(Minghui.org) بیست و پنجمین جشنواره‌ی بین‌المللی رقابت‌های قایق اژدهای تورنتو از ۲۲ تا ۲۳ ژوئن، در سنتر آیلند تورنتو برگزار شد و نزدیک به ۱۰۰۰۰۰ شرکت‌کننده و تماشاگر را به خود جذب کرد. تمرین‌کنندگان محلی فالون گونگ در این جشنواره‌ی سالانه شرکت کردند و این امکان را برای مردم فراهم آوردند که در مورد تمرین فالون گونگ و آزار و شکنجه در چین بیشتر بدانند.

در میان تمرین‌کنندگان، دنیل فریزن ۵۴ ساله نیز حضور داشت.

او در پاسخ به این سؤال که تمرین فالون گونگ شبیه چیست، گفت، "برای من، تزکیه بدین معنی است که هر روز، روز تازه‌ای است."

دنیل از شانزده‌ سالگی الکلی بود و در سال ۲۰۰۷ زمانی که به شدت از کنترل خارج شده بود، همسرش او را از خانه بیرون انداخت. بعد از اینکه تمرین فالون گونگ را در سال ۲۰۱۱ شروع کرد، از اعتیاد رها شد و به زندگی‌اش بازگشت. همسرش او را با آغوشی باز پذیرفت و او برای بهبود رابطه‌ی تیره و مخدوش خود با والدینش به سراغ آنها رفت. والدینی که آنها را ترک کرده بود و رابطه‌ای با آنها نداشت.

دنیل در صحبت‌هایش اظهار کرد: "فالون گونگ زندگی دوباره‌ای به من بخشید و مایلم داستان زندگی‌ام را با افراد بیشتری در میان بگذارم."

اعتیاد دنیل به الکل به زندگی زناشویی‌اش پایان می‌دهد

دنیل و همسرش در ونکوور با هم آشنا شدند و در نتیجه‌ی علاقه‌ی مشترک‌شان به پیگیری مسائل معنوی به سمت یکدیگر کشیده شدند. در سال ۱۹۸۶ به تورنتو نقل مکان کردند و دنیل کل طراحی داخلی و بازسازی خانه‌ای را که تازه خریده بودند، خودش به تنهایی انجام داد. ۲۶ سال اول زندگی‌شان پر از شادی بود، اما در عین حال شاهد تنزل تدریجی دنیل نیز بودند. در نهایت دنیل بیشتر و بیشتر الکل می‌نوشید و اغلب تعادل خود را از دست می‌داد، همیشه با همسرش با خشونت رفتار می‌کرد و سرش داد و فریاد می‌کشید.

او گفت، "همسرم فردی باشخصیت و مؤدب است و دیگر نمی‌توانست این موضوع را تحمل کند. احساس می‌کرد که هیچ راهی برای نجات زندگی زناشویی‌مان وجود ندارد و در سال ۲۰۰۷ خواست که وسایلم را جمع و خانه را ترک کنم. به مدت چهار سال جدا از هم زندگی کردیم."

او گفت که بدون همسرش، احساس می‌کرد که زندگی‌اش به پایان رسیده است.

اپک‌تایمز او را به سمت فالون گونگ هدایت کرد

دنیل پس از جدایی از همسرش مکان جدیدی برای زندگی پیدا کرد که در نزدیکی محل سکونت خانواده‌‌اش بود. هر روز به پارک نزدیک خانه می‌رفت تا قدم بزند و الکل بنوشد.

چند سالی گذشت و دنیل با خودش فکر می‌کرد، "نباید به این روش زندگی کنم و نباید به این روش بمیرم. باید به خودم بیایم و چیزی را که قرار است انجام دهم، انجام بدهم."

اما در سال ۲۰۱۰ در تقاطع دانشگاه و خیابان یونگ، دست سرنوشت یک نسخه از اپک تایمز انگلیسی را به دست دنیل رساند. اخبار و داستان‌هایی در ارتباط با چین توجهش را جلب کرد و این روزنامه مورد علاقه‌اش قرار گرفت.

چند روز بعد دنیل در حال پرسه‌ زدن در محله‌ی چینی‌ها بود که نمایشگری از فالون گونگ را دید، تمرین‌کننده‌‌ای یک ‍DVD از نُه شرح و تفسیر درباره‌ی حزب کمونیست به او داد که به زبان انگلیسی بود. ویدئو تقریباً هفت ساعت طول می‌کشید، اما دنیل همه‌ی آن را یک‌جا تماشا کرد. وی آن را غیرقابل باور یافت و خواست که درباره‌ی فالون گونگ بیشتر بداند.

دنیل موفق شد کتاب‌فروشی تیانتی را پیدا کرده و شماره تلفن یک تمرین‌کننده‌ی انگلیسی‌زبان را به‌دست آورد. به او گفتند که یک محل تمرین گروهی درست یک بلوک بعد از منزل خانواده‌اش وجود دارد. او به آنجا رفت و تمرین‌ها را یاد گرفت، درحال حاضر هر روز صبح تمرین‌ها را با سایر تمرین‌کنندگان انجام می‌دهد. کمی پس از آن نسخه‌ای از کتاب جوآن فالون را خرید.

