(Minghui.org) شبیدر ماه مه، پسرم مرا با اتومبیل به خانه می‌برد. وقتی به نزدیکی خانه رسیدیم، اتومبیل با درختی در کنار جاده برخورد کرد. جلوی اتومبیل به‌شدت آسیب دید. من که در صندلی کنار ‌راننده نشسته بودم طوری در اتومبیل گیر کردم که قادر به حرکت نبودم.

صدای پسرم را می‌شنیدم که مرا صدا می‌زد، اما آنقدر ناتوان بودم که نمی‌توانستم پاسخ دهم. پسرم ترسید. فکر کردم: من تمرین‌کننده دافا هستم. حتی اگر به‌خوبی تزکیه نکرده باشم، به نیروهای کهن اجازه نمی‌دهم مرا مورد آزار و اذیت قرار دهند. من مرید استاد لی هنگجی هستم. از استاد خواستم که مرا نجات دهند. چنان بی‌رمق بودم که نمی‌توانستم از خود صدایی دربیاورم. در قلبم فریاد کشیدم: فالون دافا خوب است! حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است!

استاد مرا نجات دادند! به‌آرامی خودم را از میان آهن‌پاره‌های خودرو بالا کشیدم و از استاد تشکر کردم.

نگاه به درون برای یافتن علت حادثه

بعد از وقوع تصادف، به درون نگاه کردم تا دلیل آن را پیدا کنم. پسرم از زمانی‌که بچه بود فالون دافا را با من تمرین کرده بود. اخیراً فکر می‌کرد که از طریق شغلش درآمد بسیار کمی کسب می‌کند، بنابراین اوایل امسال از شغلش استعفا داد و فروشگاه خود را باز کرد. از طریق فروشگاه هم درآمد چندانی به‌دست نیامد، بنابراین نوع کارش را در فروشگاه تغییر داد. برای کمک درخصوص کاهش هزینه‌ها، وقت‌های اضافی خود را به کار در فروشگاه اختصاص دادم. بااینکه هر دو تمرین‌کننده هستیم، اما توجه زیادی به کسب پول داشتیم. نیروهای کهن متوجه شکاف‌های ما شدند و از آن بهره‌برداری کردند، بنابراین به‌طور تأسف‌آوری به این نتیجه خطرناک منجر شد.

براثر تصادف، پایم زخمی شده و خراش‌هایی برداشته بود. قفسه سینه‌ام به ‌حدی درد می‌کرد که به‌سختی می‌توانستم نفس بکشم. بر اساس تجربیات مردم عادی، احتمالاً دنده‌هایم شکسته بودند. اما ذهنم دچار آشفتگی نشد. با عجله به خانه رفتم تا فا را مطالعه کنم، تمرین‌ها را انجام دهم و افکار درست بفرستم. طی مدت دو هفته همه چیز به حالت عادی بازگشت. خانواده‌ام یک‌بار دیگر شاهد شگفتی دافا بودند.

نیروهای کهن هنوز دست از سر من برنداشته بودند. چند روز بعد تعدادی برآمدگی کوچک در پشتم ظاهر شد که همراه با خارش و درد بود. در ابتدا توجهی نکردم و فکر کردم که احتمالاً براثر نیش مورچه ایجاد شده‌اند. یک هفته بعد، وضعیتم بدتر شد. به‌سختی  دستانم را بلند می‌کردم. از شوهرم خواستم نگاهی بیندازد و او گفت: «آه نه، شبیه زونا است!»

قبل از اینکه تمرین فالون دافا را شروع کنم، به این بیماری مبتلا بودم. مردم می‌گویند که اگر زخم‌ها سراسر بدن را فرا بگیرند، ممکن است منجر به مرگ شود. خارش و درد شدیدی داشتم. دفعه قبل زخم‌ها تا نزدیکی قلبم پیش رفتند. تنها با استفاده از درمان‌های پزشکی بسیار، بیماریم درمان شد. نیروهای کهن از علائم این بیماری استفاده می‌کردند تا مرا تحت آزار و اذیت قرار دهند. نباید آن را تصدیق می‌کردم. بنابراین مدت زمان فرستادن افکار درست و انجام تمرین‌ها را افزایش دادم.

رها کردن وابستگی به‌ کسب سود و منفعت

یک روز با تمرین‌کننده‌ای درباره این بیماری صحبت کردم. او گفت: «آن را جدی نگیر. به آن خوراک نده!» می‌دانستم که راست می‌گوید. فکر کردم: «ای نیروهای کهن، با شما همکاری نمی‌کنم! آن را از بین می‌برم.» اهمیتی به بیماری ندادم. پس از سه روز، بیماری به‌طور کامل از ‌بین رفت، بدون اینکه حتی اثری از جای زخم باقی بماند! سپاسگزارم استاد از اینکه همیشه با ما هستید و منتظر می‌مانید تا رشد کنیم! از آن روز به بعد وابستگی به‌ کسب سود و منفعت را رها کردم. دیگر درباره به‌دست آوردن پول فکر نکردم. اکنون برای انجام سه کار، به بهترین نحو از زمانم استفاده می‌کنم. تقریباً هر روز بیرون می‌روم تا با مردم درباره فالون دافا و آزار و شکنجه صحبت کنم. استاد بیان کردند:

«فا می‌تواند تمام وابستگی‌ها را درهم شکند، فا می‌تواند تمام شیطان‌ها را منهدم کند، فا می‌تواند تمام دروغ‌ها را متلاشی کند و فا می‌تواند افکار درست را نیرومند کند.» («مداخله را دور کنید» نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۲)

با مرور وقایع چند ماه گذشته متوجه شدم که آنچه اتفاق افتاد ترسناک بود. نیروهای کهن قصد داشتند مرا از هستی ساقط کنند. به‌عنوان مرید دافا، از محافظت استاد برخوردار هستیم. به‌محض اینکه به درون نگاه کنیم و حقیقتاً تزکیه کنیم، هر مداخله‌ای در یک لحظه از‌بین می‌رود. کلید حل این مسئله ذوب‌شدن در فا و متعالی‌شدن خودمان است. صمیمانه قدردان رحمت استاد هستم.

کمک به مردم برای درک حقیقت و خروج از حزب کمونیست چین

وقتی حقیقت را در‌خصوص حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) به مردم می‌گویم، برخی بلافاصله از عضویت در آن انصراف می‌دهند، اما برخی بدون توجه به حرف‌هایم، مایل به ترک آن نیستند. از خودم پرسیدم: «چطور می‌توانم نتایج بهتری کسب کنم و آن مردم چینی عزیز را نجات دهم؟» پاسخ این بود: فا را بیشتر مطالعه کن.

استاد به‌روشنی به ما گفته‌اند:

«...به این اشاره می‌کنیم که چگونه به مردم درباره‌ دروغ‌هایی می‌گوییم که اهریمن به منظور آزار و شکنجه‌ فالون گونگ ساخته است؛ ماهیت واقعی ح.ک.چ چیست؛ چرا فالون گونگ شکنجه می‌شود؛ و بعد این موضوع هست که فالون گونگ که افراد درحال صحبت درباره‌ آن هستند دقیقاً چیست، و درک این حقیقت برای مردم سخت است.» («کنفرانس فای بین‌المللی ۲۰۱۲ در پایتخت ایالات متحده»)

ضمن آشکار کردن دروغ‌های ح.ک.چ، به مردم کمک می‌کنم تا حقیقت آزار و شکنجه را درک کنند و اینکه چطور ح.ک.چ زندگی‌‌های بی‌شماری را نابود کرده ‌است. با ارائه برخی از نمونه‌ها، درک می‌کنند که خروج از حزب کمونیست چین آینده خوبی را برای آنها به ارمغان خواهد آورد.

مرد بسیار لجوجی در روستای محل سکونت من زندگی می‌کرد. چند تمرین‌کننده سعی کردند حقایق در‌خصوص فالون گونگ را به او بگویند اما از شنیدن حرف‌های آنها امتناع می‌کرد. روزی نزد ما آمد تا از شوهرم برای کاری کمک بگیرد. می‌دانستم که فرصت خوبی است تا با او صحبت کنم. حقایق مهم و اساسی درباره فالون گونگ را به او گفتم و برایش درباره دادخواهی گروه عظیمی از تمرین‌کنندگان و رویداد «خودسوزی» دروغین صحنه‌سازی‌شده از سوی ح.ک.چ توضیح دادم. تجربیات خودم را نیز به او گفتم و توضیح دادم که چگونه از رحمت فالون دافا برخوردار شده‌ام و چگونه ح.ک.چ به‌دلیل اینکه فالون گونگ را تمرین می‌کردم مرا تحت آزار و شکنجه قرار داد. گفتم که ماهیت و سرشت ح.ک.چ شیطانی است و از او خواستم عضویت در آن را رها کند.

متوجه شدم که گفته‌هایم را درک کرد. او گفت: «من در سن بازنشستگی هستم. اگر از حزب خارج شوم، بازنشستگی‌ام چه خواهد شد؟» گفته استاد را به‌یاد می‌آورم مبنی‌بر اینکه برای نجات بهتر مردم باید با درنظر‌گرفتن رابطه منطقی وابستگی‌هایشان موضوعات را به آنها توضیح دهیم. بنابراین گفتم:‌ «نگران نباش، خدایان قلب تو را خواهند دید. وقتی به حقیقت آگاه شوی و از صمیم قلب ح.ک.چ را ترک کنی، حقوقت را دریافت می‌کنی و آینده خوبی خواهی داشت.» شوهرم افزود: «اکنون فقط از آن خارج شو. برایت یک ریال هم هزینه‌ ندارد و بخت و اقبال خوبی برایت به ارمغان خواهد آورد.» آن مرد لبخند زد و سرانجام گفت: «قبول می‌کنم. از عضویت در حزب انصراف می‌دهم.»

داستان‌های مشابه بسیاری وجود دارد. از آموزه‌های استاد پیروی می‌کنم و حقایق اساسی درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه را به مردم می‌گویم. اکثریت مردم ماهیت و سرشت شیطانی ح.ک.چ را درک می‌کنند و دست به انتخاب درستی می‌زنند.