(Minghui.org) حدود ۲۰۰۰ تمرین‌کنندۀ فالون گونگ از شمال تایوان در رویداد سالیانۀ مطالعه فا و تبادل تجربه در تایپه شرکت کردند که عصر روز ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵ آغاز شد. این رویداد در مرکز جوانان جیان‌تان برگزار شد و دو روز و دو شب به‌طول انجامید.

تمرین‌کنندگان در گروه‌هایی فا را مطالعه کردند و تبادل تجربه کردند. آنها از یکدیگر آموختند و با هم در تزکیه رشد کردند.

مزیت‌های از بر کردن فا

پس از اینکه تمرین‌کنندگان فا را مطالعه ‌می‌کردند، یک پاراگراف از فا در جوآن فالون را از بر می‌کردند. هماهنگ‌کنندگان امیدوار بودند که تمرین‌کنندگان تشویق شوند پس از بازگشت به خانه فا را از بر کنند. بسیاری از تمرین‌کنندگان گفتند که هنگام از بر کردن فا احساس شادمانی داشتند و دیگر از حفظ کردن فا نمی‌ترسیدند. برخی از تمرین‌کنندگان حقیقتاً برنامه‌ریزی کردند که پس از بازگشت به خانه فا را از بر کنند.

تمرین‌کنندگان جدید و قدیمی همگی از این رویداد بهره‌مند شدند. یکی از تمرین‌کنندگان قدیمی گفت که این رویداد باعث شده است که افراد مانند زمانی‌که در ابتدا تمرین فالون گونگ را شروع کرده بودند پرشوق و مشتاق شوند و همچنین کمک کرده است که آنها عقب‌ماندگی‌شان را در مسیر تزکیه جبران کنند.

کودک خردسالِ ضعیف به لطف دافا رشد کرد و نیرومند شد

خانم جائو شیولی ساکن شمال چین است. او با یک مرد تایوانی ازدواج کرد و در سال ۲۰۰۰ به تایوان مهاجرت کرد. اکنون او با همسر و پسرش در بان‌چیائو در شهر تایپه جدید زندگی می‌کند. مادر و خاله‌هایش همگی تمرین‌کنندۀ فالون گونگ هستند و او در سال ۱۹۹۷ شروع به تمرین فالون گونگ کرد.

وقتی وِی شیانگ، پسر خانم جائو، کمتر از یک ماه از تولدش می‌گذشت، از نفخ معده رنج می‌برد. خانم جائو و همسرش او را به پزشک چینی و غربی بردند، اما فایده‌ای نداشت. پسرشان در شش ماه اول نوزادی‌اش مرتباً لاغر می‌شد. او ضعیف شده بود و به‌راحتی سرما می‌خورد. پس از اینکه فتقش را عمل جراحی کردند، مبتلا به التهاب و عفونت گوش میانی شد. پدرش به معبد رفت تا برایش دعا کند، اما آن هم مشکلات را حل نکرد.

وقتی وِی شیانگ پنج ساله شد، خانم جائو شروع به خواندن فا برای او کرد. او اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری را به زبانی ساده و صریح برای پسرش توضیح داد به‌طوری‌که به‌آسانی برایش قابل فهم باشد. خانم جائو انجام تمرین‌های فالون گونگ را به او آموزش داد. سلامتی پسرش به‌طور محسوسی بهبود یافت. او برای اولین بار توانست غذای سرد و همچنین بستنی بخورد.

یک روز وِی شیانگ به مادرش گفت: «مادر، وقتی در تختم بودم، یک گوی طلایی سبز رنگ دیدم که در دستم می‌چرخید. با آن بازی کردم.» خانم جائو می‌دانست که آن یک فالون است.

پس از آن پسرش از چندین مرحله پالایش گذر کرد. او همیشه این فکر را در سر داشت: «به استاد باور دارم.» صرف‌نظر از اینکه چقدر درد در بدنش احساس می‌کرد، آن را تحمل کرد. نهایتاً با موفقیت از آزمون‌ها گذر کرد.

