(Minghui.org) مقاله اخیر در سایت مینگهویی اشاره می‌کند به اینکه برخی از تمرین‌کنندگان در سرزمین اصلی چین مطالب روشنگری حقیقت را در کیسه‌های پلاستیکی می‌گذارند و با چسب دوطرفه به دیوار مجتمع‌های مسکونی می‌چسبانند. اگر این مطالب برداشته نشوند و مطالب جدیدی آماده شوند، آنها مطالب جدید را بالای قدیمی‌ها می‌چسبانند. بدین ترتیب مطالب روی دیوارهای مناطق مسکونی انباشته می‌شوند.
مسائل مشابهی در منطقه ما نیز رخ داده است. موارد زیر نمونه‌هایی از این رویدادها هستند:
تمرین‌کننده‌ای گفت که به‌تازگی مقداری مطالب جدید فراهم شده است. توزیع این مطالب آسان بود. او مرا ترغیب کرد تا تعدادی از آنها را بردارم. منظورش این بود که خودش نسخه‌های زیادی را توزیع کرده است.
او زمان زیادی را صرف صحبت رودررو با مردم نمی‌کرد. در عوض سعی می‌کرد مطالب را به‌زور به مردم بدهد و درباره این فکر نمی‌کرد که آیا آن شخص قبلاً آن مطالب را دریافت کرده یا نه و آیا تمایل دارد آنها را بگیرد یا نه. روش وی باعث شده منابعمان هدر برود.
اگر کسی به او بگوید که می‌خواهد مطالب روشنگری حقیقت را بخواند، به‌طور پیوسته مطالب را برایش می‌فرستد، اما به آن فرد نمی‌گوید که پس از مطالعه، آنها را به سایرین هم بدهد. در نتیجه، آن شخص مطالب زیادی را بدون چرخاندن آنها بین سایرین، نزد خود جمع می‌کند.
در روستایی نزدیک شهرم، در یک مهمانی شرکت کرده و پس از آن با اهل خانه ملاقات کردم تا درباره فالون دافا و آزار و شکنجه با آنها صحبت کنم. با مردی گفتگو کردم که در حال سامان‌دهی سبزیجات در حیاطش بود. او خیلی صمیمی بود و دعوت کرد کنارش بنشینم.
وقتی درباره این آزار و شکنجه با او صحبت می‌کردم، پذیرا بود و گفت که یکی از بستگانش فالون دافا را تمرین می‌کند و به همین دلیل مطالب زیادی در منزلش دارد. آن مطالب محتوای تقریباً یکسانی داشتند.
با مهربانی پرسید: «شما باید پول زیادی را صرف تهیه این مطالب بکنید. آیا دوست داری نسخه‌هایی را که خوانده‌ام، برداری و به سایرین بدهی؟»
مرا به محل نگهداری این مطالب برد. مطالب زیادی را دیدم که رویشان گرد و خاک نشسته بود. بینشان چند نسخه از نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست را دیدم. به‌علاوه سی‌دی‌ها و دی‌وی‌دی‌های شن یون و سایر ویدئوها را دیدم. آن مطالب را سازماندهی کردم و برخی از مطالب مشابه یا خوانده شده را برداشتم. چند نسخه جدید نیز به او دادم وخواستم آنها را پس از خواندن به سایرین بدهد.
فردی در کسب‌وکار دانه‌های گیاهی است و همه مطالبی را که به او می‌دادیم، می‌پذیرفت. بعداً متوجه شدیم که او از مطالب روشنگری حقیقت برای بسته‌بندی دانه‌هایش استفاده می‌کند. اگر ما فقط مطالب را توزیع کنیم، بدون اینکه درباره حقایق صحبت کرده و بدون اینکه کمک کنیم مردم از حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند، آیا باعث نمی‌شویم مردم کارمای بیشتری برای خودشان ایجاد کنند؟
اگر بر تعداد مطالبی که توزیع می‌کنیم متمرکز باشیم، بدون اینکه درباره نتایجش فکر کنیم، آیا منابعمان را هدر نمی‌دهیم؟ از تمرین‌کنندگانی که این مطالب را تولید می‌کنند، مصرانه خواسته می‌شود تا تعداد بیشتری از این مطالب را تولید کنند و آنها زمانی برای مطالعه فا ندارند. به‌دلیل وضعیت ضعیف تزکیه‌شان، این امر ممکن است منجر به بازداشت‌شان شود. همه اینها باعث می‌شود به اعتباربخشیمان به فا صدماتی وارد شود.
بسیاری از تمرین‌کنندگان می‌گویند که پخش تقویم‌ها آسان است و مردم عادی مشتاقند آنها را بگیرند. برخی حتی بیشتر از یک نسخه می‌خواهند. اگر مردم مشتاق باشند حقیقت را بدانند یا سازمان‌های کمونیستی را ترک کنند، این واقعاً خوب است، اما اگر تقویم‌ها را فقط به‌عنوان چیزهای به‌درد‌بخور می‌خواهند، باعث تأسف است.
آیا ما می‌توانیم عادت توزیع صِرف مطالب را تغییر دهیم؟ آیا می‌توانیم سعی کنیم ابتدا درباره حقایق صحبت کنیم و افراد را به صحبت بگیریم؟ درباره شکایات کیفری علیه جیانگ زمین، عامل اصلی این آزار و شکنجه، صحبت کنیم؟ اگر تقویم‌ها را بعد از توضیح حقایق به آنها بدهیم، آیا شاهد نتایج بهتری نخواهیم بود؟
ما نباید به حجم فعالیت‌ها وابسته باشیم. برای سال‌های بسیار زیادی است که با پخش مطالب روشنگری حقیقت، در حال کاشتن بذرهایی بوده‌ایم. حالا زمان برداشت است. بنابراین به هم‌تمرین‌کنندگان پیشنهاد می‌کنم با خرد و افکار درست حقایق را روشن کنند.
باور دارم که استاد راه را برایمان هموار کرده‌اند. ما هر روز بیرون می‌رویم و به مردم دسترسی داریم. چرا یک قدم جلوتر نگذاریم و مردم را برای تبادل نظرات بیشتر به‌صحبت نگیریم؟ هیچ فرصتی را از دست ندهید؛ سمتِ آگاه مردم منتظر نجات است.
تبادل تجربه بالا محدود به سطح کنونی من در تزکیه است. لطفاً به هر چیز نادرستی اشاره کنید.
مجموعه رشد و اصلاح خود
