(Minghui.org) سال‌های بسیاری را صرف تمرین‌ در مدارس مختلف چی‌گونگ کردم و سپس آنها را رها نمودم. پس از آن به ‌مطالعه‌ی متون بودیستی پرداخته و در معابد بودایی وردخوانی می‌کردم. به‌دنبال استادی در سطح بالا بودم که نمی‌توانستم او را در میان استادان چی‌گونگ بیابم. می‌دانستم بیماری‌هایم ناشی از کارمایی است که از کار‌های بدم در زندگی‌های گذشته‌ به‌وجود آمده است. به مدت سه‌ سال متون بودیستی را مطالعه کردم.

یک‌روز در حین انجام مدیتیشن، در تالابی تعداد زیادی گل‌ نیلوفر آبی با برگ‌های پژمرده دیدم. می‌دانستم که وضعیت گل‌های نیلوفر آبی نشان‌دهنده‌ی وضعیت سلامتی جسمی‌ام می‌باشد.

از آنجا که بیمارستان نتوانسته بود سلامتی‌ام را به من بازگرداند، همچنان چی‌گونگ را تمرین می‌کردم. در طی این سال‌ها اگرچه هرگز بهتر نشده بودم، اما انجام تمرین‌ها برایم به یک عادت تبدیل شده بود. تجربیاتم به من آموخته بود که استادان چی‌گونگ در درمان مؤثر بیماری‌ها ناتوانند.

جستجویم برای یافتن استادی در سطح بالا

فکر به‌دست آوردن توانایی‌های فوق‌طبیعی از طریق تمرین چی‌گونگ را رها کردم. به‌جای آن به معابد بودایی رفتم تا استادی در سطح بالا پیدا کنم، اما یک‌بار دیگر تالاب نیلوفر‌های آبی پژمرده را دیدم که می‌دانستم انعکاسی از وضعیت بد سلامتی‌ام است. متوجه شدم که خواندن متون مقدس و وردخوانی به مدت سه سال، تنها مقدار بسیار کمی از کارمای مرا کاهش داده است. یک شخص فقط از طریق یک تمرین تزکیه‌ی واقعی و درست می‌تواند کارمایش را تقلیل دهد.

تصمیم گرفتم بقیه‌ی عمرم را تزکیه کنم. مصمم بودم که اگر در این زندگی موفق نشوم، در زندگی بعدی به تزکیه ادامه دهم.

یافتن فالون‌ گونک و استاد

در سال ۱۹۹۵، شانس به من روی آورد و شروع به تمرین فالون‌گونگ کردم. اوایل که این تمرین را شروع کردم هر وقت کتاب جوآن فالون (متن اصلی فالون گونگ برای مطالعه) را می‌خواندم چشمانم پر از اشک می‌شد. اگر در جمع بودم به‌آرامی می‌گریستم و فقط در تنهایی بود که هق‌هق‌کنان گریه می‌کردم. سرانجام یک تمرین تزکیه‌ی در سطح بالا و بهترین معلم در جهان را یافته بودم. به هرحال می‌دانستم که معلم همان پادشاه مقدسی است که چرخ قانون را می‌چرخاند و در متون مقدس بودیستی پیش‌گویی شده است. هیچ واژه‌ای نمی‌توانست احساس شور و هیجان مرا توصیف کند.

چون می‌دانستم که باید فقط بر یک روش تزکیه تمرکز کنم، خانه‌ام را از هر چیزی که مربوط به چی‌گونگ و مذاهب دیگر می‌شد به‌طور کامل پاکسازی کردم.

از معلم نخواستم که بیماری مرا درمان کند، اما با این وجود فقط پس از سه روز تمرین، سلامتی کامل خود را به‌دست آوردم. آن دقیقاً مانند این گفته‌ی معلم است،

"...بدون طلب و به‌طور طبیعی به‌دست آوردن." ("سخنرانی در سیدنی")

بیماری‌هایم ناپدید شد و همکاران و خانواده‌ام تمرین را شروع کردند

روماتیسم، فشار خون بالا، التهاب کیسه‌ی صفرا و بیماری‌های دیگرم ناپدید شدند. رنگ چهره‌ و پوستم سالم و شاداب شده بود و احساس می‌کردم انرژی‌ام زیاد شده است. وقتی همکارانم متوجه‌ی این تغییرات در من شدند، می‌خواستند بدانند که آیا روش جدیدی را امتحان کرده‌ام. به آنها توضیح دادم که به‌خاطر انجام تمرین‌های فالون گونگ سلامتی‌ام را به‌دست آورده‌ام. دست‌کم ۳۰ نفر از همکارانم ویدئو‌های سخنرانی‌ استاد را تماشا کردند و پس از آن شروع به تمرین فالون گونگ کردند.

اقوامم که شاهد دگرگونی و کسب سلامتی‌ام بودند استاد را تحسین می‌کردند. درحال حاضر از ده نفر اعضای ‌خانواده‌ام، هفت نفر فالون گونگ را تمرین می‌کنند. آنها تحصیلات بالایی دارند و هر کدام دو مدرک کارشناسی، یک مدرک کارشناسی ارشد و یا یک مدرک دکترادارند. همگی رفتارشان را بر اساس استانداردهای فالون گونگ اداره می‌کنند. رژیم کمونیستی چین نتوانست ما را وادار کند که از تمرین تزکیه‌ی فالون گونگ دست بکشیم. ما در ایمان‌مان ثابت‌قدم مانده‌ایم و مصمم هستیم تا رسیدن به کمال تزکیه کنیم.