از زمانی‌که وِی شیانگ شروع به تمرین فالون گونگ کرد، نیاز به رفتن به نزد هیچ پزشکی نداشته است. اکنون یک دانش‌آموز دبیرستان است. سالم و شاد است و دیگر پدر و مادرش نگرانش نیستند.

وقتی شوهر خانم جائو این تغییرات را در پسرشان دید، هیجان‌زده شد. او پس از حضور در یک دوره نه‌روزه سخنرانی شروع به تمرین دافا کرد.

خانم جائو تقریباً هر سال در این مطالعه گروهی فا شرکت کرده است.

او گفت: «این رویداد واقعاً خوب است. وقتی به تبادل تجربیات سایر تمرین‌کنندگان گوش می‌کنم، با نگاه کردن به تزکیه خودم متوجه کوتاهی‌هایم می‌شوم. تشویق می‌شوم که با سخت‌کوشی بیشتری تزکیه کنم. تحت‌تأثیر داستان خانم تمرین‌کننده ۷۰ ساله‌ای قرار گرفتم که وقتی جوان بود زمین خورد و درنتیجه ۵۵ سال از سر‌درد و استخوان‌درد رنج برد. پس از اینکه تمرین فالون گونگ را شروع کرد، به‌طور کامل بهبود یافت. اکنون او هر روز به یک مکان توریستی خوش‌منظره می‌رود تا به مردم چینی درباره فالون گونگ بگوید و آنها را تشویق کند تا از حزب کمونیست چین خارج شوند. نگرانی جدی او برای سایر افراد واقعاً مرا تحت تأثیر قرار می‌دهد.»

به‌دست آوردن بدون در طلب چیزی بودن

آقای جیانگ از تایپه در سال ۲۰۰۰ و از آنجا که پدرش به‌تازگی شروع به تمرین فالون گونگ کرده بود، با این تمرین آشنا شد. آقای جیانگ مشغول به تحصیل در رشته پزشکی بود و به فکر تمرین‌کردن نبود. او می‌دانست که فالون گونگ به مردم می‌آموزد که افراد خوبی باشند.

پس از فارغ‌التحصیلی در درمانگاهی شروع به کار کرد و هنوز بسیار مشغول بیماران و تحقیقش بود، در نتیجه به فکر تمرین کردن فالون گونگ نبود. اما احساس می‌کرد که محیط کاری‌اش برایش مناسب نیست. او از تضادهایی که بین همکاران پیش می‌آمد و رقابت‌جویی بین آنها ناراحت بود. کم‌کم مبتلا به بیماری بی‌خوابی شد و سئوالاتی درباره حیات برایش مطرح شد.

یک روز در ژوئیه ۲۰۱۴ بسیار ناراحت بود. کتاب جوآن فالون را برداشت و شروع به خواندن کرد. کاملاً مجذوب آن شد و می‌خواست فالون گونگ را یاد بگیرد. ساعت ۳ صبح بود. در اینترنت به‌دنبال مکان تمرینی در نزدیکی خانه‌اش گشت. ساعت ۴ صبح به مکان تمرین رفت تا حرکات تمرین را از تمرین‌کنندگان محلی بیاموزد. خیلی زود متوجه شد که به‌ندرت سرما می‌خورد و حالت خش‌دار گلویش از‌بین رفته است.

به‌طور شگفت‌انگیزتری در محل کارش «جایزه عملکرد» سال را دریافت کرد. او قبلاً سخت تلاش می‌کرد تا آن عنوان را کسب کند، اما هرگز موفق نشده بود. او درک کرد که قبلاً در طلب آن جایزه بوده است. اما پس از تمرین فالون گونگ، همه کارها را بر اساس اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری انجام می‌داد. سعی می‌کرد که در محل کار به بهترین نحو تلاش کند بدون اینکه در طلب چیزی باشد. درعوض عملکرد بهتری داشت.

