(Minghui.org) در‌حالی‌که فعالیت‌های دافا را انجام می‌دهیم، به‌خصوص در محله چینی‌ها، اغلب با افرادی از کشور چین مواجه می‌شویم. می‌خواهم تجربه‌ای درباره ملاقات با  افراد چینی و چگونگی متقاعد کردن آنها برای گوش دادن به مطالب روشنگری حقیقت را به‌اشتراک بگذارم.

ما می‌خواهیم افراد چینی را درباره حقیقت فالون دافا آگاه کنیم و آنها را تشویق به ترک حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های وابسته‌اش کنیم. اینکه چگونه می‌توانیم این موضوعات را معرفی کنیم به این بستگی دارد که در آن لحظه در کجا قرار داریم.

در چین، می‌توانیم مکالمه را با بحث درباره فشار بسیار زیادی که فرزندان‌مان مجبورند در مدرسه به دوش بکشند، آلودگی هوا و فساد شروع کنیم و پس از آن در مورد جنایاتی که  ح.ک.چ  در آزار و شکنجه فالون گونگ مرتکب شده، بحث و گفتگو می‌کنیم. در نهایت می‌توانیم با صحبت در مورد خروج از ح.ک.چ مکالمه را پایان دهیم.

در فعالیت‌های فالون دافا در خارج از چین، می‌توانیم در مورد حادثه خودسوزی تیان‌آن‌من صحبت کنیم، چرا‌که مردم چین توسط این دروغ مسموم شده‌اند. وقتی فرد درک می‌کند که واقعاً چه اتفاقی افتاده، روشنگری حقیقت به آنها درباره آزار و شکنجه خیلی آسان‌تر می‌شود. سپس می‌توانیم درباره بسیاری از جنایت‌هایی که ح.ک.چ مرتکب شده، از جمله همه کشتارها در طول دوران حکومتش و جنایات برداشت اعضای بدن که بر تمرین‌کنندگان زنده فالون گونگ تحمیل می‌کنند، صحبت کنیم.

ما همچنین می‌توانیم در مورد اینکه مجرمان در نهایت مجازات خواهند شد به آنها بگوییم، و برای اینکه  همراه با ح.ک.چ سقوط نکنند باید از حزب خارج شوند. وقتی با افراد نسل جدید صحبت می‌کنیم، می‌توانیم بر این موضوع تأکید کنیم که آنها [در حقیقت] چینی هستند نه فرزندان مارکس و لنین. به آنها می‌گوییم که وقتی به سازمان‌های وابسته به ح.ک.چ می‌پیوندند، بیانیه سوگند‌شان درباره "فدا شدن و مبارزه برای کمونیست" پوچ و بی‌معنی است. ما باید به آنها توصیه کنیم که این سوگند را باطل کنند و اگر قرار است روزی مبارزه کنند، بجای مبارزه برای کمونیست، بخاطر خودشان و خانواده‌شان مبارزه کنند. فکر می‌کنم آنها موافقت خواهند کرد و مشتاق به ترک ح.ک.چ می‌شوند.

اگر فرد افکار بدی درباره فالون دافا داشته باشد، آینده‌ای نخواهد داشت. از این رو من معمولاً برای اولین بار قبل از صحبت در مورد ترک ح.ک.چ، به روشنگری حقیقت در مورد آزار و شکنجه می‌پردازم. 

اهمیت افکار درست

اگر برای نجات مردم افکارمان درست باشد، روشنگری حقیقت مشکل نخواهد بود. باید به‌یاد داشته باشیم که استاد برای ما نظم و ترتیبی داده‌اند که در شرایط مختلف با موجودات ذی‌شعور خاصی روبرو شویم. ما به آنها فرصتی می‌دهیم که به حقایق گوش کنند. پس از آن، انتخاب با آنها است که آن را باور کنند یا خیر. ما باید بدون توجه به اینکه افراد چگونه عکس‌العمل نشان می‌دهند، ذهن‌مان را آرام نگه داریم. نباید از نپذیرفتن آنها بترسیم. هر کلمه‌ای که این فرد از ما می‌شنود قدرت انحلال شیطان پشت او را دارد. پس از اینکه به اندازه کافی به روشنگری حقیقت‌مان گوش دادند، حقیقت را درک کرده و از ح.ک.چ خارج خواهند شد.

اگر افراد از گوش دادن یا باور آوردن به [حرف‌های] ما خودداری می‌کنند نباید ناامید شویم و نباید هرگز اعتماد به نفس‌مان را در ادامه دادن به روشنگری حقیقت از دست بدهیم. هر بار که در نجات شخصی شکست می‌خورم، به خودم یادآوری می‌کنم که این یک آزمون برای من است. اگر روشنگری حقیقت را متوقف کنم، نیروهای کهن خوشحال خواهند شد. من باید به تلاش‌هایم ادامه دهم و در نهایت افکار بشری و ناامیدی‌ام نابود خواهد شد. تا زمانی که به روشنگری حقیقت ادامه دهم، استاد به من کمک خواهند کرد و خردی که برای این کار نیاز دارم در زمان مناسب به ظهور خواهد رسید. هرچه بیشتر به روشنگری حقیقت بپردازیم، در انجام این کار بهتر رشد خواهیم کرد. این روندی است که نیاز داریم طی کنیم. 

البته بسیار مهم است که به‌خوبی از اطلاعات مربوطه و مورد نیاز مطلع باشیم و آنها را به‌خاطر داشته باشیم تا بتوانیم به‌طور مؤثری حقیقت را روشن کنیم. پس از آن می‌توانیم به‌آسانی جواب تمام سؤالات را بدهیم. اگر جزئیات را ندانیم، باعث مِن و مِن کردن‌مان در پاسخ دادن می‌شود و ممکن است اینطور به نظر برسد که واقعاً نمی‌دانیم در مورد چه چیزی صحبت می‌کنیم. آن می‌تواند از روشنگری حقیقت مؤثرمان جلوگیری کند.