(Minghui.org) تمرین‌کنندگان فالون دافا نباید به نیروهای کهن اجازه دهند که ما را با این باور گمراه کنند که می‌توانیم بیمار شویم. استاد روح و جسم همه مریدان دافای دورۀ اصلاح فا را پاک کرده‌اند. به این معنی که دیگر نباید دچار کارمای بیماری شویم. هر تمرین‌کننده‌ای که دارای علائم بیماری باشد باید افکارش را قوی کند، آموزه‌های استاد را با جدیت مطالعه کند و برای از بین بردن هرگونه مداخله نیروهای کهن از افکار درست قوی استفاده کند.

در سال‌های اخیر، این اتفاق بسیار رخ داده است که تمرین‌کنندگان فوت کرده‌اند و در پیمودن مسیر نظم و ترتیب داده‌‌شده توسط استاد ناموفق بوده‌اند. دلایل مرگ آنها متفاوت است، اما اکثر آنها به دام نیروهای کهن افتاده‌اند و نه تنها قادر به انجام عهد ماقبل تاریخ‌شان نشدند، بلکه غیرتمرین‌کنندگان را با مرگ‌شان، به‌طریق منفی تحت تأثیر قرار دادند و باعث شدند که این افراد فرصت‌شان را برای آگاهی از حقایق فالون گونگ و نجات از دست بدهند.

استاد در سخنرانی ششم از جوآن فالون بیان می‌کنند:

«به‌طور مثال‌، زمانی شخصی‌ بود که‌ او را محکم‌ به‌ تخت‌ بسته‌ بودند. یکی‌ از بازوهای‌ او را گرفته‌ و بیان کردند که‌ می‌خواهند آن‌را ببرند تا خون‌ از آن‌ جاری‌ شود. سپس‌ چشمان‌ او را با پارچه‌ای‌ بستند و مچ‌ دست‌ او را خراشیدند. (دست‌ او در اصل‌ بریده‌ نشده‌ بود و خون‌ نمی‌آمد.) یک‌ شیر آب‌ را باز گذاشتند به‌طوری‌که‌ او می‌توانست‌ چکیدن‌ آب‌ را بشنود و فکر می‌کرد که‌ خون‌ او می‌چکد. آن مرد‌ بعد از زمان‌ کوتاهی‌ درگذشت‌. درحقیقت‌، او زخمی‌ نشده‌ بود و خونریزی‌ نداشت،‌ این آب‌ بود که‌ جریان‌ داشت‌ و می‌چکید. ذهنش باعث‌ مرگ‌ او شد.»

این بخش از آموزش استاد، دیدگاه جدیدی به من داد. در رابطه با اینکه چگونه نیروهای کهن از کارمای بیماری برای آزار و اذیت تمرین کنندگان دافا استفاده می‌کنند.

متوجه شدم که مرگ شخص به این ‌دلیل اتفاق نیفتاد که خون بسیار زیادی از دست داد، بلکه به این خاطر بود که این باور را برایش ایجاد کردند که خون زیادی از دست داده است.

کسانی که این آزمون را انجام دادند یک موقعیت ساختگی ایجاد کردند: ابتدا او را با طناب بستند تا آزادی و توانایی‌اش برای فرار را سلب کنند که زمینۀ موفقیت این تجربه را ایجاد کرد. سپس برای تقویت این پیام که آنها در حال تخلیه کردن خونش هستند به سوژۀ مورد نظر سیگنال‌های غیرکلامی دادند و برای او این باور را ایجاد کردند که واقعاً خونش در حال خارج شدن است. آخرین مرحله بسیار مهم بود که چشم‌هایش را بسته بودند.

او نمی‌دانست که این یک نظم و ترتیب غیرواقعی است. برایش این باور را ایجاد کردند که این اتفاق در حال وقوع است. بازویش بریده نشده بود. با شنیدن صدای چکیدن قطرات از شیر آب، آخرین امیدش به زنده ماندن نابود شد. او به‌طور کامل در دام افتاد و باور کرد که رگش بریده شده و خونریزی دارد و مطمئناً می‌میرد. باور داشت با کم شدن صدای چکیدن آب زندگی‌اش خاتمه پیدا می‌کند، بنابراین درگذشت.

نیروهای کهن برای تمرین‌کنندگان از حقۀ مشابهی استفاده می‌کنند. توهماتی را برای فریب تمرین‌کنندگان ایجاد می‌کنند تا آنها باور کنند که به‌دلیل ابتلا به بیماری در حال مرگ هستند. در رابطه با مریدان دافا، به‌ویژه آنهایی که فا را قبل از شروع آزار و شکنجه در سال ۱۹۹۹ کسب کرده‌اند، استاد ما را به جلو پیش رانده‌اند. از آن به بعد، تزکیه ما وارد دورۀ اصلاح فا و نجات موجودات ذی‌شعور شد. استاد بر ما نظارت دارند و ما را مطمئن کرده‌اند که هیچ کارمای بیماری جدی برای‌مان اتفاق نمی‌افتد. علائم شدید بیماری تمرین‌کنندگان توهماتی است که نیروهای کهن ایجاد می‌کنند.

