فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

‌‏"لحاف‌های نمایشی"‌ اردوگاه کار اجباری ماسانجیا بازتابی است از اینکه ح.ک.چ چگونه جهان را فریب می‌دهد

20 ژوئن 2013

(Minghui.org)

عکس زیر در ماه می ‌۲۰۰۱، توسط یکی از خبرنگاران اسوشیتد پرس در اردوگاه کار اجباری ماسانجیا گرفته شده است. اتاق تمیز و مرتب بود. بر روی ملافه‌ای که محکم بر روی تخت کشیده شده بود، لحاف تاشده‌ی چهارگوشی قرار داشت. زیرنویس عکس می‌گفت که تمرین‌کنندگان فالون گونگ برنامه‌ی "تبدیل" (شستشوی مغزی) را که توسط دولت کمونیست چین تهیه شده است تماشا می‌کنند. این عکس در طی سال‌ها به کرات در واشنگتن پست و دیگر رسانه‌های غربی که داستان‌های مربوط به سیستم کار اجباری چین را پوشش می‌دادند، ظاهر شده است.

 

۲۲ می ‌۲۰۰۱. اردوگاه کار اجباری ماسانجیا در شرایطی تمیز و مرتب (اسوشیتد پرس، جان لی‌سستر)

افشای رسانه‌ای

مقاله‌ی "خروج از ماسانجیا" (هنگامی‌که این مقاله مجدداً بر روی اینترنت منتشر شد، عنوانش به "افشای اردوگاه کار اجباری زنان ماسانجیا در استان لیائونینگ: بسته شدن به نیمکت ببر و تخت مرگ" تغییر یافت)، که در تاریخ ۷ آوریل ۲۰۱۳، توسط یک جریان رسانه‌ای سرزمین اصلی چین منتشر گردید، متذکر شد که لحاف‌ها در اصل استفاده شده نبودند. در این مقاله آمده است، "در خوابگاه زندان، لحاف‌ها به صورت مربع‌شکل تا می‌شوند. از آنها برای بازرسی‌ها یا ملاقات‌های خارجی استفاده می‌شود. آنها را نمی‌توان استفاده کرد. زندانیان به ‌آنها می‌گفتند، ʼلحاف‌های نمایشیʻ. لحاف‌های واقعی هر روز صبح در داخل انبارها انباشته شده و شب‌ها بیرون آورده‌ می‌شدند."

در واقع، این فقط لحاف‌ها نبودند. ملافه‌های شطرنجی نیز استفاده شده نبودند. خانم وانگ چان‌یینگ که قبلاً در صنعت پزشکی در شهر دالیان، استان لیائونینگ، کار می‌کرد دوبار، در سال ۲۰۰۲ و در سال ۲۰۰۷، در همان تیم متشکل از سه قربانی ذکر شده در مقاله‌ی "خروج از ماسانجیا" در این اردوگاه حبس بود. او گفت، "هر شب می‌بایست به انبار می‌رفتیم تا کیسه‌های خود را که شامل لحاف‌ و ملافه بود برداریم. اجازه نداشتیم از 'لحاف‌های نمایشی' استفاده کنیم یا آنها را کثیف کنیم. وقتی برای خواب می‌رفتیم، می‌بایست 'لحاف‌های نمایشی' را با دقت روی نیمکت‌های کوچکی که نزدیک تخت بود قرار می‌دادیم."

"لحاف‌های نمایشی" نشانگر این ‌است که ح.ک.چ چگونه جهان را فریب می‌دهد. در ابتدا حقیقت را انکار می‌کند، سپس حقیقت را پنهان می‌کند و نهایتاً با ایجاد توهم سعی در فریب دادن جهان دارد. این روشی است که رژیم جیانگ زمین و ح.ک.چ توسط آن، فالون گونگ را مورد آزار و شکنجه قرار می‌دهد.

تلاش برای نجات "آبروی" خود

در اکتبر ۲۰۰۰، اردوگاه کار اجباری ماسانجیا ۱۸ تمرین‌کننده‌ی زن فالون گونگ را برهنه کرده و آنها را به داخل زندان مردان انداخت تا جنایتکاران به آنها تجاوز کنند. این اقدام منجر به پنج کشته و هفت مورد اختلال روانی شد. پس از اینکه این عمل شنیع در سطح بین‌المللی آشکار شد، ماسانجیا به‌منظور سرپوش گذاشتن بر جنایتش، از خبرنگاران خارجی دعوت کرد تا از این اردوگاه بازدید کنند. تصویر فوق در آن ‌زمان توسط یک خبرنگار اسوشیتد پرس گرفته شد.