خانواده‌ام از پاداش بسیاری بهره‌مند شدند

یک‌بار نوه‌ام به‌طور تصادفی درِ اتاق خواب را به روی خودش قفل کرد. هیچ‌کس متوجه‌ی غیبت او نشد تا وقتی که صدای گریه‌اش به گوش رسید. خیلی کوچک بود که راهنمایی‌های ما را برای باز کردن در متوجه شده و به‌کار گیرد. فقط بی‌وقفه گریه می‌کرد. درست موقعی که می‌خواستیم با قفل‌ساز تماس بگیریم به فکرم رسید که از استاد کمک بگیرم. سپس دیدیم که در خودش باز شد. می‌دانستیم که معلم در را برای ما باز کرده‌اند. در حقیقت، در طول ده سال گذشته، معلم بارها ما را از خطر نجات دادند.

فالون گونگ زندگی کوچک‌ترین دخترم را هم تغییر داده است. او به دلیل عملکرد تحصیلی درخشانش برای پذیرش در مقطع تحصیلات تکمیلی مورد تأیید قرار گرفته بود. با این حال نام او در لیست دانشجویان تأییدی نبود. این بسیار غیرعادی بود که فردی با رزومه‌ی تحصیلی بسیار خوب، نامش در لیست نباشد. نتیجه همه را شوکه کرده بود. در نهایت گفتند دانش‌آموزی که برای به‌دست آوردن آن موقعیت باارزش با دخترم رقابت می‌کرد، به دفتر پذیرش گفته بود که دختر من شایسته‌ی این انتخاب نیست، زیرا فالون گونگ را تمرین می‌کند. آن دانشجو با گرفتن جای دخترم در لیست، به مسئله خاتمه داده بود.

استادان و دوستانش خیلی نگران بودند تا اینکه او را در حین بازی بسکتبال شاد و سرحال دیدند. دخترم به من ‌گفت که به‌عنوان یک تمرین‌کننده‌ی فالون گونگ، در برابر شهرت و منافع شخصی آسیب‌ناپذیر است. می‌گفت به هرحال با شرکت در آزمون ورودی تحصیلات تکمیلی، به آن دانشکده خواهد رفت. وی طی سه ماه بعد، خود را برای آزمون آماده کرد، امتحان را با موفقیت گذراند و قبول شد. پس از سه سال، مدرک حقوق را گرفت و داوطلب دکترا در رشته‌ی جامعه‌شناسی شد.

دخترم همیشه یک دانش‌آموز متوسط بود. از زمانی که تمرین فالون گونگ را شروع کرد در تحصیلش نیز درخشید. واقعاً به دلیل تمرین فالون گونگ، تبدیل به محققی عالی شد. برخی از دوستان و بستگانم در زمان آن پیشامد در پذیرش، این نظر را داشتند که دخترم نباید دستاورد‌های آینده‌ی خود را با تمرین فالون گونگ خراب کند، اما اکنون برایش احترام قائلند و تصدیق می‌کنند که فالون گونگ زندگی او را تغییر داده است.

بینایی شوهرم قبل از تمرین فالون گونگ بسیار ضعیف (۲۰/۶۰۰) بود، اما اکنون به دلیل تمرین فالون گونگ می‌تواند بدون عینک ببیند. لکه‌هایی که به علت کهولت سن روی بازو‌هایش دیده می‌شد محو شده‌اند، مشکلات معده که چندین دهه او را آزار می‌داد ناپدید شدند و به فردی تندرست، خوشحال و سخاوتمند تبدیل شده است.

زمانی دختر بزرگم مبتلا به بیماری زونا شد و تاول‌هایی روی سرش پدیدار شد اما بدون استفاده از دارو و پس از یک هفته ناپدید شد. در حقیقت پوستش پاک‌تر و لطیف‌تر شد.

یک شب در منزل پسر بزرگم، لوله‌ی گاز شکست. معلم او را به‌موقع بیدار کرد و او بدون هیچ آسیبی از حادثه جان به در برد.

پس از فوت پدرم، من و خواهرانم برای حضور در مراسم ترحیم به خانه‌ی پدرم رفتیم. همگی نوای موسیقی بودیستی را در فضا می‌شنیدیم اما در محل برگزاری مراسم تدفین موسیقی‌ای نواخته نمی‌شد. یکی از خواهرانم [با چشم آسمانی‌اش] دید که پدرم در زندگی پس از مرگ به کجا رفته است. پدرم فالون گونگ را تمرین نمی‌کرد، اما معلم مکان خوبی را برای او در نظر گرفته بود. معتقدم تا زمانی که خوب تزکیه کنیم، استاد بهترین چیزها را برای‌مان نظم و ترتیب‌ خواهند داد.

من و خانواده‌ام پس از شروع تمرین تزکیه‌ی فالون گونگ در بسیاری از زمینه‌های مختلف از مزایایی بهره‌مند شده‌ایم. شفقت و نیک‌خواهی معلم در داستان‌های بی‌شماری که تمرین‌کنندگان بازگو می‌کنند مشخص و آشکار است. معلم باشکوه‌مان رنج بسیار زیادی را برای نجات موجودات ذی‌شعور متحمل شده‌اند و حتی ما را با بخت و اقبال خوب برکت داده‌اند. رحمت استاد بی‌کران است. برای جبران محبت‌های ایشان راهی ندارم جز اینکه خود را به‌طور کوشا تزکیه کنم.