استاد بیان کردند:

«آن به این معنی نیست که آزمون‌های سختِ نظم و ترتیب داده شده توسط نیروهای کهن را تصدیق کنیم و سعی کنیم در بین آزمون‌های سختی که آن‌ها نظم و ترتیب داده‌اند خوب عمل کنیم، ما حتی وجودشان را تصدیق نمی‌کنیم. ما به‌طور بنیادی درحال نفی کردن تمام مسائل‌شان هستیم، و فقط کارهایی را که برای نفی آنها و برای رهایی از دست‌شان انجام می‌دهید، فقط آن کارها، تقوای عظیم است. این‌طور نیست که شما درحال تزکیه کردن در میان آزمون‌های سختی هستید که آن‌ها خلق کرده‌اند. بلکه قرار است شما در مسیر خود به‌خوبی گام بردارید، درحالی‌که آن‌ها را تصدیق نمی‌کنید، حتی ازبین بردن تجلیات آزمون‌های سخت‌شان را تصدیق نمی‌کنید. ( تشویق) بنابراین با نگاه به آن از این زاویه، آن‌چه باید انجام دهیم این است که به‌طور کامل نیروهای کهن را نفی کنیم. من و مریدان دافا حتی تجلیات آخرین تلاش‌هایشان را تصدیق نمی‌کنیم.» ( آموزش فا در کنفرانس ۲۰۰۴ شیکاگو)

این عبارت به ما می‌گوید که نباید مطلقاً هیچ‌یک از نظم و ترتیب‌های نیروهای کهن را تصدیق کنیم. باید ذهنی روشن را حفظ کنیم و بدانیم که هر کارمای بیماری بدون توجه به‌شدت آن، دروغین است. حفظ افکار درست محکم بسیار مهم است و ما نباید بر عارضه‌های جسمانی‌مان تمرکز کنیم. مهم نیست که علائم چقدر شدید هستند، ما باید به خودمان بگوییم که خوب هستیم و هیچ بیماری نداریم و تمام علائم بیماری دروغین و واهی هستند.

پس از متعادل کردن تفکرمان، باید به‌درستی عمل کنیم؛ به این معنی که هرگز نباید به نیروهای کهن اجازه دهیم که ما را به تخت «ببندند».

«بستن» یک تمرین‌کننده به تخت، اولین گامی است که نیروهای کهن برای آزار و شکنجۀ تمرین‌کنندگان دافا استفاده می‌کنند. «بستن» به تخت نمودهای متفاوتی دارد. در ظاهر علائم بسیار جدی هستند. به‌عنوان مثال، ممکن است ایستادن برای شخص آنقدر سخت باشد که برای بهتر شدن حالش باید دراز بکشد.

شخص در بستر دراز می‌کشد و حتی فا را مطالعه نمی‌کند و تمرینات را انجام نمی‌دهد. وقتی این اتفاق می‌افتد، حتی دیگر بیرون نمی‌رود تا دربارۀ فالون گونگ با مردم صحبت کند. اگر کسی سه کار را به‌خوبی انجام ندهد، این تمرین‌کننده تا حد معینی «به تخت بسته شده است.» نیروهای کهن از احساسات بشری استفادۀ بیشتری می‌کنند تا اعضای خانوادۀ یک تمرین‌کننده را برای آزار و شکنجۀ او کنترل کنند.

کلاً «بسته بودن» به‌معنای «بستن چشم‌ها» به‌وسیلۀ نیروهای شیطانی است. شخصی ممکن است بگوید که هیچ کسی چشمهایش را نبسته است و او به ‌هیچ‌ کسی اجازۀ این کار را نمی‌دهد. چشم‌هایی که دربارۀ آن صحبت می‌کنم، چشم‌هایی هستند که می‌توانند سطح را بشکافند و حقیقت و ترفندهای نیروی کهن را ببینند. این جفت چشم مملو از حکمت و خرد است و شخص تنها از طریق مطالعه فا می‌تواند آنها را به‌دست آورد.

پس از بستن یک تمرین‌کننده به تخت و پوشاندن چشمهایش، افکار درستش محو خواهد شد و کارمای بیماری تهاجمی‌تر می‌شود. وقتی درد فیزیکی آنقدر شدید شود که دیگر نتوان تحمل کرد، نیروهای شیطانی احساس «خونریزی» را القا خواهند کرد.

