(Minghui.org) درود، استاد محترم! درود، هم‌تمرین‌کنندگان!

مفتخرم که به کنفرانس تبادل تجربه تزکیه وب‌سایت مینگهویی پیوستم. تمایل دارم این مسئله را به‌اشتراک بگذارم که چگونه تمرین‌کنندگان شهرم، برای نجات یک هم‌تمرین‌کننده که سال گذشته بازداشت شده بود، گروهی را شکل دادند. تمرین‌کنندگان در تمام طول این روند نقش اول را ایفا کردند.

زمان مورد نیاز برای نجات

تمرین‌کننده "الف"، یکی از تمرین‌کنندگان فالون گونگ مسن در منطقه‌مان است که دور از هم‌تمرین‌کنندگان زندگی می‌کرد. پلیس محلی در ژوئیه سال ۲۰۱۴، او را در حال پخش دی‌وی‌دی‌های شن یون بازداشت کرد. ما تا  ژانویه ۲۰۱۵ از بازداشتش اطلاعی نداشتم تا اینکه یک غیرتمرین‌کننده به یکی از تمرین‌کنندگان محلی‌مان گفت تمرین‌کننده الف دو روزِ دیگر محاکمه خواهد شد.

تمرین‌کننده "ب" گفت: "این اتفاقی نبود که از این خبر آگاه شدیم. احتمالاً استاد شرایطی را فراهم آوردند تا آن غیرتمرین‌کننده این خبر را به ما بدهد. باید عجله کنیم و او را نجات دهیم."

تمرین‌کننده "پ" پیشنهاد کرد تا اعضای خانواده تمرین‌کننده الف وکیلی را برایش استخدام کنند.

دو مسئله وجود داشت که باید مورد نظر قرار می‌دادیم. روشنگری حقایق فالون گونگ برای کارمندان اجرای قانون و اداره ۶۱۰ و دیگری به‌تأخیر انداختن محاکمه تمرین‌کننده الف تا زمان بیشتری را برای نجات او فراهم آوریم. همگی ما با این پیشنهادات موافق بودیم.

ظهور امیدهای کاذب

چند تن از تمرین‌کنندگان آن شب به خانه تمرین‌کننده الف رفتند. شوهرش نمی‌دانست که او به‌زودی محاکمه می‌شود و نمی‌خواست وکیلی را برایش استخدام کند. فکر می‌کرد چنین کاری بی‌فایده ا ست و اینکه او نمی‌بایست برای توزیع دی‌وی‌دی‌ها بیرون می‌رفت.

تمرین‌کنندگان محلی از او پرسیدند: "فالون گونگ چیست؟ چرا جیانگ زمین فالون گونگ را تحت آزار و شکنجه قرار می‌دهد؟ حق تزکیه فالون گونگ در قانون اساسی چین تصریح شده و انجام آن قانونی است. آزار و شکنجه فالون گونگ غیرقانونی است. وکلا با حقوق و قوانین آشنایی دارند. اگر یک وکیل از او دفاع کند، بی‌گناه شناخته شده و دادگاه مجبور می‌شود او را آزاد کند." درنهایت شوهرش موافقت کرد تا وکیلی استخدام کند.

او روز بعد، صبح زود به دادگاه رفت تا ببیند چرا او را از تاریخ برگزاری دادگاه مطلع نکرده بودند. فرد مسئول ادعا کرد که آنها شماره تماسی از او نداشتند تا به وی خبر دهند. قاضی می‌گفت که همسرش مرتکب جرمی شده است، لازم نیست وکیلی استخدام کند و استخدام وکیل ‌هدر دادن پول است، چراکه آنها به‌هرحال درنهایت او را آزاد خواهند کرد. او هم حرف‌های آنها را باور کرد و تصمیم گرفت وکیلی استخدام نکند.

چند تمرین‌کننده نیز بعد از شنیدن آن خبر، با او موافقت کردند. فکر می‌کردند این کار دردسر کمتری خواهد داشت و بهتر از پرداختن پول برای استخدام وکیل است.

تمرین‌کننده پ از همه خواست تا مقاله استاد با عنوان "ذهنی هشیار را حفظ کنید" را مطالعه کنند.

