این مقاله به ارائه برخی آمار مخوف و تکان‌دهنده می‌پردازد که از منابع مینگهویی به‌دست آمده‌اند و درخصوص تعداد تمرین‌کنندگانی است که طی نزدیک به ۱۵ سال گذشته از آزار و شکنجه فالون گونگ، در سیستم اردوگاه کار اجباری چین مستقیماً براثر شکنجه و سوءرفتار جان باختند. این آمار همراه با تصاویر و جزئیاتی ازتعداد بی‌شماری از پرونده‌های   خاص است که به‌خوبی مستند شده‌اند. هشدار: حاوی تصاویر است.

(Minghui.org) کنگره ملی خلق (یک هیئت قانون‌گذاری تحت کنترل حزب کمونیست چین) در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۳، بیانیه‌ای را منتشر کرد، دال ‌بر لغو کردن قانونی که به سیستم اردوگاه کار اجباری چین اجازه می‌داد وجود داشته باشد. به‌منظور سرپوش‌نهادن بر قساوت‌هایی که در سیستم اردوگاه کار اجباری صورت می‌گیرد، این سیستم رسماً "بازآموزی از طریق کار اجباری" یا "RTL" نامیده می‌شود. در این بیانیه آمده است: "درحالی‌که قبل از انحلال سیستم بازآموزی از طریق کار اجباری، تصمیمات آن قابل اجرا بود، بعد از انحلال این سیستم، دوره‌های باقیمانده از محکومیت افراد، دیگر قابل اجرا نخواهند بود."

آیا حزب کمونیست چین انتظار دارد جنایات غیرانسانی که سال‌ها در اردوگاه‌های کار مرتکب شده است، به‌طور ناگهانی با یک اعلامیه مختصر نادیده گرفته شوند؟

تمرین‌کنندگان فالون گونگ در چین برای افشای شکنجه، کشتار و سایر جنایاتی که علیه بشریت در اردوگاه‌های کار انجام می‌شوند جان خود را به‌خطر انداخته‌اند. بخش عمده افشای این شکنجهها دقیقاً همین‌جا در صفحات وب‌سایت مینگهویی انجام می‌شود. بر اساس آمار مینگهویی، از سال‌ ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ تعداد تمرین‌کنندگانی که در اردوگاه‌های کار اجباری حبس شدند، به اوج خود رسید.

روزنامه آینهیا فاژی وانبائو (روزنامه حقوقی عصر) در چین در تاریخ ۱۶ نوامبر ۲۰۱۳، مقاله‌ای با این عنوان منتشر کرد: "اردوگاه‌های کار در اوج فعالیت خود، ۳۰۰ هزار نفر را حبس کردند." این گزارش بیان می‌کرد که از سال ۱۹۹۰، تعداد محبوسین در اردوگاه‌های کار اجباری، هر ساله افزایش یافته است. هرسال بیشترین تعداد محبوسین، ۳۰۰ هزار نفر بوده است. با آغاز سال ۲۰۰۶، این تعداد کاهش یافت. در سال ۲۰۱۲ کماکان ۹۰ هزار نفر در اردوگاه‌های کار اجباری حبس بودند.

همان‌طور که در این گزارش آمده است، نقطه اوج فعالیت اردوگاه‌های کار هم‌زمان با نقطه اوج آزار و شکنجه فالون گونگ بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ بوده است. اگر بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶، هر سال حدود ۳۰۰ هزار نفر در اردوگاه‌های کار حبس شده باشند، تعداد کل محبوسین طی این سال‌ها حدود ۱.۲ میلیون نفر بوده است.

در "گزارش سال ۲۰۰۸ درخصوص آزادی بین‌المللی مذهب" که به کنگره ایالات متحده ارائه شد، آمده است که دست‌کم نیمی از زندانیان اردوگاه‌های کار اجباری چین، تمرین‌کنندگان فالون گونگ بوده‌اند. مفهوم آن این است که بین سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ دست‌کم ۱.۰۵ میلیون تمرین‌کننده در این اردوگاه‌ها حبس شده‌اند. طی ۱۴ سال گذشته میلیون‌ها تمرین‌کننده فالون گونگ حبس و در اردوگاه‌های کار شکنجه شده‌اند.