استاد بیان کردند:

«فا می‌تواند تمام وابستگی‌ها را درهم شکند، فا می‌تواند تمام شیاطین را منهدم کند، فا می‌تواند تمام دروغ‌ها را متلاشی کند و فا می‌تواند افکار درست را نیرومند کند.» (مداخله را دور کنید از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۲.)

تمرین‌کنندگان باید نهایت سعی‌شان را کنند تا به‌گروه مطالعه فا ملحق شوند و با سایر تمرین‌کنندگان تبادل تجربه کنند. اگر نمی‌توانید منزل‌تان را ترک کنید، می‌توانید از هم‌تمرین‌کنندگان دعوت کنید تا به منزل شما بیایند و به اعضای خانواده‌تان بگویید که تمرین‌کنندگان به شما کمک می‌کنند تا از سد مشکلات عبور کنید و زندگی‌تان را نجات می‌دهند.

تمرین‌کنندگان می‌توانند به شما کمک کنند تا باورتان به استاد و فا بیشتر شود و عناصر شیطانیِ در حال خرابکاری را از بین ببرند. همچنین آنها می‌توانند به شما کمک کنند تا پوشش روی چشم‌های‌تان برداشته شود و حقیقت را درک کنید و از این راه پر پیچ و خم بیرون بیایید.

استاد بیان کردند:

«اما مریدان دافای امروز کار متفاوتی نسبت به راه‌‏های تزکیۀ هر دورۀ دیگری در تاریخ انجام می‌‏دهند، و علتش این است که شما مسئولیت بزرگ‌‏تری بر دوش‌‏تان است که از کمال شخصی‌‏تان فراتر می‌‏رود. نجات موجودات ذی‌‏شعور و اعتباربخشی به فا، این‌‏ها بسیار فراتر از تزکیۀ شخصی‌‏تان هستند، کارهای حتی بزرگ‌‏تری هستند. و این چیزی است که نیروهای کهن نمی‌‏توانند درست اداره کنند، و درحال مداخله با شما هستند. آنها را رد کنید [و نپذیرید]، و با تمام این [مسائل] با افکار صحیح روبرو شوید!» (تشریح فا هنگام جشن فانوس سال ۲۰۰۳ در کنفرانس فای غرب ایالات متحده)

تمرین کنندگان دافا قدرت بسیار زیاد و توانایی‌های فوق‌طبیعی دارند که برای کمک به استاد در ما قرار داده شده است. اگر تمرین‌کنندگان دافا، که درمیان لایه‌های گوناگونی از کیهان کهن سکنی دارند، افکار درست‌شان قوی باشد، نیروهای کهن نمی‌توانند ما را تحت تأثیر قرار دهند چه رسد به اینکه «خونمان را تخلیه کنند.»

نیروهای کهن می‌توانند بسیار فریب‌آمیز باشند. هنگامی که تمرین‌کنندگان به دام‌شان نمی‌افتند، می‌توانند صحنه‌هایی را ایجاد کنند که بیشتر از قبل ساختگی و کاذب باشد. ممکن است فرزندان تمرین‌کنندگان به تدریج نگران وضعیت جسمی‌شان شوند. فرزندان نگرانی‌شان را نسبت به والدین‌شان نشان می‌دهند و اغلب اصرار می‌کنند که تمرین‌کننده به دکتر مراجعه و دارو مصرف کند.

برخی از فرزندان ممکن است حتی نزد تمرین‌کنندگان بمانند تا مانع ارتباط آنها با سایرتمرین‌کنندگان و یا انجام فعالیت‌های مربوط به دافا شوند. برخی به تمرین‌کننده می‌گویند ابتدا بیماری‌هایش را درمان کند، پس از اینکه بهتر شد تمرینات را انجام دهد. زمانی که وضعیت یک تمرین‌کننده بدتر شود، بستگانش به‌زور او را به بیمارستان می‌برند.

پس از آن نیروهای کهن توهم بیشتری را ایجاد می‌کنند به این شکل که اطراف تمرین‌کننده را با پزشکان و پرستارانی محصور می‌کنند که او را تحت همه نوع آزمایش و عکسبرداری قرار دهند و سپس بیماری را تشخیص داده و برایش دارو تجویز کنند. پرستاران ممکن است تمرین‌کننده و خانواده‌اش را سرزنش کنند که چرا او را زودتر به بیمارستان نیاورده‌اند.

در این مرحله تمرین‌کنندگان باید سخنان استاد را تکرار کنند: «... با داشتن قلبی که تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد، قادر خواهید بود تمام موقعیت‌ها را کنترل کنید.» (آخرین وابستگی [های‌تان] را از بین ببرید)

ما باید در ایمان‌مان به استاد راسخ و پایدار باشیم.

