به ارائه‌ی فرصت‌هایی است،‌ و ما می‌توانیم در طول این روند در این بین منتظر شما باشیم. به‌هر حال، لحظه‌ی پایانی عظیم واقعی نمی‌تواند به تأخیر بیفتد." ("آموزش فا ارائه شده در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۰")

زمان باقیمانده برای تزکیه‌ی واقعی در طی دوره‌ی اصلاح فا با گذر هر روز کاهش می‌یابد. وقت خیلی تنگ است، لازم می‌دارد که تمرین‌‏کنندگان کوشاتر باشند، تزکیه‌ی حقیقی انجام دهند، و بدون درنگ وابستگی‌های بشری را رها کنند. فقط به این صورت می‌توانیم موجودات ذی‌‏شعور را به طور موثرتری نجات دهیم. نباید سستی کنیم، ‌وگرنه عقب می‌مانیم. آن‌‏وقت چه کاری باید انجام دهیم؟

بعضی تمرین‌کنندگان عمدتاً به خاطر مداخله‌ی‌ مرئی یا نامرئی از سوی بعدهای دیگر سستی می‌کنند. این به طرق مختلفی تجلی می‌یابد، از جمله تنبل یا ضعیف بودن، در وقت فرستادن افکار درست صدای آلارم را نشنیدن و غیره. این بر مطالعه فای آنها، انجام تمرین‌ها، فرستادن افکار درست، و روشنگری حقیقت‌شان تأثیر می‌گذارد. من برای مدت‌زمانی در چنین وضعیتی تقلا می‌کردم و عاقبت بر آن فایق آمدم. امیدوارم تمرین‌کنندگانی که در وضعیت مشابهی دچار تعلل شده‌اند بتوانند پیشرفت کنند و از سد مانع بگذرند.

ما برای غلبه بر ناتوانی تمرین‌‏کنندگان در تزکیه‌ی کوشا، دو راه موثر پیدا کرده‌ایم. یکی ملحق شدن به یک گروه مطالعه‌ی فا و تمرکز بر تزکیه است. راه دیگر این است که "بگذارید تک تک چیزها با فا سنجیده شود. فقط آنگاه، به این صورت، واقعاً تزکیه است". ("تزکیه محکم" در هنگ یین)

یکبار که یک تمرین‌‏کننده متوجه مشکلی می‌شود که یک هم‌‏تمرین‌‏کننده با آن مواجه است، لطفاً‌ آن را با یک لبخند به او خاطرنشان سازید تا به او کمک کنید که به آن پی برده و بدین ترتیب در وضعیتی باشد که بتواند بر آن غلبه کند. غلبه بر سختی‌ها به معنی رشد کردن در تزکیه است. ما همگی این را حس می‌کنیم که یکبار که فرد از خواب بیدار شده باشد، گذر از مانع کاملاً آسان است.

برخی تمرین‌کنندگان گذر از سد موانع را سخت می‌یابند. علتش این است که آنها نمی‌توانند خود حقیقی‌شان را پیدا کنند. آنها افکاری را که متعلق به خودشان نیست افکار خودشان در نظر می‌گیرند و رفتاری را که به آنها تعلق ندارد رفتار خود در نظر می‌گیرند.

برای مثال، یک تمرین‌‏کننده هر روز دیر به سر کار می‌رسید. رئیسش با توجه به اینکه او کارش را به خوبی انجام می‌داد دوباره و دوباره او را می‌بخشید و اجازه می‌داد که دیر برسد. اما، حتی وقتی رئیسش اجازه داد که ساعت ۲ بعدازظهر برسد باز هم دیر می‌کرد. او بیش از ده سال به این صورت ادامه داد، تا اینکه یک تمرین‌کننده– من– او را به این واقعیت آگاه کرد که این بر اساس تنبلی است، که از سرشت اهریمنی بوده و باید بر آن غلبه شود. به او گفتم، "وقتی دیر به سر کار می‌رسی حتی به خوبی یک فرد عادی هم نیستی. گذشته از این، این اعتبار دافا را تحت تأثیر قرار می‌دهد، پس باید به آن غلبه شود". او گفت، "می‌دانم درست نیست که دیر به سر کار رفت، اما تغییر این عادت وقت می‌برد. نمی‌توانم یک‌باره انجامش دهم". گفتم، "خود حقیقی تو این جمله را نگفت بلکه کارما بود که آن را گفت. باید آن را از بین ببری. خود حقیقی تو به آن صورت نیست". او لحظه‌ای درنگ کرد و ناگهان بیدار شد. بعد از سه بار دیگر دیر کردن، دیگر دوباره دیر نیامد. گذشته از این، گفت که در واقع انجام این تغییر کاملاً آسان بوده است.

به نظر من کلید رشد کردن شامل مواردی نظیر تشخیص دادن افکاری است که منطبق بر فا نیستند. چنان رفتار غیرمنطبقی برای یک تمرین‌کننده از خود حقیقی ما نمی‌آید. آن افکاری که به هنگام مطالعه‌ی فا، انجام تمرین‌ها، و فرستادن افکار درست، مانع از آرام شدن ما می‌شوند، خود حقیقی ما نیستند. یکبار که از آنها آگاه شویم، باید بلافاصله آنها را از بین ببریم. باید اطمینان حاصل کنیم که مورد مداخله قرار نداریم. می‌توانیم حتی قبل از وقوع مداخله، آن را از بین ببریم. به این ترتیب، می‌توانیم از سد مداخله بگذریم و از نظر جسمی و روحی احساس سبکی کنیم. سرانجام، سستی نخواهیم کرد و تزکیه‌کنندگانی کوشا باقی می‌مانیم.