"هیچ امید کاذبی درباره‌ی ح.ک.چ پلید در سر نداشته باشید. این اهریمن شرور به اینجا آمد تا بشریت را نابود کند. همان‌‏طور که حقایق را روشن می‌کنید، باید مردم دنیا را بر آن دارید که سرشت آن را به‌طور واضح ببینند. مریدان دافا نباید هیچ وهم و خیالی درباره‌ی آن داشته باشند. آن، جان میلیون‌ها مرید دافا را در طول این سال‌های شکنجه و آزار گرفته است. و این حزب شرور در طول یک قرن مجموعاً صدها میلیون نفر را در اطراف دنیا به قتل رسانده است. شبح پلید پشت حزب شرور از مردم این دنیا استفاده کرده تا به دیگران آسیب برسانند. اگر آنهایی که تحت سلطۀ این حزب شرور زندگی می‌کنند بتوانند از عهدۀ این برآیند که ماهیت آن را تشخیص دهند، برای آنها امیدی وجود دارد. آنهایی که از رها کردن آن امتناع می‌‌ورزند، در این از بین رفتن گسترده به همراه آن منهدم خواهند شد. مریدان دافا باید در همان حال که در انجام سه کار بهترین سعی خود را می‌کنند ذهنی هشیار را حفظ کنند."

اعتماد نابجا

تمرین‌کنندگان براساس حقایق فا در مقاله "ذهنی هشیار را حفظ کنید"، در مورد این حادثه بحث و گفتگو کردند.

اگر ما وکیلی را برای مقابله با این آزار و شکنجه استخدام نمی‌کردیم، شاید تمرین‌کننده الف عاملان آزار و شکنجه‌ را تصدیق می‌کرد و در یکی از مراکز شستشوی مغزی تحت تبدیل قرار می‌گرفت. اگر آن اتفاق می‌افتاد، تمرین‌کننده الف نابود می‌شد و  کارمندان اجرای قانون نیز جرمی را علیه تمرین‌کنندگان فالون گونگ مرتکب می‌شدند. این اشتباه بود که فرض می‌کردیم تمرین‌کنندگان رهبری این موضوع را در دست ندارند. آنها باید در هر موردی نقش اول را بازی کنند. هر چیز دیگری توسط نیروهای کهن نظم و ترتیب داده شده بود و ما نباید در دام آنها گرفتار می‌شدیم.

همه آنهایی که در این تبادل تجربه شرکت کرده بودند، متوجه شدند که دادگاه حتی تاریخ برگزاری محاکمه را به اعضای خانواده تمرین‌کننده الف اطلاع نداده بود. این نشان می‌دهد که مقاصد آنها براساس روش‌های‌شان بنا نهاده شده بود و اینکه ما نباید به آنها اعتماد می‌کردیم.

هم‌تمرین‌کنندگان دوباره با اعضای خانواده تمرین‌کننده الف ملاقات کردند و گفتند ازآنجایی‌که پرسنل دادگاه تاریخ محاکمه را از آنها مخفی کردند، نمی‌توان به آنها اعتماد کرد.

خانواده، وکیلی استخدام می‌کند

تمرین‌کنندگان به شوهر تمرین‌کننده الف کمک کردند تا بخاطر آورد که همسرش بعد از شروع تمرین فالون گونگ چه تغییراتی کرد. او گفت که همسرش سابق بر این، بسیار بیمار بود و دچار سردردهای بدی می‌شد. هیچ چیزی کمکش نمی‌کرد تا زمانی که تمرین فالون گونگ را شروع کرد. او در گذشته اخلاق بدی داشت و هیچ‌کسی در خانواده‌اش جرأت نمی‌کرد با او مخالفت کند. فالون گونگ در نهایت او را به فرد خوبی تبدیل کرد. حالا اگر هر کسی با او بددهنی کند، فقط آرام باقی می‌ماند. درنهایت شوهرش موافقت کرد که وکیلی استخدام کند.

او به قاضی گفت که قصد دارد وکیلی را برای همسرش استخدام کند و قاضی مجبور شد تاریخ دادگاه را تا ده روز به‌تأخیر بیندازد.