وقتی هیچ‌کدام از ترفندها کار نکرد، نیروهای کهن به‌شما یادآوری می‌کنند که والدین‌تان یا اعضای خانواده‌تان با بیماری مشابه مرده‌اند یا سناریویی را خلق می‌کنند که یک بیمار در همان بخش از بیمارستان حالش وخیم است یا درست از همان بیماری می‌میرد.

بدون توجه به اینکه در این مرحله کجا هستید، باید به خودتان یادآور شوید که یک فرد عادی نیستید. شما یک تمرین‌کنندۀ دافا هستید که با یک مأموریت به این جهان بشری آمده‌اید. باید به خودتان بگویید: «من هیچ بیماری ندارم. این یک توهم است» و صادقانه آن را باور کنید.

حتی اگر جدا افتاده‌اید، نباید نگران باشید. به این دلیل که استاد بیان کردند: «قبلاً به شما گفته‌ام پشت‌ سر هر‌ تمرین‌کننده بیش از یک فاشن‌ من‌ وجود دارد. بنابراین فاشن‌های‌ من‌ این کارها را انجام خواهد داد.» (سخنرانی سه، جوآن فالون)

تمرین کنندگان دافا قدرت و قابلیت‌های بسیار زیادی دارند. حتی اگر به تخت بسته شویم، هنوز هم می‌توانیم بدون حرکت دست و پا کارها را انجام دهیم.

همانطور که استاد بیان می کنند:

«اگر آن‌چه بروز کند یک فکر‌ِ درست باشد، و شما این حالت را بگیرید که تمامی این‌ها دروغین هستند، که این نیروهای کهن هستند که مداخله می‌کنند، و به‌ خودتان یادآوری کنید که چه مدت است که دافا را تزکیه‌ کرده‌اید و این‌که چنین چیزی ممکن نیست، اگر این فکر واقعاً از درون بیاید، بلافاصله مشکل ناپدید می‌شود. اما این صرفاً چیزی نیست که شما بگویید و بعد قادر باشید به آن برسید. آن نوع فکر‌ِ‌ درست‌ِ استوار از درون شما می‌آید و این چیزی سطحی نیست یا این‌که فقط به زبان بگویید.» (آموزش فا ارائه شده در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۰)

بدون توجه به اینکه علائم بیماری چقدر تهاجمی هستند، باید ایمان‌مان به استاد را به‌طورمحکمی حفظ کنیم. حتی اگر پزشکان دیگر هیچ گزینه‌ درمانی نداشته و خانواده‌مان ناامید شده‌ باشند، اعتماد و اطمینان داشته باشیم که ما خوب هستیم. هدف نیروهای کهن این است که از سلامتی و امید به زندگی مأیوس شویم. به‌محض این که شخص امید به زندگی را از دست بدهد، نیروهای کهن به زندگی‌اش چنگ می‌اندازند.

تمرین‌کنندگان دافا باید این فکر را در ذهن‌شان حفظ کنند که باید زنده باشند، نه اینکه بمیرند. هدف نیروهای کهن این است که شما را وادار کنند تا از زندگی‌تان دست بکشید و سپس زندگی عبث خواهد شد.

«هنگامی که شاگردان افکار درست کافی داشته باشند، استاد قدرت تغییر اوضاع را خواهد داشت.» (پیوند استاد با شاگرد از هنگ یینگ ۲)

در این لحظۀ بحرانی، می‌توانیم بگوییم:‌ «من هنوز عهدهایم را به انجام نرسانده‌ام. استاد، لطفاً افکار درستم راتقویت کنید.» هم‌زمان باید نظم و ترتیب‌های نیروهای کهن و عهد و پیمان‌هایی را که با آنها دربعدهای دیگر بسته‌ایم، به‌طور کامل نفی کنیم و به این شکل آنها دیگر نمی‌توانند با تزکیه‌مان مداخله کنند.

ما باید ‌درون‌مان را نیز جستجو کنیم تا ببینیم کجا می‌توانیم خودمان را رشد دهیم و بهبود بخشیم. نیروهای کهن کاستی‌های ما را تقویت کرده و آنها را گسترش می‌دهند، بنابراین ما باید وابستگی‌های‌مان را پیدا و خودمان را اصلاح کنیم. باید خودمان را در مسیری بیاوریم که استاد برای ما نظم و ترتیب داده‌اند.

اگر بتوانیم نیروهای کهن را از همان مرحلۀ اول به‌طور کامل نفی کنیم و مصمم باشیم که خودمان را اصلاح کنیم، رفتار خائنانه و تقلب آنها کاملاً از بین می‌رود. تمرین کنندگان دافا باید ایمان راسخ به استاد را حفظ کنند و فریب هیچ وانمودهای دروغینی را نخورند.

http://en.minghui.org/html/articles/2015/12/20/154164.html