جوآن فالون به زندگی دنیل معنا بخشید

"در گذشته کتاب‌های زیادی درباره‌ی تزکیه و توانایی‌های فوق طبیعی خوانده بودم، اما هیچ کدام از آنها خیلی صریح و شفاف صحبت نمی‌کردند. خواندن جوآن فالون مثل این بود که کسی چراغ‌ها را روشن کند": 'وای این خودش است! جواب سؤالاتم را یافتم!'"

آوریل سال ۲۰۱۱ بود که دنیل تزکیه‌ی فالون گونگ را به‌طور جدی آغاز کرد.

دنیل گفت، "علی‌رغم اینکه جهان غرب نیز بر درون‌نگری و مراقبه تأکید دارد، ولی روش زندگی‌مان ابلهانه است. ما مدام در حال خرید انواع و اقسام چیزهای فرعی و غیرضروری هستیم، فقط برای اینکه کمی بعد همه‌اش را دور بریزیم. هرگز به‌طور جدی به معنای زندگی نمی‌‍‌اندیشیم: 'که هستم؟ کجا می‌روم؟' تمام چیزی که به‌ آن فکر می‌کنیم این است که امروز چه چیزی می‌خواهیم بخریم یا چگونه مشهور شویم. فالون گونگ مرا قادر ساخت که معنای زندگی را درک کنم.

همچنین آرام‌تر شدم. در گذشته افکار منفی زیادی داشتم و به ‌آسانی عصبانی می‌شدم. اغلب تضادهای ممکن را از قبل پیش‌بینی می‌کردم و همواره وارد بحث و جدل می‌شدم. اکنون می‌توانم آرام باشم و به حرف دیگران گوش کنم. تمایلم به نوشیدن الکل و سیگار کشیدن کاملاً از بین رفته است."

دنیل اعتراف کرد بعد از اینکه برای اولین بار خواندن جوآن فالون را شروع کرد، نتوانست بلافاصله نوشیدن الکل را ترک کند. با این حال بهبود قابل توجهی را تجربه کرد و فقط هر دو هفته یک‌بار می‌نوشید. "با خواندن جوآن فالون متوجه شدم که اصلاً نباید الکل بنوشم و به‌تدریج آن را کاملاً متوقف کردم. تغییرات قابل توجهی را تجربه کردم و افراد زیادی متوجه این موضوع شدند. افرادی که از من فاصله گرفته بودند هم‌اکنون برگشته‌اند. متوجه شدم که زندگی ویرانم را کاملاً بازسازی کردم."

زن و شوهر دوباره به هم پیوستند

در حدود چهار ماه پس از تزکیه‌ی دنیل، همسرش متوجه شد که او چقدر تغییر کرده است و از او دعوت کرد که به خانه بازگردد. دنیل گفت، "همسرم احساس می‌کرد که تغییراتم واقعاً معجزه‌آسا است. ما روابط‌مان را از نو ساختیم."

"در گذشته هنگامی که با تضادها روبرو می‌شدیم، همیشه همسرم بود که می‌توانست مشکلاتش را جستجو کند، اما من هرگز این کار را انجام نمی‌دادم. اکنون فرد خیلی متفاوتی هستم. جوآن فالون را می‌خوانم و تمرین‌ها را هر روز انجام می‌دهم. می‌توانم احساس کنم که شین‌شینگم روز به روز در حال رشد و بهبود است."

بهبود رابطه‌اش با پدر و مادری که ارتباطی با آنها نداشت

دنیل در وینیپگ، شهری در غرب کانادا، متولد شد و دوران کودکی بدی داشت. پدرش معلم بود و معلم کلاس اول و دوم دنیل نیز بود. ‌‌

هر زمان دنیل کار اشتباهی در مدرسه انجام می‌داد، پدرش او را در جلوی هم‌کلاسی‌هایش کتک می‌زد. فریزن بزرگ در خانه نیز بار دیگر پسرش را کتک می‌زد، زیرا از اینکه مجبور می‌شد پسرش را در مدرسه تنبیه کند احساس شرمساری می‌کرد.

دنیل آنچه را که در گذشته از سر گذرانده بود، به‌یاد آورد: "به مدت ۱۵ سال با پدرم زندگی کردم، با این حال، هرگز چشم در چشم به همدیگر نگاه نکردیم. او نمی‌توانست روش تفکر مرا بپذیرد و دائماً درحال جنگ و دعوا با او بودم."

 اما بعد از شروع تمرین فالون گونگ، دنیل متوجه شد آنچه بین او و والدینش اتفاق افتاده بود، نوعی بازپرداخت کارمایی بود.

او به وینیپگ بازگشت تا با والدینش که برای مدتی طولانی با آنها صحبت نکرده ‌بود، ملاقات کند. دنیل به آنها گفت که آنها را بخشیده و اینکه فالون گونگ او را عوض کرده است. تمرین‌ها را به آنها نشان داد و فلسفه‌ی تمرین‌ها را برای آنها شرح داد. هم‌اکنون او و والدینش روابط دوستانه‌ای با یکدیگر دارند.

دنیل هنوز از این خوشبختی که توانست در سن ۵۲ سالگی "راه خانه" را پیدا کند، شگفت‌زده است.

در صحبت‌هایش ابراز کرد: "اکنون احساس می‌کنم هر روز که می‌گذرد، جوان‌تر و جوان‌تر می‌شوم. تزکیه به این معنی است که هر روز، روزی کاملاً جدید است."