بازجویی ترتیب داده شد

پس از اینکه مقاله‌ی "خروج از ماسانجیا" منتشر شد، تمام نشریات سرزمین اصلی چین آن ‌را تجدید چاپ کردند و غوغا و بلوایی در میان عموم مردم به‌وجود آمد. اما مقاله فوراً از نشریات حذف شد. دو روز بعد، مقامات ح.ک.چ در استان لیائونینگ اعلام کردند که یک تیم بازجویی شامل مقامات دادگستری استان، اداره‌ی کار اجباری و دادستان محلی را تشکیل داده‌اند.

نتایج بازجویی قابل پیش‌بینی بود. در تاریخ ۱۹ آوریل، آژانس خبری شین‌هوا برای تکذیب "شایعه" دست به اقدام زد و اظهار داشت که مقاله‌ی "خروج از ماسانجیا" واقعیت را به‌طور کاملاً نادرستی نمایش داده است. اما رئیس تیم بازجویی، ژانگ فن، رئیس دادگستری استان و رئیس سابق اداره‌ی مدیریت زندان در استان می‌‌باشد. معاون تیم بازجویی، ژانگ چائویینگ، رئیس اداره‌ی کار اجباری استان و رئیس سابق اردوگاه کار اجباری ماسانجیا است! جنایتکاران خودشان را بازجویی می‌کنند، بنابراین چه انتظار دیگری می‌توانستیم داشته باشیم؟ آیا اردوگاه کار اجباری اسناد و سوابق مربوط به "بستن افراد به نیمکت ببر و تخت مرگ" را در بایگانی خود ضبط می‌کند؟ علاوه بر ‌این، شکنجه در اردوگاه کار اجباری در قسمت‌هایی از اردوگاه انجام می‌شود که هرگز هیچ بازدید‌کننده‌ای آنجا را ندیده است. از تعداد افرادی که مصاحبه شدند می‌توان فهمید که بازجو خیلی بیشتر تمایل داشته است از پلیس سؤال کند تا از زندانیان. آیا پلیس به ارتکاب جنایات اقرار می‌کند؟ آیا ممکن است زندانیانی که بازجویی شدند بدون ترس از آزار و شکنجه شدن صادقانه پاسخ داده باشند؟

ناگفته‌ها

مقاله‌ی شین‌هوا هنوز هم تنها گوشه‌ای از آزار و شکنجه‌‌ی وحشیانه را آشکار کرده است. مقاله‌ی "خروج از ماسانجیا" تعمداً بر واقعیت حبس غیرقانونی تعداد بسیاری از تمرین‌کنندگان فالون گونگ توسط اردوگاه کار اجباری ماسانجیا سرپوش گذاشته است. این مقاله تنها از کلماتی مانند "افرادی خاص" و "گروهی مخصوص" برای شرح شکنجه‌های اعمال شده بر تمرین‌کنندگان فالون گونگ استفاده کرده است. با این‌ وجود، مقاله‌ی شین‌هوا‌ چهار بار به‌وضوح از فالون گونگ نام‌ برده است.

همچنین مقاله‌ی شین‌هوا به ‌این واقعیت اقرار کرد که اردوگاه کار اجباری بیشترین نرخ "تبدیل" را کسب کرده است که به‌ این معنا است که تمرین‌کنندگان فالون گونگ قربانیان اصلی شکنجه بوده‌اند. این همچنین برای تمامی اردوگاه‌های کار اجباری و زندان‌های سراسر کشور صدق می‌کند.

این "شایعه‌ی موثق" ادعا می‌کرد: "(تمرین‌کنندگان) از اطاعت از قوانین امتناع می‌ورزیدند... مأمورین پلیس از اقدامات و روش‌های منع کاملاً عادی استفاده می‌کردند. (تمرین‌کنندگان) در اعتراض به 'آموزش' و 'تبدیل' دست به اعتصاب غذا می‌زدند... پلیس مجبور می‌شد از تخت‌های بیمارستانی برای خوراندن اجباری غذا استفاده کند." این روشی غیرمستقیم برای اقرار به وجود ابزارهای شکنجه و تاکتیک‌های "آویزان کردن"، نیمکت ببر، و تخت مرگ، همچنین وجود آزار و شکنجه بود. به‌منظور گمراه کردن مردم، از این روش‌های شکنجه به‌طور مؤدبانه و ملایمی با عناوینی چون "اقدامات و روش‌هایی برای منع" و "خوراندن اجباری غذا" نام برده شد.

