(Minghui.org) کنفرانس تزکیه فالون دافای کانادا ۲۰۱۴، در ۲۳ اوت در سالن اجتماعات دانشگاه تورنتو برگزار شد. بیش از هزار تمرین‌کننده در این کنفرانس شرکت کردند. بیست و چهار تمرین‌کننده چینی و غربی تجربه‌های تزکیه‌شان را در این زمینه‌ها به‌اشتراک گذاشتند: به‌خوبی مطالعه کردن فا، نگاه کردن به درون، تزکیه به‌طور حقیقی و استوار و نجات مردم با نیک‌خواهی.

کنفرانس تزکیه فالون دافای کانادا ۲۰۱۴، در ۲۳ اوت در دانشگاه تورنتو برگزار شد.

محل سخنرانی در سالن کنفرانس با تصویر استاد و هشت بنر از نشان فالون مزین شده بود. بنرهایی حاوی عبارات «قانون بودا بی‌‌حدومرز است، فالون به‌طور دائم درچرخش است» نیز در دو طرف سالن آویزان بودند.

تمرین‌کنندگان تجربه‌های تزکیه‌شان را در کنفرانس فالون دافای کانادا ۲۰۱۴، به اشتراک می‌گذارند.

نجات موجودات ذی‌شعور در مکان‌های گردشگری، با نیکخواهی

خانم ژانگ یوهوان مدت ۱۸ سال است که در فالون گونگ تزکیه می‌کند. وقتی او متوجه اهمیت روشنگری حقایق آزار و شکنجه در مکان‌های توریستی شد، بر وابستگی‌اش به راحت‌طلبی غلبه و در این پروژه شرکت کرد. 

«تورنتو دارای مکان‌های توریستی شلوغی است که گردشگران زیادی به آنجا می‌آیند. تمرین‌کنندگان میدان صالحی را در برج سی‌ان شکل می‌دهند. بنرهایی حاوی عبارات "فالون دافا خوب است" و "حزب کمونیست چین را متلاشی کنید" معمولاً در آنجا مشاهده می‌شوند. بنرهای ما نیکخواهی‌مان را به‌نمایش می‌گذارند. یک بار پس از اینکه یک مرد چینی از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) خارج شد، به او گفتم به‌یاد داشته باشد که "فالون دافا خوب است." او پاسخ داد: "من این را دیده‌ام. آن اولین چیزی است که من به‌محض رسیدن به اینجا دیدم!"»

خانم ژانگ همچنین اشاره کرد: «برج سی‌ان درحال‌حاضر به‌خاطر حضور تمرین‌کنندگان، حتی بازدیدکنندگان بیشتری دارد: "این روزها این برج بسیار شلوغ است، زیرا همه مشتاقند در اینجا از حقایق آگاه شوند. گردشگران غربی باشند یا چینی، فرقی نمی‌کند، همیشه صفوفی طولانی از گردشگران در این محل حضور دارند. حتی آکواریوم و راه‌آهن قدیمی در پای برج خیلی مورد استقبال قرار می‌گیرند. مریدان دافا می‌دانند که آن نتیجه نظم و ترتیب‌های آسمانی است  تا مردم به اینجا بیایند و حقیقت را بشنوند.»

برخی از گردشگران چینی وقتی برای اولین بار با حقایقی که در تضاد با تبلیغات ح.ک.چ است روبرو می‌شوند، ممکن است خیلی محترمانه برخورد نکنند. خانم ژانگ این موضوع را اینطور به‌اشتراک گذاشت: «برای چه به اینجا آمده‌ایم؟ ما اینجا آمده‌ایم تا مردم را نجات دهیم. سرخوردگی و تحقیر واکنش‌های بشری ما هستند. این بدان معنی است که وابستگی‌های بشری ما تحریک می‌شوند و کنترل ما را به‌دست می‌گیرند. ما تحت تأثیر نیرنگ‌های ح.ک.چ شرور قرار می‌گیریم. وقتی بدون افکار درست عمل می‌کنیم، نجات مردم بسیار سخت می‌شود.»

«یک بار راهنمای یک تور به من هشدار داد که اتومبیلی حاوی تعدادی از مقامات ح.ک.چ روز بعد خواهد آمد. باوجودی‌که تعدادی از آن‌ها متکبر بودند و مرا سرزنش می‌کردند، اما سعی کردم به آنها کمک کنم. دست‌بردار نبودم. سرانجام ۱۳ نفر از آنها موافقت کردند از سازمان‌های حزب خارج شوند. آنان قبل از رفتن از من تشکر کردند و گفتند که مراقب باشم.»