آقای جیانگ گفت: «به این اصل فا درخصوص به‌دست آوردن چیزها بدون در‌طلب آنها بودن آگاه شدم. تزکیه کردن واقعاً خوب است. اکنون زود می‌خوابم و صبح زود برای انجام تمرین‌ها از خواب بیدار می‌شوم. به‌خواب عمیقی می‌روم. اما بهترین دست‌یابی من این است که می‌توانم با‌ آرامش با تضادها روبرو شوم، به‌درون خودم نگاه می‌کنم تا ببینم که آیا کاری هست که خوب انجام نداده‌ام و سعی می‌کنم وابستگی‌هایم را رها کنم. با مردم صمیمانه رفتار می‌کنم و با همکارانم به‌خوبی کنار می‌آیم. اکنون آرام و خوش‌آیند هستم. تنها افسوسم این است که بسیار دیر تزکیه را شروع کرده‌ام.»

یافتن پاسخ‌ها در دافا

لین جون‌هونگ از لوئودانگ فارغ‌التحصیل رشته مرمت و نگهداری آثار معماری قدیمی از دانشگاه است. اکنون او یک معمار طراح است. او از زمان کودکی‌اش از نقاشی کردن لذت می‌برده است. وقتی دانش‌آموز مدرسه ابتدایی بود، متوجه تصاویر اژدها و ققنوس روی میز نهارخوری خانواده‌ شد. درحالی‌که اژدها و ققنوس را با دستانش لمس می‌کرد، شک داشت که آیا آنها حیواناتی واقعی بوده‌اند. درغیراین‌صورت، چطور مردم باستان می‌دانستند که آنها چه‌ شکلی بوده‌اند.

آن شب در خواب احساس کرد که در آسمان پرواز می‌کند. وقتی پایین را نگاه کرد، مناطق مسکونی را دید. ناگهان دریچه سدی باز شد. یک اژدها و یک ققنوس و به‌دنبال‌شان یک اژدها و یک ققنوس دیگر به‌طور به‌هم‌پیوسته در طول ساحل رودخانه دراز کشیده بودند. حرکات اژدهایان را دید و صدای ققنوس‌ها را شنید. بسیار تحت تأثیر دیدن این صحنه قرار گرفت.

در ایام جوانی‌اش، درخصوص حیات احساس سردرگمی می‌کرد. شروع به جستجو درباره معنای زندگی کرد. در سال ۲۰۰۳، صاحب یک فروشگاه مواد غذایی بیرون مدرسه‌اش کتاب نکات اصلی برای پیشرفت بیش‌تر را به او قرض داد. همچنین آقای لین به‌یاد می‌آورد که یک بار کتاب جوآن فالون را هنگامی که به دبیرستان می‌رفته در منزل یکی از هم‌کلاسی‌هایش دیده است. پس از خواندن نکات اصلی برای پیشرفت بیش‌تر، تصمیم به تمرین دافا گرفت. او افسوس می‌خورد که چنین سال‌های بسیاری را در شروع این تمرین از دست داده است.

آقای لین گفت:‌ »پس از شروع تمرین فالون گونگ، احساس خوشحالی بسیاری می‌کنم. بسیاری از سئوالاتم در کتاب جوآن فالون و سایر سخنرانی‌های استاد پاسخ داده شده است. نهایتاً مسیرم را در زندگی یافته‌ام و معنای زندگی را می‌دانم. درک می‌کنم که این دافا چقدر ارزشمند است.»

آقای لین این موقعیت در مطالعه فا با تعداد بسیار زیادی از هم‌تمرین‌کنندگان را ارج می‌نهد. او هر سال در این رویداد شرکت می‌کند و گفت که هر بار چیزهای بسیاری می‌آموزد.

آقای لین گفت: «این رویداد به من کمک می‌کند که در تزکیه‌ام و در درکم از اصول فا پیشرفت کنم. پس از تبادل تجربه با هم‌تمرین‌کنندگان، درک کردم که برخی چیزهای کم‌اهمیت درواقع وابستگی‌های بنیادی من هستند که قادر نبودم رها کنم. به درک این اصل از فا رسیده‌ام که هیچ چیز در تزکیه کم‌اهمیت نیست. فا را بیشتر مطالعه خواهم کرد، ریشه وابستگی‌هایم را بیرون خواهم آورد و از دست آنها رها خواهم شد.»

http://en.minghui.org/html/articles/2015/12/5/153965.html