اختلاف نظر بین تمرین‌کنندگان

چند تمرین‌کننده که برای مدت زمانی طولانی با ما همکاری نکرده بودند، اختلاف نظر داشتند و می‌گفتند استخدام وکیل ممکن است قاضی را عصبانی کند و منجر به محکومیت آن تمرین‌کننده شود.

چند تمرین‌کننده از آنها دعوت کردند تا گردهم بیاییم، ابتدا مقالات "ذهنی هشیار را حفظ کنید" و "آموزش فای بیستمین سالروز" را مطالعه کرده و سپس در مورد این مسئله بحث و گفتگو کنیم.

تمرین‌کننده ب گفت: "استاد در سخنرانی‌های‌شان بیان کرده‌اند که می‌توانیم وکلایی داشته باشیم تا از مریدان دافا دفاع کنند. اگر وکیلی استخدام کنیم برای قاضی خوب خواهد بود. اگر وکیل براساس قانون استدلال آورد که تمرین‌کننده الف بی‌گناه‌ است، پس دادگاه دلایل بیشتری برای آزادی وی دارد و برای مسئولین دادگاه نیز خوب خواهد بود." تمرین‌کننده مسنی که مخالف استخدام وکیل بود، بعد از شنیدن سخنان تمرین‌کننده ب، درنهایت درک کرد که چرا باید وکیل استخدام کنیم.

تمرین‌کننده دیگری گفت که آن قاضی را می‌شناسد و تمایل دارد درباره فالون گونگ با او صحبت کند.

همه تمرین‌کنندگان باهم به توافق رسیدند، اما تمرین‌کننده الف، همان تمرین‌کننده‌ای که بازداشت شده بود، هنوز در این خصوص مطمئن نبود. تمرین‌کننده پ گفت که می‌تواند از وکیلی محلی بخواهد تا قبل از رسیدن وکیل پکنی با تمرین‌کننده الف صحبت کند. این فرصتی بود تا با وکلای محلی درباره حقایق فالون گونگ صحبت کنیم.

تمرین‌کنندگان با چند وکیل صحبت کردند و یکی از آنها موافقت کرد تا با تمرین‌کننده الف ملاقات کند. وکیل متوجه شد که تمرین‌کننده الف درباره استخدام وکیل پکنی شنیده، به‌‌طور فوق‌العاده‌ای تحت تأثیر قرار گرفته و قصد دارد آن محاکمه را تصدیق نکند.

انتشار اخبار آزار و شکنجه

تمرین‌کنندگان محلی‌مان گروهی را برای نجات تمرین‌کننده الف تشکیل دادند. ما کارهای زیر را طی یک دورۀ ده روزه انجام دادیم.

تمرین‌کنندگان سه بار با شوهر تمرین‌کننده الف ملاقات کرده و با او درباره فالون گونگ صحبت کردند، بنابراین افکار درستی در او شکل گرفت. هم‌زمان، در سراسر شهر پوسترهایی درباره آن پرونده نصب کردند. حتی به زادگاه تمرین‌کننده الف رفتند که اطلاعاتی را پخش و پوسترهایی را نصب کنند تا به پلیس محلی هشدار دهند فریب حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) را نخورد.

تمرین‌کنندگان سپس نامه‌ها و پیام‌هایی را برای عاملان آزار و شکنجه ارسال کردند و با آنها تماس گرفتند. به آنها گفتند که نباید افراد خوب را تحت آزار و شکنجه قرار دهند و باید آنها را آزاد کنند.

به‌علاوه، فلایرهایی را در یک منطقه مسکونی‌ توزیع کردند که دادستان و کارکنان دادگاه در آنجا زندگی‌ می‌کردند. هدفشان این بود که اعمال شیطانی مرتکب شده توسط قاضی سابق را افشا کنند. بسیاری از تمرین‌کنندگانی که در گذشته حقایق فالون گونگ را روشن نکرده بودند، بیرون آمدند و در این زمینه کمک کردند.

بسیاری از تمرین‌کنندگان فالون گونگ مشارکت کردند و به‌نظر می‌رسید که در بُعدی دیگر نبردی رخ می‌داد. هر بار با عاملان آزار و شکنجه تماس می‌گرفتیم، آب و هوا ناگهان از هوای خوب به هوای بارانی یا برفی تغییر می‌کرد.