چطور ممکن است با یک اعلان کوتاه مبنی‌بر اینکه "تصمیمات اردوگاه‌های کار اجباری اجرایی بودند"، از این آزار و شکنجه‌ که در چنین مقیاس وسیعی با شکنجه وحشتناک افراد بی‌گناه همراه بوده است، به‌آسانی چشم‌پوشی شود؟

طی ۱۴ سال گذشته، تعداد مقالات منتشر شده در وب‌سایت مینگهویی که به شرح شکنجه اعمال‌شده در اردوگاه کار اجباری بدنام ماسانجیا پرداخته‌اند، به ۸۴۷۲ مقاله رسیده است. تعداد مقالاتی که درخصوص اردوگاه کار اجباری وانجیا در هاربین، واقع در استان هیلونگ‌جیانگ گزارش داده‌اند، به ۲۳۲۴ مقاله می‌رسد.

WOIPFG  (سازمان جهانی رسیدگی به آزار و شکنجه فالون گونگ) در ۱۲ فوریه ۲۰۰۳، گزارشی را منتشر کرد. براساس این گزارش، از آغاز آزار و شکنجه فالون گونگ در ژوئیه ۱۹۹۹ تا فوریه ۲۰۰۳ دست‌کم صدهزار تمرین‌کننده فالون گونگ در اردوگاه‌های کار اجباری حبس شده‌اند. این گزارش، پرونده ۱۳۶ نفر از افرادی را نیز منتشر کرد که به‌طور مستقیم دراثر جنایات در ۶۹ اردوگاه کار اجباری جان باختند.

در دسامبر ۲۰۱۳، وب‌سایت مینگهویی گزارشی درزمینه شکنجه و کشتار تمرین‌کنندگان فالون گونگ به‌‌دست ح.ک.چ منتشر کرد. برطبق این گزارش از مجموع ۲۳۸۳ نمونه مرگ درنتیجه حبس، علت مرگ ۵۴۶ نفر مستقیماً شکنجه و کشتار در اردوگاه‌های کار اجباری بوده است.

همچنین این گزارش با انتخاب و بررسی ۳۴۶ پرونده مرگ به‌عنوان نمونه، نتیجه‌گیری می‌کند که ۳۴ درصد از این مرگ‌ها ناشی از شکنجه‌های متعدد، حدود ۱۶ درصد به علت خوراندن اجباری یا ضرب و شتم‌های شدید و حدود ۱۲ درصد از آنها درنتیجه شکنجه با داروهای مضر اتفاق افتادند.

چند نمونه از مرگ‌ها را در ادامه فهرست می‌کنیم تا بخشی از سبعیت و وحشی‌گری در اردوگاه‌های کار اجباری را به‌تصویر بکشیم. به بیننده توصیه می‌شود که درخصوص برخی از تصاویر محتاط باشد.

بخش یک شامل نمونه‌های زیر است:

لیو شوگو (刘绪国): اولین نمونه از مرگ‌های تأیید‌شده در یک اردوگاه کار اجباری
گائو رونگ‌رونگ (高蓉蓉): پیش از کشته‌شدن، چهره‌اش بر اثر جراحات از شکل افتاده بود
وانگ یونجی (王云洁): با چرکی‌شدن پستان‌ها دراثر شوک الکتریکی، جان باخت
لی زایجی (李再亟): تحت برداشت اعضای بدن قرار گرفت
وانگ بین (王斌): تا سرحد مرگ تحت ضرب و شتم قرار گرفت، اعضای بدنش برداشته شد
سو جوژن (苏菊珍): براثر شکنجه با دارو جان باخت

یانگ سوهونگ (杨苏红): فردی معلول که در یک اردوگاه کار اجباری تا سرحد مرگ شکنجه شد.
ژانگ چانگ‌مینگ (张长明): براثر ضرب و شتم بسیار شدید و جراحات در پاها جان باخت.
یائو سان‌ژونگ (姚三忠)
لی زتائو (李泽涛): با چاقو در مقعد کشته شدند.
لی دشان (李德善): بر اثر شکنجه روانی جان باخت.

