(Minghui.org) اخیراً وقتی فا را مطالعه می‌کردم، ناگهان متوجه شدم که چرا نتوانستم آن‌طور سخت‌کوشانه که قبلاً تزکیه می‌کردم، تزکیه کنم: وابستگی‌ای که عمیقاً در ناخودآگاهم نشسته بود، «من از خطر مصون هستم!»

طی سال‌های بسیاری در مقاومت در برابر آزار و شکنجه آسیبی ندیده بودم. بنابراین، احساس می‌کردم واجد صلاحیت هستم که خودم را یک تمرین‌کننده دافا بنامم. با این‌که تمرین‌ها را برای مدتی طولانی انجام نمی‌دادم، هیچ‌کس نمی‌توانست تردید کند که یک تمرین‌کننده دافا هستم. بیش‌ترین چیزی که ممکن بود به من بگویند این بود که به راحت‌طلبی و تنبلی وابسته بودم.

آنهایی که در تزکیه‌شان سست بودند، آزمون شین‌شینگ را به‌خوبی رد نمی‌کردند و در‌حالی‌که آگاهانه کارهایی را انجام می‌دادند که نباید انجام می‌دادند، ممکن بود همان ذهنیت مرا داشته باشند: هیچ‌کس نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند که یک تمرین‌کننده دافا هستم.

استاد بیان کردند:

«به‌محض این‌که از من شنیدید که گفتم شما به استاندارد رسیدن به کمال رسیده‌اید، احساس کردید که انگار بار بزرگی بلند شده است، شُل شدید و نخواستید دیگر کاری انجام دهید.» («مریدان دافای دوره‌ اصلاح فا» از نکات اصلی برای پیشرفت بیش‌تر 2)

با نگاه به‌درون متوجه شدم که هنوز خودخواهی تاثیرگذار است. فرد به‌قصد رسیدن به کمال تزکیه می‌کند. وقتی شخص فکر کند که کمال قریب‌الوقوع است، گرایش به راحتی داشته و دیگر اهمیتی به مسئولیت‌های یک مرید دافای دوران اصلاح فا نمی‌دهد.

با این‌که شخص ممکن است هنوز کارهایی برای نجات موجودات ذی‌شعور انجام دهد، دیگر قلبش بر پایه فا نیست. شخص فقط از روی رفع‌تکلیف و به‌طور سطحی الزامات را رعایت می‌کند. شخص فقط از «دستورات» پیروی می‌کند و دیگر قدم پیش نمی‌گذارد. این خطرناک است!

استاد به‌وضوح به این اشاره کردند:

«اگر هنوز این موضوع که یک مرید اصلاح فا چیست برای شما روشن نیست، قادر نخواهید بود در رنج و عذاب جاری قدم پیش گذارید و به‌وسیله‌ی طلبِ راحتی و آسایش دنیای انسانی، هدایت خواهید شد که در امتداد راهی شیطانی "روشن‌بین [یا آگاه]" شوید.» («مریدان دافای دوره‌ اصلاح فا» از نکات اصلی برای پیشرفت بیش‌تر 2)