(Minghui,org) شب پیش، بعد از مطالعه فا، به‌خواب رفتم. ناگهان استاد را دیدم که ظاهر شدند. درحال انجام تمرین دوم بودند و آن را دو بار انجام دادند. استاد به من یادآوری می‌کردند که تمرین‌ها را انجام دهم. بنابراین بیدار شدم، پاهایم را به حالت ضربدر گذاشتم و تمرین مدیتیشن نشسته را شروع کردم. استاد به من نگاه کردند، لبخند زدند و آنجا را ترک کردند.

سپس تالاب بزرگی از گل‌های نیلوفر آبی را دیدم که تعداد زیادی گل‌ نیلوفر آبیِ کاملاً شکفته در آن به‌چشم می‌خورد. روی هر صفحه از گل نیلوفر آبی موجودی نشسته بود. موجودات بسیاری وجود داشتند. بعضی از آنها بودیست و بعضی دائوئیست بودند. بقیه شبیه خدایان بودند. اینها تصویر مریدان دافا در آن بعد بودند.

استاد به تک‌تک آنها کمک می‌کردند. به فردی کمک می‌کردند تا مسائلی که برای او در تاریخ وجود داشته حل‌و‌فصل شود و به فرد دیگری که در طول تمرین با مشکلاتی مواجه شده بود، یاری می‌رساندند. استاد فردی را تشویق و به نقاط ضعف فرد دیگری اشاره می‌کردند. آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتم که اشک از چشمانم سرازیر شد.

بدون توجه به اینکه آنها چه نوع موجوداتی بودند، استاد با آنها مانند فرزندشان رفتار می‌کردند.

در آن لحظه فای استاد را به‌یاد آوردم:

"شما فقط باید بر تزکیه تمرکز کنید. شما نمی‌دانید [شرایط‌تان] چگونه است. فقط با پشتکار تمرین کنید و به‌طور پیوسته پیشرفت کنید. باید نگران این باشید که چگونه به کمال می‌رسید، چراکه آن بالاترین اولویت برای شماست. تزکیه و بازگشت با بالاترین سرعت ممکن، مهم‌ترین مسئله برای شماست. درباره چیزهای دیگر فکر نکنید. من؛ استاد شما، قطعاً به شما بهترین‌ها را خواهم داد. (تشویق) این کیهان جدید و هر چیزی از آینده برای چه کسی ساخته می‌شوند؟ آیا آنها برای همه حیات‌ها ساخته نمی‌شوند؟ آیا اینطور نیست؟ پدر و مادر همواره می‌خواهند که بهترین‌ها را به فرزندان‌شان بدهند. به‌ویژه می‌خواهند که آینده بهتری برای فرزندان‌شان ایجاد کنند. آنها همگی همین قصد را دارند. (تشویق)" ("آموزش فا در کنفرانس سنگاپور" در سال ۱۹۹۸)

در طول تعطیلات، تبریکات خود را به‌صورت آنلاین برای استاد ارسال می‌کردیم، بسیاری از تمرین‌کنندگان می‌نوشتند: "بگذارید استاد نگرانی کمتری برای ما داشته باشند..." در واقع برای تمرین‌کردن به‌طور حقیقی، بیایید منطقی‌تر و بالغ‌تر باشیم و آخرین بخش از مسیرمان را به‌خوبی طی کنیم. فا را به‌عنوان استاد درنظر بگیریم، این آخرین فرصت را گرامی بداریم، خودمان را به‌عنوان یک بدن رشد دهیم و افراد بیشتری را نجات دهیم.

اگر هر چیز نامناسبی در نوشته‌ام وجود دارد، لطفاً آن را اصلاح کنید.