به‌زبان ساده بگوییم: "اگر تمرین‌کنندگان از 'تبدیل شدن' امتناع می‌کردند، پلیس آنها را آویزان می‌کرد و مجبورشان می‌کرد بر روی نیمکت ببر بنشینند. اگر تمرین‌کنندگان در اعتراض به آزار و شکنجه دست به اعتصاب غذا می‌‌زدند، پلیس آنها را بر روی تخت مرگ می‌بست و به‌ زور به‌ آنها غذا می‌خوراند." در این ارتباط، منظور از خوراندن اجباری غذا نجات قربانی نیست– به‌عنوان یک مجازات و شکلی از شکنجه استفاده می‌شود. در وب‌سایت مینگهویی توصیفات بسیاری وجود دارد در رابطه با اینکه چگونه تمرین‌کنندگان تحت شکنجه‌ی وحشیانه‌ی خوراندن اجباری متحمل رنج‌های وحشتناکی شده‌اند.

سه نوع زندانی

خانم وانگ چون‌یینگ به من گفت که سه نوع زندانی در اردوگاه کار اجباری وجود دارد. اولین نوع مجرمانی مانند معتادان به مواد مخدر و روسپیان هستند. نوع دوم معترضینی هستند که برای کمک از دولت دادخواهی کرده‌اند. گروه سوم تمرین‌کنندگان فالون گونگ هستند که درصد بزرگی را شامل می‌شوند. در سال ۲۰۰۴، بیش از ۴۰۰۰ تمرین‌کننده در ماسانجیا زندانی شدند. همه‌ی زندانیان مجبور به انجام کار سخت و برده‌وار بودند که درآمدزایی بسیار زیادی برای اردوگاه داشت. معاون سابق ماسانجیا، پنگ دای‌مینگ،‌ به خبرنگار مقاله‌ی "خروج از ماسانجیا" گفت که در سال‌های اوج شلوغی، بیش از ۵۰۰۰ زندانی در اردوگاه بوده‌اند و از نیروی کار بدون مزد، سالانه نزدیک به ۱۰۰ میلیون یوان درآمد عاید اردوگاه می‌شد.

خانم وانگ گفت که طی چند سال گذشته تعداد معترضین افزایش یافته است. آنها گروهی آسیب‌پذیر هستند که چون مقامات محلی با آنها به‌طور ناعادلانه‌ای رفتار کرده‌اند، از دولت دادخواهی کرده‌اند، اما در پایان بازداشت و زندانی شده‌اند. آنها با کار اجباری مخالفند و به آسانی از نگهبانان سرپیچی می‌کنند که این منجر به شکنجه‌ی وحشیانه‌ی آنها می‌شود.

علاوه بر اینکه تمرین‌کنندگان زندانی شده به ‌شرح فوق تحت شکنجه قرار می‌گیرند، همچنین برای رها کردن اعتقادات‌شان ("تبدیل" شدن) تحت فشار قرار می‌گیرند. آنها مورد تهدید قرار می‌گیرند تا تعهدنامه‌ی کنار گذاشتن فالون گونگ را امضاء کنند. "تبدیل،" سیاست اساسی رژیم برای آزار و شکنجه‌ی فالون گونگ است و در سطوح مختلف از دولت مرکزی گرفته تا دولت محلی به اجراء درمی‌آید. میزان موفقیت در "تبدیل" به‌طور مستقیم بر نتایج عملکرد اردوگاه کار، پاداش‌ها و ارتقاء‌های شغلی تأثیر می‌گذارد.

خانم وانگ گفت که تمرین‌کنندگان مجبور بودند هر روز صبح در‌حالی که کارهای سخت و برده‌وار را انجام می‌دادند به تبلیغات شستشوی مغزی گوش کنند. این تبلیغات به فالون گونگ تهمت زده و درباره‌ی آن دروغ می‌گوید. همچنین اردوگاه کار اجباری "متخصصینی" داشت که به منظور گمراه کردن تمرین‌کنندگان و شکنجه‌ی روانی آنها می‌آمدند تا برای‌ آنها سخنرانی کنند. خانم وانگ گفت که در سال ۲۰۰۲ طی اولین ماهی که در اردوگاه کار اجباری ماسانجیا زندانی بود، مربیان زندان ترتیبی دادند که دو همدست که قبلاً تحت شستشوی مغزی قرار گرفته بودند مراقب او باشند. آن دو همدست هر روز او را با ایده‌های عجیب بمباران می‌کردند تا گمراهش کنند و مجبورش کنند که تزکیه‌اش را رها کند. طاقت‌فرسایی این نوع شکنجه‌ی روحی، کمتر از شکنجه‌ی بدنی نیست.