ریتا، زن جوانی که تمرین فالون گونگ را در سال ۲۰۱۱ شروع کرد، این تجربه را به‌اشتراک گذاشت که چگونه موفق شد حقایق را در مکان‌های گردشگری روشن کند. او توانست بر اضطراب و نگرانی‌اش غلبه کند. هر چقدر بیشتر به گردشگران کمک می‌کرد، متوجه می‌شد که باورش به فا و احساس فوریت در وجودش قوی‌تر می‌شود.

او به این حقیقت آگاه شد که عوامل زیادی بر تصمیم ‌مردم، مبنی بر اینکه از ح.ک.چ خارج شوند یا نه، دخالت دارند. اما تصمیم ما مبنی بر اینکه مردم را از حقایق آگاه کرده و در تصمیم‌گیری‌شان به آنها کمک کنیم، سرشت قلب ما را نشان می‌دهد. اگر اراده کنیم استاد فرصت‌هایی را برای ما نظم و ترتیب می‌دهند.

خانم ژانگ منگهوا تجربه خود را از روشنگری حقایق مقابل سیتی هالِ تورنتو، اینطور بیان کرد:

«در طول زمستان، گاهی دو یا حتی سه کت و دو جفت دستکش می‌پوشیدیم. همدیگر را تشویق می‌کردیم. یک بار برف آنقدر شدید بود که حتی نمی‌توانستیم افرادی را که درست مقابلمان بودند، ببینیم. ناگهان بیش از ۲۰ دانشجو از چین برای اسکیت روی یخ به سیتی هال آمدند. فهمیدیم مهم نیست هوا چقدرسرد باشد، اگر ما آنجا باشیم، افراد با رابطه تقدیری خواهند آمد که حقیقت را بشنوند.»

تمرین‌کننده دیگری به نام خانم ژانگ‌ که در دانشگاهی در وینیپگ کار می‌کند، محوطه دانشگاهش را مانند یک مکان گردشگری درنظر می‌گیرد. او به دانشجویان چینی کمک می‌کند از ح.ک.چ خارج شوند.

او گفت: «پس از مطالعه آموزش فای استاد در کنفرانس فای ۲۰۱۳ غرب ایالات متحده، که بر روشنگری حقایق برای گردشگران چینی تأکید داشت، از خودم پرسیدم: "مکان‌ گردشگری در شهر من کجاست؟"»

شهر من یک مقصد گردشگری چینی به مفهوم سنتی آن نیست. ما رویدادهایی را در نقاط گردشگری‌مان برگزار کرده‌ایم، اما چینی‌های زیادی را در آن مکان‌ها ندیده‌ایم. در‌حالی‌که، من دانشجویان بسیاری را در محوطه دانشگاه می‌بینم. آیا این هم یک مکان توریستی نیست؟ هر سال، دانشجویان چینی زیادی برای تحصیل به دانشگاه ما می‌آیند.

از وقتی که  متوجه این موضوع شدم، بدون توجه به اینکه چقدر مشغول هستم، به آنها کمک می‌کنم از ح.ک.چ خارج شوند. فلایرها و مطالبی درباره خروج از ح.ک.چ را که به زبان انگلیسی هستند، در کیفم حمل می‌کنم. گاهی افکار درستم بسیار قوی هستند. می‌توانم به یک چینی غریبه نزدیک شوم و بپرسم آیا درباره خروج از ح.ک.چ شنیده است. گاهی فقط چند جمله کافی است تا به او در خروج از حزب کمک کند. چنین تجارب مثبتی خیلی دلگرم‌کننده هستند. همچنین از تمرین‌کنندگان چینی باتجربه یاد می‌گیرم که چگونه به‌طور مؤثرتری به هموطنان چینی‌ام کمک کنم.