بخش دو شامل این نمونه‌ها است:

شوئه شیا (薛霞)
ژانگ چوآن‌فو (张全福) و ژانگ چیفا (张启发): پدر و پسری که هر دو در یک اردوگاه کار اجباری کشته شدند
ژو جینگسن (周景森)
نا ژن‌شیان (那振贤)
گو شیجون (郭士军)
جیانگ شی‌چینگ (江锡清): وکیل مدافعش نیز تحت شکنجه قرار گرفت
سان شوشیانگ (孙淑香): پس از مصاحبه با وکیل مدافع؛ گائو ژیشنگ، کشته شد.

لیو شوگو (绪国)

وب‌سایت مینگهویی در ۲۱ ژانویه ۲۰۰۰ مرگ آقای لیو شوگو را گزارش کرد. وی به‌عنوان یک دستیار داوطلب در شهر زوچنگ، واقع دراستان شاندونگ، کار می‌کرد. او دراثر خوراندن اجباری، در ۲۹ سالگی جان باخت. در جریان آزار و شکنجه فالون گونگ، این اولین نمونه مرگ تأیید شده در اردوگاه‌های کار اجباری بود.

آقای لیو صرفاً به دلیل اینکه در اکتبر ۱۹۹۹، به‌خاطر دادخواهی مسالمت‌آمیز برای فالون گونگ به پکن رفت، تا سرحد مرگ شکنجه شد. رژیم چین، به‌منظور سرپوش‌نهادن بر مرگ وی، خانم مان لی؛ همسر آقای لیو، را نیز که یک تمرین‌کننده فالون گونگ بود، به‌مدت دو سال به اردوگاه کار اجباری جینینگ فرستاد.

پدر و مادر آقای لیو براثر غم و اندوه فراوان ناشی از این جریان فوت کردند. آزار و شکنجه منجر به وقوع سه مرگ در یک خانواده شد.

 

آقای لیو شوگو

نمایش شکنجه: خوراندن اجباری

اردوگاه کار اجباری جینینگ در استان شاندونگ

 

خبرگزاری فرانسه، آسوشیتد پرس و ورلد ژورنال مرگ آقای لیو را دراثر خوراندن اجباری گزارش کردند. در گزارش سالانه تحقیق و بررسی مربوط به کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، پرونده آقای لیو مطرح شده است.

چطور ممکن است که این فاجعه تنها به دلیل تعطیل شدن اردوگاه کار اجباری جینینگ به‌دست فراموشی سپرده شود؟ اداره ۶۱۰ در شهر جینینگ و استان شاندونگ، اردوگاه کار اجباری جینینگ و وو گوآن‌ژنگ؛ دبیر حزب در استان شاندونگ، همگی برای این مرگ‌ها و آسیب به خانواده آقای لیو مسئول هستند.

گائو رونگ‌رونگ (高蓉蓉)

gao چهره خانم گائو رونگ‌رونگ به دلیل شوک‌های الکتریکی در اردوگاه کار لونگ‌شانِ شهر شنیانگ واقع در استان لیائونینگ، از شکل افتاده بود

خانم گائو رونگ‌رونگ قبل از شکنجه

خانم گائو رونگ‌رونگ، حسابداری در دانشگاه هنرهای زیبای لوشون در شهر شنیانگ، واقع در استان لیائونینگ، به دلیل باورش به فالون گونگ در ژوئیه ۲۰۰۳، بازداشت و به اردوگاه کار اجباری لونگ‌شان فرستاده شد.

در هفت مه ‌۲۰۰۴، به‌‌علت شوک‌های الکتریکی مداوم در اردوگاه کار اجباری لونگ‌شان در شهر شن‌یانگ، واقع در استان لیائونینگ چهره زیبای خانم گائو از شکل افتاد. او تنها ۳۶ سال سن داشت و در وضعیتی بحرانی به‌سر می‌برد. سپس توانست از بیمارستان فرار کند.

