(Minghui.org)
 ۱۹ سال است که من و خانواده‌ام فالون دافا را تمرین می‌کنیم. در روز ۸ ژوئن سال ۱۹۹۶ یکی از همسایگانم این روش معنوی را به من معرفی کرد.

وقتی زندگی‌ام قبل از تمرین دافا را به‌یاد می‌آورم، بیماری‌های بسیاری، از جمله افسردگی پس از زایمانم را به‌خاطر می‌آورم و اینکه به‌دفعات به بیمارستان می‌رفتم. کمبود انرژی داشتم و باوجود داشتن یک شغل مناسب و معقول، از زندگی‌ام راضی نبودم.

پس از یک ماه تمرین، کاملاً عاری از هرگونه علائم بیماری شده و پر از انرژی شدم.

همکارانم با دیدن این تغییرات در من بسیار شگفت‎زده شده بودند. یکی از آنها با تعریف و تمجید می‌گفت: «هرکاری که تو بگویی خوب است، انجام می‌دهم.»

کسب دانش و خرد

من مسئول امور مالی شرکت هستم. یکی از حسابداران به من گفت که با مردان جوان بسیاری در این حوزه کاری برخورد کرده است، اما به نظر او با اینکه من یک خانم میان‌سال بودم، به‌طور خاصی قابل و توانا بودم.

در سال ۲۰۰۸ که شرکت با مشکلی مالی مواجه شد، توانستم آن را حل‌وفصل کنم و حسابدار شرکت به من گفت تواناترین زنی هستی که تاکنون دیده‌ام.

می‌دانم که دانش و خردم توسط بنیانگذار فالون دافا به من عطا شده که تمرین‌کنندگان وی را استاد لی می‌خوانند. من از مزایای تمرین فالون دافا فوق‌العاده بهره‌مند شده‌ام.

فرد خوبی بودن

مادرشوهرم از سن جوانی در ستون فقراتش دچار مشکل شد و نمی‌توانست حرکت کند. وی تمرین‌ها را از من یاد گرفت و با سهولت بسیار توانست دوباره حرکت کند.

اما او گاه‌وبیگاه تمرین می‌کرد و پس از آغاز آزار و شکنجه ترسید و تمرین را کنار گذاشت. وضعیت سلامتی‌اش روبه وخامت گذاشت و به جایی رسید که مجبور بود روی صندلی چرخ‌دار بنشیند.

در سپتامبر سال ۲۰۱۱ به حالت اغما رفت و دستگاه تنفس به او وصل کردند. اکثر اعضای خانواده‌مان امیدشان را از دست دادند. اما، من در حین انجام مدیتیشن، از استاد خواهش کردم که اجازه دهند او به‌هوش بیاید.

روز بعد مطلع شدیم که هشیاری‌اش را بازیافته است. پس از اینکه بهبود یافت، گفت که به دنیای پس از مرگ رفته بود و یک موجود آسمانی به او گفته بود که تو اشتباه به اینجا آمده‌ای.

من و همسرم طی دو سال بعد مجبور به پرداخت هزینه‌های کلانی برای درمان وی شدیم، اما من گلایه‌ای نکردم. از یکی دیگر از بستگانشان نیز مراقبت می‌کردیم، اما بازهم کلمه‌ای شکایت نکردم. در یک مهمانی، پدرشوهرم به افراد حاضر در مهمانی گفت که یافتن همچین عروسی بسیار مشکل است و اینکه از میان  یک میلیون نفر، یکی مانند من پیدا می‌شود.

در حقیقت، من فقط  از اصول حقیقت- نیک‌خواهی-بردباری پیروی می کنم و کارهایی که یک تمرین‎کننده باید انجام دهد را انجام می‌دهم.

دختر، خوبی دافا را به نمایش می‌گذارد

وقتی شروع به تمرین فالون دافا کردم، دخترم شش ساله بود. با دیدن من، او هم تصمیم گرفت تمرین کند که کمک بزرگی بود تا بیاموزد چگونه صادق، مهربان و باگذشت باشد.

او مهربان است، در درس‌هایش موفق است، با خواهر و برادرانش بحث و جدل نمی‌کند و با بزرگ‌ترها باملاحظه رفتار می‌کند.

او پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، در یک بانک شروع به کارآموزی کرد. همیشه به‌موقع در محل کار حاضر می‌شود. اغلب پس از بازگشت از سرکار در حالت نشسته به‌خواب می‌رود. متوجه می‌شوم که کارش خیلی سخت است، اما هیچ‌گاه شکایتی نمی‌کند.

رئیس و مشتریانش او را تحسین می‌کنند و رئیسش قصد داشت پس از گرفتن مدرک فارغ‌التحصیلی او را استخدام کند. یکی از مشتریانش می‌گوید:«اگر همه همان نگرش و رفتار شما را داشتند، این بانک موفق می‌شد!»

درباره خوبی دافا و تمرین‌کنندگانش خیلی خیلی بیشتر از اینها می‌توانم بگویم. تمرین‌کنندگان فالون دافا تأثیری عالی و مثبت بر جامعه دارند.