تماس تلفنی با افکار درست

خانم پی از تورنتو تجربه‌اش را در این زمینه به‌اشتراک گذاشت که چگونه ازطریق تلفن به نجات مردم پرداخت و چگونه در طی این روند شین‌شینگ خود را ارتقا داد:

«تماس تلفنی با چین به‌منظور کمک به آزادی تمرین‌کنندگان، کمتر از نبرد بین خیر و شر نیست. باید بر آزمون‌های بسیاری که وابستگی‌های بشری ما را هدف قرار می‌دهند غلبه کنیم؛ وابستگی‌هایی مانند شوق‌واشتیاق، سرخوردگی، رقابت‌جویی و خودنمایی. وقتی طرف مقابل پس از ۱۰ یا ۲۰ بار تلفن زدن ما، هنوز جواب نمی‌‌دهد، شروع به پنداشت‌ها و مفروضاتی می‌کنیم در این خصوص که چرا او تماس‌های ما را نادیده می‌گیرد و فکر نکردن به چنین مفروضاتی، کار مشکلی است. وقتی فردی که پاسخ تلفن را می‌دهد، با گفته‌هایم مخالفت می‌کند یا ناسزا می‌گوید، گاهی اوقات واقعاً افسرده می‌شوم.»

«ازبین رفتن افسردگی و تداوم تلاشهایمان در این راستا، همگی به‌خاطر کمکِ استاد و قدرت فا است.» او حالا در برابر بی‌احترامی‌های کلامی چینی‌هایی که به تلفن‌های او پاسخ می‌دهند، کم‌وبیش بدون تأثیر باقی می‌ماند.

خانم لیو از اتاوا درباره درک مشابهی صحبت کرد: «در ظاهر، من درحال تلفن زدن هستم، اما درواقع، آن جنگی بین درستی و شرارت در بعد‌های دیگر است. بدن قانون استاد درحال کمک کردن به ما است. خدایان صالح درحال محافظت کردن از فا هستند.»

«یک فکر خیلی قوی را شکل می‌دهم: "همه عوامل و موجودات اهریمنی که با نجات موجودات ذی‌شعور مداخله می‌کنند، کاملاً از بین می‌روند. بگذارید بخش آگاه موجودات ذی‌شعور چیره شود تا بتوانند بدون وجود مداخله تصمیم‌گیری کنند."»

باور دارم یک بار که تلفن در طرف دیگر زنگ بزند، قدرت مافوق‌طبیعی من ظاهر می‌شود. بنابراین، تعداد بیشتری از مردم به تلفن‌ها جواب می‌دهند و تمایل دارند به حقایق گوش بدهند. تعداد افرادی که موافقت می‌کنند از ح.ک.چ و سازمان‌های وابسته‌ به آن خارج شوند، نیز افزایش یافته‌ است.

تزکیه حقیقی درحین ترویج شن یون

خانم سو که اخیراً از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده است، در سال ۲۰۰۶  به تورنتو آمد. او شروع کرد تا یکی‌یکی به مکان‌های فروش بلیط شن‌یون ملحق شود و طی سال‌های بعد در انجام این کار تخصص پیدا کرد. او این مطلب را به‌‌اشتراک گذاشت که چگونه به درون نگاه کرد و ریشه رنجشش را یافت:

«وقتی به درون نگاه کردم، بخل و حسدهای دیرینه‌ام را پیدا کردم. همچنان‌که بیشتر کندوکاو می‌کردم، متوجه ‌شدم ریشه خشم طولانی‌مدت من حسادت بود. خودم را خیلی جدی می‌گرفتم و همواره فکر می‌کردم نظرات و ایده‌هایم بهترین هستند. خودم را یک الگو درنظر می‌گرفتم. سپس توقع داشتم همه مطابق با سطح عملکرد من باشند. وقتی آن تمرین‌کنندگانی را می‌دیدم که مسؤلیت‌پذیر به‌نظر نمی‌آمدند، دیوانه می‌شدم. این همان حسادت شرح داده شده در جوآن فالوناست.»

او در مرکز شهر تورنتو کار می‌کند و وقت استراحتش را به دنبال مکان‌های ‌فروش بلیط می‌گردد. او می‌داند این تصادفی نیست که در آنجا کار می‌کند و می‌داند نکته کلیدی این است که بین مسؤولیت‌ها و اولویت‌هایش به‌خوبی تعادل برقرار کند.

او گفت: «در طول سال‌های گذشته، تقریباً به همه ساختمان‌های تجاری در مرکز تورنتو سر زده‌ام و چندین کفشم فرسوده و خراب شده است... هر سال توانستم بیش از ۲۰ محل ‌فروش پیدا کنم.»

علاوه بر ملحق شدن به مکان‌های ‌فروش، او مسؤل مذاکره برای قراردادهای رسانه‌ای با پنج ایستگاه تلویزیونی جریان اصلی بود. او گفت که دو سال قبل با سختی زیاد، به تلاش‌های تمرین‌کنندگان برای ترویج شن یون پیوست.