تئو وان بوون، خبرنگار ویژه سازمان ملل متحد درخصوص آزار و شکنجه، در ۳۰ اوت ۲۰۰۴ درخواستی فوری به نهادها و سازمان‌های مرتبط و کارمندان سازمان ملل متحد ارائه کرد.

لوئو گان، از اعضای وقت دفتر سیاسی ح.ک.چ (پولیتبورو)، برای سرپوش‌نهادن بر این رسوایی، دستور بازداشت خانم گائو را صادر کرد. اداره امنیت عمومی پرونده خانم گائو را به‌عنوان پرونده‌ای مهم با شماره ۲۶ مشخص کرد. همه تمرین‌کنندگان فالون گونگی که به فرار خانم گائو کمک کردند، بازداشت شدند و به‌طرز وحشیانه‌ای تحت آزار و شکنجه قرار گرفتند.

در مارس ۲۰۰۵، خانم گائو مجدداً بازداشت شد و به اردوگاه کار اجباری ماسانجیا در استان لیائونینگ فرستاده شد. وی در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۵ جان باخت. ژانگ سوکون؛ مادر خانم گائو، که بیش از ۷۵ سال سن داشت، درخصوص مرگ خانم گائو اقدام به دادخواهی کرد و با مشکلات و تهدیدهای فراوانی مواجه شد. وی پنج سال بعد فوت کرد.

وانگ یونجی (王云)

مأموران اردوگاه کار اجباری ماسانجیا در سال ۲۰۰۲، خانم وانگ یونجی را به‌مدت نزدیک به ۲۰ روز در محوطه‌ مخصوص خشک‌کردن لباس‌ها، زیر آفتاب سوزان قرار دادند و سپس به‌مدت بیش از ۳۰ روز، هر روز از ساعت ۴:۳۰ صبح تا بعد از نیمه‌شب، در توالتی تاریک و نم‌دار حبس کردند. همچنین مجبور بود بایستد و نیم‌خیز بنشیند. پس از آن او را در اتاق دیگ بخار، یک انباری مثلثی شکل و زیرزمینی، حدود چهار ماه حبس کردند.

نگهبانان به‌طرز وحشیانه‌ای او را شکنجه کردند که باعث ایجاد زخم در سینه‌هایش شد. وی در ژوئیه ۲۰۰۶ جان باخت.

تصاویر خانم وانگ یونجی

لی زایجی (李再亟)

آقای لی زایجی در سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ از سوی نگهبانان و زندانیان اردوگاه کار اجباری هوان‌شیلینگ متحمل رنج‌های بسیار زیادی شد. او یک‌بار به همسرش گفت که اردوگاه کار اجباری مکانی برای انسان‌ها نیست.

آقای لی در تاریخ هشتم ژوئیه ۲۰۰۰ جان باخت. همسر آقای لی در شب نهم ژوئیه ۲۰۰۰ جسدش را دید. بااینکه نگهبانان قبل از اینکه همسر آقای لی بتواند به‌دقت به آن نگاه کند به‌سرعت او را بیرون بردند، اما وی توانست ناحیه پشت جسد آقای لی را ببیند که سیاه و کبود شده و شقیقه سمت چپش فرو رفته بود. به‌نظر می‌رسید که یکی از کره‌های چشمش را به داخل کاسه چشم فشار داده بودند. برای محکم نگهداشتن کره چشم، در گوشۀ چشمش گاز پانسمان چسبانده بودند، هرچند تکه‌ای از آن، از چشم بیرون زده و نمایان بود.

پس از اینکه بدون رضایت خانواده آقای لی کالبدشکافی انجام شد، در پزشکی قانونی، پزشکان همه اعضای داخلی بدن لی زایجی را درآوردند. نگهبان ژائو تعداد زیادی رول دستمال توالت خرید. هنگامی‌که خانواده آقای لی علت آن را پرسیدند، گفت که برای پر کردن شکم لی زایجی به آنها نیاز دارد. خانواده آقای لی واقعاً حفره‌ای را که با دستمال توالت پر شده بود، دیدند. وقتی نگهبانان جسد را بیرون می‌بردند، از آن خون می‌چکید.