تمرین‌کنندگان فالون گونگ

تمرین‌کنندگان فالون گونگ حقیقت- نیکخواهی- بردباری را تزکیه می‌کنند، فقط کارهای خوب انجام می‌دهند و آسیبی به جامعه نمی‌رسانند. چرا آنها زندانی شده و مجبور به رها کردن اعتقادات‌شان می‌شوند؟ چرا ح.ک.چ قصد "تبدیل" تمرین‌کنندگانی را دارد که فقط می‌خواهند مردم خوبی باشند؟ خانم وانگ گفت که اردوگاه کار اجباری یک فرم بازپرسی ماهیانه داشت که بر آن کلمات "اقرار به گناه" نوشته شده بود. آنها به‌ تمام زندانیان دستور می‌دادند که این فرم را امضاء کنند. بسیاری از تمرین‌کنندگان مقاومت می‌کردند، همکاری نمی‌کردند و تن به "تبدیل" نمی‌دادند. بنابراین، منظور آژانس خبری شین‌هوا از "همکاری نکردن با آموزش" در "شایعه‌های موثق" خود چنین چیزی می‌باشد. سپس ح.ک.چ برای شکنجه‌ی تمرین‌کنندگان شروع به اعمال روشهایی مانند "آویزان کردن، نیمکت ببر و تخت مرگ" می‌کرد و از ‌آن‌ها با عنوان "روش‌های منع عادی" نام می‌برد.

خانم وانگ بارها به‌طرزی وحشیانه در ماسانجیا تحت شکنجه قرار گرفت. یک‌بار او را برای مدت ۱۶ ساعت به حالت "کشش با دست‌بند" نگه داشتند. یکی از دستانش با دست‌بند به تخت بالایی و دست دیگرش با دست‌بند به تخت پایینی بسته شده بود. بعد از آن، پاهایش را به یکدیگر بستند. اجازه نداشت چیزی بخورد، آب بنوشد یا به توالت برود. نمی‌توانست راست بایستد یا اینکه چمباتمه بزند. این کار بسیار دردناک بود. عضلات دستانش منقبض شده بودند و مدت زیادی طول کشید تا بهبود یابد.

 

بازآفرینی صحنه‌ی شکنجه: کشش با دست‌بند

مطلقاً هیچ اشتباه و جرمی در خصوص حقیقت- نیکخواهی- بردباری و شخص خوبی بودن وجود ندارد. ‌این دلیل آن است که چرا تمرین‌کنندگان فالون گونگ برای دست کشیدن از اعتقادات خود و "تبدیل" شدن با ح.ک.چ همکاری نمی‌کنند. هیچ‌کس جرأت نمی‌کند آشکارا انکار کند که در خصوص فردی خوب بودن هیچ چیز اشتباهی وجود ندارد. در اردوگاه کار اجباری ماسانجیا، تمرین‌کنندگان با بدن‌های فناپذیر و قلب نیرومندشان، با حفاظت از اصول حقیقت- نیکخواهی- بردباری روح تسخیرناپذیری از خود نشان می‌دهند و آینده‌ای درخشان را برای نوع بشر تضمین می‌کنند.

ح.ک.چ به‌جای توقف آزار و شکنجه، با ادعای اینکه تمرین‌کنندگان از حکومت نافرمانی می‌کنند، فعالانه آنها را شکنجه می‌کند. آنها تمرین‌کنندگان را تحت شستشوی مغزی قرار می‌دهند و حتی از نتایج به‌اصطلاح "بازجویی" خود استفاده می‌کنند تا به بی‌اعتبار کردن فالون گونگ ادامه ‌دهند.

آزار و شکنجه‌ی فالون گونگ، ماهیت واقعی ح.ک.چ را آشکار می‌کند. صرف‌نظر از اینکه آن چه شایعاتی منتشر می‌کند، مردم دیگر نمی‌بایست هیچ توهمی درباره‌ی ح.ک.چ داشته باشند.