(Minghui.org) من همیشه به تمرین‌کنندگانی که مسؤلیت‌های کمی را به‌عهده دارند و در تزکیه کوشا هستند، حسادت کرده‌ام. باور داشتم که زمان من نیز فرا ‌رسیده بود، چون فرزندم از کالج فارغ‌التحصیل شده بود.

یک‌روز عصر هنگامی که همسرم سر کار بود، برنامه‌ریزی کردم تا سه کار را به خوبی انجام دهم. اما پس از  فرستادن افکار درست در ساعت ۷ عصر، احساس خواب‌آلودگی کردم و روی کاناپه خوابیدم، بنابراین در ساعات ۸ و ۹ شب و در نیمه‌شب نیز افکار درست نفرستادم. تمرین‌های صبح را نیز انجام ندادم.

باید کوشاتر می‌شدم. چرا در انجام سه کار تنبلی و سستی می‌کردم؟ مرتباً از خودم می‌پرسیدم: «هنگامی که آزار و شکنجه شیطان در شدیدترین وضعیت خود بود، می‌توانستم نجات موجودات ذی‌شعور را بالاترین ولویت خود قرار دهم و در این فکرم محکم و استوار باشم؛ چرا اکنون مانند زمانی که تازه فا را کسب کرده بودم، کوشا نیستم؟»

گاهی اوقات، هنگامی که به خودم نگاه می‌کنم، متوجه می‌شوم که به ثروت و خوش‌گذرانی و تمام راحتی‌های آن وابستگی دارم. در منطقه ما تمرین‌کنندگانی وجود دارند که قبلاً بسیار کوشا بودند، اما به‌تدریج به‌خاطر وابستگی‌هایشان به ثروت، شهرت و راحت‌طلبی عقب افتادند و تزکیه را به‌طور جدی انجام ندادند. حقیقتاً، این مسئله قلب مرا می‌شکست.

در کتاب سفر به غرب، راهب تانگ سان‌زانگ، پادشاه میمون (سان ووکنگ)، پیگ باجیه و سند مانک، همگی تمرین تزکیه می‌کردند. عاقبت راهب تانگ سان‌زانگ و پادشاه میمون به مقام بودایی رسیدند. سند مانک به ثمره آرهات رسید و به پیگ باجیه لقب خوبی اعطا شد. ما تمرین‌کنندگان دافای دوره اصلاح فا هستیم که حتی مسئولیت‌های بزرگ‌تری را به‌عهده داریم. باارزش‌ترین و بی‌نظیرترین فرصت‌ به ما عطا شده است: طی کردن مسیرمان همراه با معلم. تازمانی که به معلم و فا باور داشته باشیم و تازمانی که اراده‌مان برای نجات موجودات ذی‌شعور محکم و استوار باشد، قطعاً می‌توانیم وابستگی به راحت‌طلبی و نیز سایر وابستگی‌هایمان را تزکیه کنیم.

تصمیم گرفتم کاستی‌هایم را بررسی کنم. من نظم و ترتیب‌های نیروهای کهن را در باورهایم تصدیق کرده بودم؛ اینکه بیدار ماندن تا نیمه‌شب به شدت سخت و رنج‌آور است. در حقیقت از منظر فا، آن احساسی کاذب است که واقعاً برای یک تزکیه کننده چیزی نیست. آنچه که مهم و حیاتی است، داشتن افکار درست است. من وابستگی‌های فاسد بشری و اهریمن‌های شیطانی را در خود پرورش داده بودم. حسادت و میل و آرزوی زیاد همگی وابستگی هستند و از همه بدتر وابستگی به راحت‌طلبی است.

اینکه آیا شما کوشا هستید یا نه به محیط اطرافتان بستگی ندارد. کوشا بودن به قلب‌تان بستگی دارد. من مقاله‌ای را که توسط تمرین‌کننده‌ای مسن در پنجمین کنفرانس تبادل تجربه اینترنتی برای تمرین‌کنندگان چین، به‌اشتراک گذاشته شده بود، به‌خاطر می‌آورم. او نه تنها کارهای خانه را انجام می‌داد، بلکه از نوه‌اش نیز مراقبت می‌کرد، اما انجام این کارها تأثیری در خوب انجام دادن سه کار نداشت. برخلاف تصور، این شرایط واقعاً به او کمک می‌کرد. صبح‌ها نوه‌اش را برای بازی کردن بیرون می‌برد و از این فرصت استفاده می‌کرد تا با مردم صحبت کند و از آنها بخواهد تا از حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند. او مطالب روشنگری حقیقت را نیز توزیع می‌کرد. نوه‌‌اش نیز در صحبت با غریبه‌ها و هدایت کردن آنها به سوی مادربزرگش فعال بود. در بعدازظهر، هنگامی که نوه‌اش چرت کوتاهی می‌زد، او فا را با هم‌تمرین‌کنندگان مطالعه می‌کرد.

تمرین‌کننده‌ای دبیرستانی در منطقه ما، برایش مهم نیست که تکالیف درسی‌اش چقدر زیاد باشد، وی در مطالعه فا پشتکار بسیاری دارد. تمرین‌ها را انجام می‌دهد و افکار درست می‌فرستد. خصوصاً، فرستادن افکار درست در نیمه‌شب را از قلم نمی‌اندازد، گرچه بسیاری از افراد بزرگسال، ازجمله خودم آن را انجام نمی‌دهیم. در لحظه‌ای بحرانی، هنگامی که نبردی میان خیر و شر رخ می‌دهد معلم ما را هدایت می‌کنند تا اهریمن را ازبین ببریم و جهان را پاک کنیم. چه مأموریت جدی و مقدسی است! اما من به‌خاطر وابستگی‌ام به راحت‌طلبی به‌طور عمیق می‌خوابیدم.

مردم باستان می‌گفتند: «وابستگی به راحت‌طلبی بدتر از شراب سمی است.» فرد پس از نوشیدن شراب سمی خواهد مرد و اگر تزکیه‌کننده‌ای راحت‌طلبی را رها نکند، مانند این است که فردی عادی مسموم شده است.

وابستگی به راحت‌طلبی را تزکیه و رها کنیم و درباره موجودات ذی‌شعورِ بی‌شمار در دنیایمان و همه کسانی که رابطه‌ای کارمایی با ما دارند، مسؤل باشیم. هم‌تمرین‌کنندگان، بیایید در این مرحله نهایی از اصلاح فا همگی با هم تلاش کنیم و به جلو پیش برویم.

 امیدوارم با آشکار کردن کاستی‌هایم، بتوانم هم‌تمرین‌کنندگان را در انجام بهتر کارها ترغیب و کمک کنم.