خانواده آقای لی خواستند اعضای بدن او را حفظ کنند، اما نگهبان ژائو گفت که می‌خواهند از آنها به‌عنوان نمونه‌های آزمایشگاهی استفاده کنند، در‌حالی‌که، در واقع اعضای بدن او را بعداً برای کسب منفعت مالی فروختند. خانواده آقای لی نتوانستند مانع این کار شوند. نگهبانان حتی به خانواده‌اش اجازه ندادند که قبل از سوزاندن بسیار سریع جسد، به آن لباس بپوشانند.

آقای لی زایجی نمایش شکنجه: برداشت اجباری اعضای بدن

وانگ بین (王斌)

آقای وانگ بین، حدود ۴۷ ساله، مهندس کامپیوتر بود که در موسسه طراحیِ اداره کنترل مواد نفتی در شهر داچینگ کار می‌کرد و برنده جایزه دوم در علم و فن‌آوری بود.

پس ازاینکه آقای وانگ بین به‌منظور دادخواهی مسالمت‌آمیز برای فالون گونگ به پکن رفت، او را در ماه مه ‌سال ۲۰۰۰ به اردوگاه کار اجباری داچینگ فرستادند. در این اردوگاه کار اجباری، چون از نوشتن "تعهد‌نامه" برای دست کشیدن از تمرین فالون گونگ خودداری کرد، بارها او را تحت ضرب و شتم قرار دادند.

در ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۰، تحت نظارت فنگ چی؛ رئیس تیپ دوم اردوگاه کار اجباری داچینگ، چهار جانی به‌مدت نزدیک به یک ساعت، او را در مقابل ۴۰ نفر در اردوگاه، به‌طور بی‌رحمانه‌ای کتک زدند. آنها این فرد فرهیخته و تندرست را به‌طور غیرمنطقی تا سرحد مرگ آماج ضربات مهلک قرار دادند.

عروق اصلی گردنش پاره شدند و درنتیجه به‌دلیل خون‌ریزی شدید گردنش متورم شد. در چندین استخوان دچار شکستگی شد. در پشت دستانش علائم سوختگی با سیگار و عفونت ناشی از آن وجود داشت. سوراخ‌های بینی‌اش علائم سوختگی را نشان می‌داد که احتمالاً براثر سیگار ایجاد شده بود. بسیاری از نقاط بدنش سیاه و کبود شده بودند.

جسد آقای وانگ بین بازآفرینی صحنه‌ی شکنجه: برداشت اجباری اعضای بدن

پس از اینکه آقای وانگ را تا سرحد مرگ کتک زدند، اعضای بدنش را درآوردند. مرتکبین این جنایت چگونه می‌توانند مجازات نشوند؟

سو جوژن (苏菊珍)

خانم سو جوژن؛ تمرین‌کننده فالون دافا، پس از اینکه دراثر شکنجه وحشیانه در اردوگاه کار اجباری ماسانجیا دچار فروپاشی ذهنی شد، در ساعت ۸:۳۰ صبح روز ۸ آوریل ۲۰۰۶ درگذشت.

صبح روز ۹ آوریل هنگامی که جسد خانم سو را در قبرستان چیان‌سو در شهرستان سویی‌ژونگ می‌سوزاندند، متوجه شدند که جمجمه، ساق پا و دنده‌هایش سیاه شده بودند و خاکستر نمی‌شدند. براساس نظر یک متخصص، علت آن مسمومیت دارویی بود.

خانم سو جوژن پیش از شکنجه

خانم سو جوژن در آستانه مرگ

چند شاهد تأیید کردند که خانم سو در اردوگاه کاراجباری ماسانجیا، تحت شکنجه دارویی بوده است. بسیاری از همکاران، اعضای خانواده و دوستانش استخوان‌های سیاه او را هنگام سوزاندن جسد دیدند.

یانگ سوهونگ (杨苏红)

پلیس محله شیشان در شهر کانمینگ، خانم یانگ سوهونگ از استان یون‌نان را بازداشت کرد و در ماه نوامبر ۲۰۰۴، او را به اردوگاه کار اجباری زنان استان یون‌نان فرستاد. این خانم ۲۴ ساله‌ی بی‌گناه پس از تحمل شکنجه‌های روحی و جسمی متعدد، در ۱۱ ژوئن ۲۰۰۵ جان باخت.