سال قبل به خودم گفتم: «روی آن جزئیات و چیزهای خاص تمرکز نکن. انجام یک پروژه با موفقیت، به این معنا نیست که خوب تزکیه کرده‌ام. پایانی برای دوره اصلاح فا وجود خواهد داشت، فصل آخری برای تلاش‌هایمان در راستای ترویج شن یون وجود خواهد داشت. اگر بتوانم افتخار این را داشته باشم که قسمتی از آن باشم، هر سال از خودم خواهم ‌پرسید: "آیا تمام سعی خود را کرده‌ام تا آنچه را که استاد گفته‌اند، هماهنگ کنم؟"»

تزکیه واقعی در کار رسانه‌ای

خانم لی کار صفحه‌آرایی و طرح‌بندی‌ در یک آژانس رسانه‌ای را به‌عهده دارد. او قبل از اینکه به تورنتو بیاید همان کار را در کره جنوبی انجام می‌داد. او این مطلب را به‌اشتراک گذاشت که وقتی تازه این پروژه را آغاز کرده بود، چند تمرین‌کننده این پروژه را ترک کرده بودند. کارها کاملاً دشوار بودند.

وقتی او هم به این فکر می‌کرد که از این پروژه کناره‌گیری کند، متوجه شد: «چگونه می‌توانم این پروژه را ترک کنم، صرفاً به این دلیل که دیگران هم از آن کناره‌گیری کرده‌اند؟ فقط حق دارم خودم را ملزم کنم که به بهترین نحو عمل کنم. چگونه می‌توانم درباره دیگران قضاوت کنم و بخواهم که دیگران هم همان کار را انجام دهند؟ به‌علاوه، وضعیت هرکسی متفاوت است. تزکیه نگه داشتن دیگران در استاندارد خاصی نیست."

«فکر کردم: "دست‌کم تلاش‌های من وضعیت این پروژه را کمی بهتر خواهد کرد."» سپس متوجه خودخواهی‌ خودم شدم. من به‌دنبال تقوای عظیم بودم. استاد نظم و ترتیبی دادند تا در این پروژه رسانه‌ای کار کنم، پس مسؤول هستم آن را به‌خوبی انجام بدهم. باید تمام وابستگی‌های بشری‌ام را رها کنم و در تلاش‌هایم پایدار و مقاوم باشم.» او هنوز مشغول کار در آن پروژه است.

جودیت در بخش توسعه کسب و کار این رسانه کار می‌کند. او این مطلب را به‌اشتراک گذاشت که طی روند این کار، چگونه خودش را پاک کرد:

«همانطور که خود واقعی‌ام را بیشتر کشف می‌کنم، گرامی داشتن خودم و دیگران آسان‌تر می‌شود. همانطور که خودم را می‌پذیرم و ازنظر سطح حرفه‌ای، خلوص و توانایی‌ها، خودم را با سایر تمرین‌کنندگان مقایسه نمی‌کنم، ذهنم وسیع‌تر و صلح‌جوتر می‌شود. بخشنده‌تر می‌شوم و کمتر به دیگران  رشک می‌برم. این به من کمک می‌کند بهتر به دیگران و خودم ارج بگذارم.»

«یاد گرفته‌ام به دیگران فکر کنم و از دیدگاه آنها به مسائل نگاه کنم. همچنین این واقعیت را قبول کرده‌ام که دیگران ممکن است مانند من فکر نکنند. می‌دانم که عده زیادی با رویکردهای من موافق نیستند یا آنها را درک نمی‌کنند. درهر‌حال، آن مهم نیست. چیزی که اهمیت دارد این است که با یکدیگر با  نیک‌خواهی و احترام رفتار کنیم و مهربانانه همدیگر را درک کنیم.»

خانم شی شویینگ که در قسمت فروش یک رسانه کار می‌کند، گفت که سرانجام توانست پس از چند سال تزکیه، حسادت را رها کند: «آن قسمتی از خود واقعی‌ام نیست. سمت تاریک من درحال‌حاضر با افکار درست جایگزین شده است. نگرش مثبت من کمک می‌کند تا دیگران احساس آرامش و شادی کنند.»

این کنفرانس در ساعت ۶:۲۵ بعدازظهر با موفقیت به‌پایان رسید.