تغییر وکلا ما را متوقف نکرد

روز قبل از تاریخ دادگاه، وکیل پکنی اطلاع داد که نمی‌تواند بیاید. متوجه شدیم ازآنجایی‌که این روند تزکیه‌مان است، باید عقاید و تصورات بشری‌مان را رها کنیم و تحت تأثیر قرار نگرفته باقی بمانیم. با استاد و فا همراهمان، همه ‌چیز خوب پیش خواهد رفت.

نگرانی‌های‌مان را رها کردیم و به آنچه نیاز بود انجام دهیم، ادامه دادیم. تمرین‌کنندگان محلی به‌خوبی به همکاری ادامه دادند. بعضی پوسترهایی را در شهر نصب کردند و بعضی به حومه شهر و همچنین زادگاه آن تمرین‌کننده رفتند.

وکیلی که با او تماس برقرار نکرده بودیم، حدود ساعت ۹ شب تماس گرفت تا بگوید وارد شهر مجاور شده و ما باید دنبالش برویم. این وکیل درابتدا مطمئن نبود، اما درنهایت تصمیم گرفته بود بیاید و ما از تصمیمش شگفت‌زده شدیم.

متوجه شدیم که استاد برای او نظم و ترتیب داده بودند تا وکالت این پرونده را بر‌عهده بگیرد. او مشتاق پذیرش پیشنهادات تمرین‌کنندگان بود. می‌گفت به این درک رسیده که تمرین‌کنندگان فالون گونگ بی‌گناه هستند. می‌گفت حس مهربانی قاضی و افراد حاضر در دادگاه را برمی‌انگیزاند.

وکیل فقط پنج دقیقه قبل از شروع جلسه محاکمه، به دادگاه رسید. او دفاعیه‌ای مبنی بر بی‌گناهی تمرین‌کننده الف، اقامه کرده و از لحنی مسالمت‌آمیز استفاده کرد. همچنین به قاضی یادآوری کرد که در مواجهه با تمرین‌کنندگان فالون باید نگرش درستی داشته باشد. تمرین‌کننده الف آشکارا ابراز نظر کرد و گفت با دنبال کردن اصول حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری، هیچ چیزی دال بر گناه‌کار بودنش وجود ندارد.

تمرین‌کنندگان محلی‌مان بیرون دادگاه جمع شده بودند و افکار درست می‎‌فرستادند تا شیطان را در بُعدهای دیگر از بین ببرند و به تمرین‌کننده الف و وکیلش قدرت ببخشند.

جلسه محاکمه به‌پایان رسید، ولی قاضی حکمی را اعلام نکرد.

اعضای خانواده تمرین‌کننده الف از جمله شوهر و دو پسرش، درحالی‌که اشک در چشمانشان حلقه زده بود، به‌خاطر کمک‌های عاری از خودخواهی تمرین‌کنندگان از آنها تشکر کردند.

قاضی دو ماه بعد به بازداشتگاه رفت تا با تمرین‌کننده الف صحبت کند: "شما هم‌سن و سال مادرم هستید. فالون گونگ خوب است. اکنون می‌توانید به خانه بروید. آن را به خوبی تمرین کنید. آن را رها نکنید!"

تمرین‌کنندگان نقش اول را ایفا کردند

هر چیزی و هر قدمی توسط استاد نظم و ترتیب داده شده بود. می‌توانستیم احساس کنیم که استاد درکنار ما هستند.

در طول روند نجات، تمرین‌کنندگان محلی‌مان گروهی را شکل دادند که به‌خوبی همکاری می‌کردند، چیزی که پیش از این هرگز اتفاق نیفتاده بود. شین‌شینگ همگی ما رشد کرد.

هدف از نجات تمرین‌کننده الف نجات مردم و تزکیه خودمان بود. ما با وکیل او همکاری کرده و حقایق فالون گونگ را روشن کردیم. این تمرین‌کنندگان فالون گونگ بودند که نقش اول را ایفا کردند.

استاد، متشکرم! هم‌تمرین‌کنندگان، متشکرم!