خانم یانگ فردی معلول بود. او حدود ۹۵ سانتی‌متر قد داشت. بااین‌حال خانم یانگ صرفاً به این دلیل ‌که از رها کردن باورش به فالون گونگ امتناع کرد، مجبور بود به اندازه دیگران کار سخت اجباری انجام دهد. پس از شکنجه شدید در این اردوگاه کار اجباری، در ماه مه ‌۲۰۰۵ او را آزاد کردند. خانم یانگ حدود کمتر از یک ماه پس از آزادی‌اش درگذشت.

خانم یانگ سوهونگ در آستانه مرگ

ژانگ چانگ‌مینگ (张长明)

آقای ژانگ چانگ‌مینگ، حدود پنجاه ساله، در معدن ذغال‌سنگ شینجیان در شهر چیتای‌هی، واقع در استان هیلونگ‌جیانگ کار می‌کرد. در ژوئیه ۱۹۹۹، به‌منظور دادخواهی برای فالون گونگ به پکن رفت. او پس از بازداشت به سه سال حبس در اردوگاه کار اجباری جیاموسی در استان هیلونگ‌جیانگ محکوم شد.

این اردوگاه کار اجباری در ۱۵ فوریه ۲۰۰۳، به خانواده آقای ژانگ اعلام کرد که برای ملاقات با آقای ژانگ هزار یوآن (میانگین درآمد ماهیانه برای یک کارگر شهری در چین پانصد یوآن است) بپردازند. اما پس از اینکه اعضای خانواده آقای ژانگ کل پولی را که ‌توانستند جمع کنند و تحویل آنها بدهند فقط ۲۰۰ یوآن بود، درخواست ملاقاتشان رد شد.

در یک مارس ۲۰۰۳، اعضای خانواده آقای ژانگ یادداشتی از بازداشتگاه دریافت کردند مبنی بر اینکه ژانگ چانگ‌مینگ بیمار بود و باید برای بردن او به بازداشتگاه می‌رفتند. آنچه واقعاً اتفاق افتاد این بود که یانگ چونمینگ؛ سرپرست اردوگاه، و یانگ ونبینگ؛ یک مأمور پلیس، مکرراً و به‌طرز وحشیانه‌ای با پیچ‌گوشتی به سر و بدن آقای ژانگ ضربه زدند. وقتی آنها آزار و شکنجه را خاتمه دادند، سر آقای ژانگ چانگ‌مینگ به‌شدت دچار آسیب شده بود که با کبودی‌های بزرگ و خونریزی داخلی همراه بود و بارها خون بالا ‌آورد. حتی بیمارستان وقتی متوجه شد که وی در آستانه مرگ است، از پذیرش وی امتناع ورزید چرا که نمی‌خواستند مسئولیت مرگ وی را بپذیرند.

حدود ساعت ۳:۳۰ بعدازظهر دوم مارس ۲۰۰۳، مأموران بازداشتگاه، ژانگ چانگ‌مینگ را به خانه بردند و سعی کردند از خانواده‌اش پانصد یوآن اخاذی کنند، اما آنها پولی برای پرداخت نداشتند. ژانگ چانگ‌مینگ پس از رسیدن به خانه، همچنان خون بالا می‌آورد و بسیاری از زخم‌هایش خون‌ریزی می‌کردند. بیمارستان پس از اینکه متوجه شد آقای ژانگ واقعاً درحال مرگ است، از پذیرش او امتناع کردند. او در ساعت ۷:۳۰ بعد از ظهر همان روز، در‌حالی‌که نمی‌توانست غذا بخورد یا صحبت کند، جان باخت.

آقای ژانگ چانگ‌مینگ آقای ژانگ قبل از سوزانده‌شدن. این تصاویر توسط اعضای خانواده‌اش گرفته شده‌اند.

