(Minghui.org) معتقدم زمانی که با کارمای بیماری مواجه می‌شویم، اگر حقیقتاً خودمان را به‌عنوان مرید دافا درنظر بگیریم، مطمئناً با موفقیت از آن خواهیم گذشت. میزان باور ما به استاد و فا، نه تنها بر نتیجه تأثیر خواهد گذاشت، بلکه بر کل روند برخورد و رویکردمان در این مهم‌ترین امتحان نیز تأثیر خواهد داشت.

در زیر دو نمونه آورده‌ام از اینکه چگونه هم‌تمرین‌کنندگان در منطقه ما عملاً با همین کارمای بیماری برخورد کردند:

من، خانم وی که حدود ۵۰ سال دارد و تمرین‌کننده‌ای دیگر در ۱ اکتبر ۲۰۱۴ به سوپرمارکت محلی رفتیم.

خانم وی ناگهان دچار ضعف در زانوها شد، افتاد و حالت تهوع به او دست داد. اما هیچ کدام از ما تحت تأثیر قرار نگرفتیم. من و آن تمرین‌کننده دیگر به او گفتیم: «هر چیزی که برایت اتفاق می‌افتد، توهمی است که توسط نیروهای کهن ایجاد شده است. آنها می‌خواهند فکر کنی که بیمار هستی.»

«بیایید تکرار کنیم: "فالون دافا خوب است. حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری خوب است." از آنجایی‌که استاد همیشه با ما هستند، همه چیز خوب خواهد شد!»

خانم وی نمی‌توانست بایستد، بنابراین من و آن تمرین‌کننده دیگر او را نگه‌ داشتیم و دختری نیز به ما کمک کرد تا او را به صندلیِ نزدیکی برسانیم.

مردم دور ما جمع شدند و شروع به کنجکاوی کردند. چند نفر پیشنهاد کردند که با ۹۱۱ تماس بگیریم، یک مرد فریاد کشید: «او را فوراً روی زمین بخوابانید، حرکتش ندهید!» ازآنجایی‌که همه ما افکار درست داشتیم، مطمئن بودیم که دلیلی برای خطر وجود ندارد.

یکی از کارکنان آمد که نبضش را کنترل کند، اما خانم وی به او اطمینان داد که حالش خوب است.

خانم وی سپس تصویر استاد لی را در ذهنش دید و احساس کرد که استاد درحال نیرو دادن به وی هستند. او انرژی قدرتمندی را احساس کرد که درونش پخش می‌شد و این انرژی به‌سرعت وضعیتش را اصلاح کرد.

او بلند شد، چند قدم برداشت و به‌آرامی گفت: «من اکنون خوبم.» پس از آن دوباره کاملاً طبیعی به‌نظر می‌رسید!

قدم‌زنان به سمت خانه راه افتادیم، با آگاهی از اینکه افکار درست ما و قدرت بخشیدن استاد به عزم و اراده ما بود که قاطعانه بر نظم و ترتیب نیروهای کهن پیروز شد.

اما افسوس می‌خوردیم که چرا برای کسانی که شاهد این رویداد بودند، حقیقت را روشن نکردیم.

چندی پس از این، خانم جینِ ۷۲ ساله با کارمای بیماری مشابهی روبرو شد. در بازدید از منزل هم‌تمرین‌کننده‌ای احساس سرگیجه و حالت تهوع کرد. خانم جین پس از چند بار بالا آوردن، روی تخت آن تمرین‌کننده ازهوش رفت.

خانم جین گفت که دیدش خیلی تار شده است. من و چند تمرین‌کننده افکار درست فرستادیم تا عوامل مداخله‌گر را در بعدهای دیگر ازبین ببریم.

به او گفتیم: «هر چیزی را که احساس و تجربه می‌کنی توسط نیروهای کهن نظم و ترتیب داده شده است. همه آن توهم است و هیچ کدام از ما نباید تحت تأثیر قرار ‌گیریم!»

اما او متقاعد شده بود که واقعاً بیمار است و از ما خواست تا او را به منزلش برسانیم.

وقتی شوهرش او را دید، آشکارا هراسان شد. تمام تلاش‌مان را کردیم تا او را آرام کنیم و گفتیم: «او خوب خواهد شد، فقط به کمی استراحت نیاز دارد.»

خانم جین سپس گفت که می‌خواهد تمام فرزندانش را ببیند. آنها آمدند و دیدند که مادرشان خوب است و سپس منزل مادرشان را ترک کردند.

اما خانم جین خیلی ترسیده بود و از آنها خواست با ۹۱۱ تماس بگیرند. پزشکی به او گفت دچار خونریزی مغزی شده و باید خیلی استراحت کند. پزشک سپس دارویی برایش تجویز کرد.

خانم جین در زمان بستری‌ دارو را مرتب می‌خورد، دیگران نیز از او مراقبت می‌کردند. یک ماه بعد، نه تنها قادر به راه رفتن نبود، بلکه بینایی‌اش را نیز از دست داد! بنابراین نمی‌توانست فا را مطالعه کند و نمی‌توانست در گروه مطالعه فا حضور یابد.

استاد بیان کردند:

«اگر می‌خواهید یک تمرین‌کننده واقعی باشید، باید به مسائل از سطحی بسیار بالا نگاه کنید و نمی‌توانید از نظرات مردم عادی برای تفسیر کردن چیزها استفاده کنید. وقتی فکر می‌کنید که بیمار هستید، ممکن است واقعاً بیماری را ایجاد کنید. زیرا وقتی یک‌بار پنداشتید که بیمار هستید، سطح شین‌شینگ شما به اندازه‌ی مردم عادی خواهد بود. تمرین چی‌گونگ و تزکیه واقعی و حتی حالت تزکیه به بیماری ختم نمی‌شود. این برای همه روشن است که آنچه واقعاً باعث بیماری مردم می‌شود هفتاد درصد ذهنی و سی درصد جسمی است. معمولاً شخص ابتدا از نظر ذهنی فرو می‌ریزد و فکر نمی‌تواند از پس آن برآید و او قبل از اینکه شرایط بیماری به‌طور چشم‌گیری بدتر شود از یک بار سنگین ذهنی زجر می‌برد. و این معمولاً به این صورت است.» (جوآن فالون)

درنتیجه، اگر قادر نباشیم خودمان را به‌عنوان تمرین‌کننده درنظر بگیریم یا افکار درست‌مان را حفظ کنیم، وقتی با رنج و محنتی مواجه می‌شویم، ممکن است برخی از ما زندگی‌مان را ازدست بدهیم.

اگر این اتفاق بیفتد، آن وارد کردن آسیبی بسیار بزرگ به اصلاح فا خواهد بود.

من این مقاله را ننوشتم تا هم‌تمرین‌کنندگانی را که خوب تزکیه نمی‌کنند، سرزنش کنم. بلکه این را نوشتم تا به خودم و بقیه یادآوری کنم که حفظ همیشگی افکار درست برای رسیدن به کمال‌، همچنین برای انجام مأموریت مقدسمان در نجات موجودات ذی‌شعور، ضروری است!