یائو سان‌ژونگ (姚三忠)

آقای یائو سان‌ژونگ، ۳۴ ساله، آموزگار مدرسه هنر در شهر لوهه از استان هنان بود. اداره ۶۱۰ شهر لوهه او را به سه سال کار اجباری محکوم کرد و به اردوگاه کار اجباری شوچانگ در استان هنان فرستاد. در این اردوگاه کار، در جریان جلسه‌ای که توسط مقامات برای بدنام‌کردن فالون گونگ برگزار شده بود، وی فریاد زد: "فالون گونگ خوب است." بنابراین ۱۰ ماه به مدت محکومیتش اضافه کردند.

ازآنجاکه مصممانه از رها کردن باورش به فالون گونگ امتناع ورزید، درآنجا پلیس به‌طرز وحشیانه‌ای او را شکنجه کرد تا اینکه در آستانه مرگ قرار گرفت. در اواخر ماه دسامبر ۲۰۰۲، این اردوگاه کار به‌خاطر فرار از پذیرش مسئولیت، به چند نفر گفت که او را ببرند و در شهر دیگری در کنار جاده‌ای بیندازند.

بعداً خانواده‌اش متوجه این موضوع شدند و او را برای مداوای اورژانسی به بیمارستان بردند. وی به‌مدت یک ماه با هزینه‌ چندین هزار یوآن بستری بود. اما آقای یائو علی‌رغم این تلاش‌ها برای نجاتش، در اواسط ماه ژانویه فوت کرد.

آقای یائو سان‌ژونگ

لی زتائو (泽涛)

آقای لی زتائو ۲۴ ساله و کارمند کارخانه قطعات موتورسیکلت زونگ‌شنگ در شهر چونگ‌چینگ بود. در سال ۲۰۰۰، پلیس منطقه جیولونگپو در شهر چونگ‌چینگ او را بازداشت کرد.

بعداً او را به اردوگاه کار اجباری شیشان‌پینگ در شهر چونگ‌چینگ فرستادند. از ۲۹ مه ۲۰۰۱، آقای لی در طول روز، مجبور به انجام کار سنگین بود و شب‌ها تحت شکنجه قرار می‌گرفت.

نگهبان‌ها بازوانش را به چوبی بستند و دو سطل پر از مدفوع انسان را از دو دستش آویزان کردند. جارویی در لباس‌هایش در قسمت پشت گردنش قرار دادند و کلمات افترا‌آمیزی روی سینه‌اش نوشتند. سپس نگهبان‌ها سعی کردند او را مجبور به بدگویی درباره فالون گونگ و بنیانگذار آن؛ استاد لی، کنند. آنها همچنین سعی کردند او را مجبور به کشیدن سیگار کنند که برخلاف تعالیم فالون گونگ است و سعی کردند مجبورش کنند تا باورش به فالون گونگ را رها کند.

آقای لی از دستورات آنها پیروی نکرد. سپس پلیس به زندانیان دستور داد که چاقویی را در مقعدش بچرخانند. در دوم ژوئن ۲۰۰۱، آقای لی تا سرحد مرگ شکنجه شد و جان باخت.

آقای لی زتائو

لی دشان (李德善)

آقای لی دشان

آقای لی دشان، معلمی در شهر دژو، واقع در استان شان‌دونگ بود که در اردوگاه کار وانگ‌کون به‌شدت تحت شکنجه قرار گرفت. شکنجه‌هایی که او متحمل آنها شد شامل محرومیت از خواب، ضرب و شتم، آویزان شدن، خوراندن اجباری آب و الکل و آزار و اذیت روحی بود.

پس از اینکه مدتی طولانی از خواب محروم شد و در وضعیت ذهنی درستی نبود، نگهبان‌ها او را مجبور به خواندن متونی افترا‌آمیز کردند. سپس نگهبان‌ها صدایش را ضبط کردند و صدای ضبط شده‌‌اش را در مقابل دیگران برای وی پخش کردند. وقتی آقای لی گفت که اگر هوشیار بود آن جملات را نمی‌گفت، شکنجه و تحقیر را تکرار کردند.

آقای لی دراثر شکنجه و شستشوی مغزی دچار فروپاشی روانی شد که منجر به مرگ وی در اوت ۲۰۰۲ شد.

(ادامه دارد)