(Minghui.org) پس از ترک مکانی شیطانی که تمرین‌کنندگان در آنجا تحت آزار و شکنجه قرار می‌گرفتند، شغل خود را از دست دادم. با داشتن یک شغل می‌توانستم زندگی‌ام را تأمین کنم، اما این فرصتی بود برای ملاقات با افراد بیشتر و نجات آنها، از این‌رو مشاغل مختلفی را امتحان کردم.

طی سه سال گذشته، به‌عنوان یک کارمند به‌طور ساعتی در مشاغل مختلفی کار کردم، ازجمله پرستار بچه، سرایدار، پیشخدمت و نیز توزیع فلایرهای آگهی. هرکسی را که ملاقات می‌کردم، حقایق فالون گونگ (فالون دافا) و آزار و شکنجه را برایش توضیح می‌دادم. تنها کاری که زمان بیشتری در آن دوام آوردم، کار پیشخدمتی بود که هفت ماه طول کشید.

رستوران نه تنها مکانی برای کار، بلکه مکانی نیز برای تزکیه و نجات مردم است. حقیقتاً احساس می‌کنم که همه چیز در زندگی‌ام برای تزکیه و نجات مردم نظم و ترتیب داده شده است. حرکت در مسیر تزکیه‌ای که استاد نظم و ترتیب داده‌اند خوشایند و دلپذیر است.

کارمندان شرکت می‌گویند: «فالون دافا خوب است»

رستوران‌های زنجیره‌ای‌مان شامل سه رستوران است. کارمندان معمولاً در هر رستورانی که به وجود آنها نیاز باشد کار می‌کنند. تمام کارکنان به حقایق فالون گونگ آگاهی پیدا کرده‌اند و از حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن خارج شده‌اند. هنگامی‌که یکدیگر را می‌بینیم، با گفتن این عبارت: «فالون دافا خوب است» به یکدیگر خوش‌آمد می‌گوییم. آنها این امکان را برای اعضای خانواده و دوستان‌شان فراهم می‌کنند تا آگاه شوند که فالون گونگ می‌تواند زندگی‌ها را نجات دهد.

من مسن‌ترین پیشخدمت در رستوران هستم. همه مرا «خاله» صدا می‌کنند و به من احترام می‌گذارند. وقتی برای اولین بار این حقایق را برای آنها توضیح دادم، همه نپذیرفتند. چندان نگران نشدم و سعی کردم با رفتارم آنها را تحت‌تأثیر قرار دهم. با گذشت زمان، متوجه شدند که رفتارم دوستانه و آرام و صبورم و کارمند سخت‌کوشی هستم. آنها دریافتند که تمرین‌کنندگان فالون گونگ، افرادی نیستند که در تلویزیون به‌تصویر کشیده شده‌اند و متوجه شدند که آنها حقیقتاً افراد خوبی هستند.

وقتی شیائو شی به آنجا آمد، نقطه عطفی رخ داد. ما او را «تایوان کوچولو» می‌نامیم. او با پدرش به چین آمد و در آشپزخانه کار می‌کرد. وقتی متوجه حقایق فالون گونگ و آزار و شکنجه شد، در تایوان‌ با سایرین درباره این تمرین و مهربان بودن تمرین‌کنندگان صحبت می‌کرد. او همچنین در تایوان تمرین‌کنندگان را دیده بود که در راهپیمایی‌ها و مراسم بزرگداشت، با قرار گرفتن در موقعیت‌های تعیین شده، حروف بزرگی را شکل می‌دادند. وقتی معلمان به شاگردان سلام می‌کردند، شاگردان نیز با گفتن: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.» به معلم‌شان سلام می‌کردند. در صحبت‌هایش مطالبی را که قبلاً به دیگران گفته بودم، تأیید می‌کرد. از آن به بعد هیچ‌کسی کلمات بدی درباره فالون دافا به زبان نیاورد. هر روز، به‌ پیشنهاد شیائو شی، با گفتن: «فالون دافا خوب است» به یکدیگر درود می‌فرستادیم. با یکدیگر بسیار خوب کنار می‌آمدیم و کسب و کار رو به پیشرفت بود.

اکنون توضیح حقایق برای همکاران آسان و بی‌پرده انجام می‌شود. کارکنان جدید حتی قبل از اینکه مرا ملاقات کنند، می‌دانند که فالون دافا خوب است. در زمان کوتاهی حقایق را می‌پذیرند و بی‌درنگ از حزب کمونیست چین خارج می‌شوند. بسیاری از آنها با اقبال خوبی مواجه شده‌اند.

ظرفشور تزکیه را شروع کرد

خانم دینگ هم‌شهری‌ام است و به‌عنوان ظرفشور کار می‌کند. او را به‌طور اتفاقی ملاقات کردم. رستوران‌مان احتیاج به یک ظرفشور داشت و مدیر رستوران از من خواست که در مرکز کاریابی یک نفر را برای این کار پیدا کنم. خانم دینگ را که در آنجا به‌دنبال کار بود، ملاقات کردم. ما کمتر از پنج دقیقه باهم صحبت کردیم و او استخدام شد و از همان روز در رستوران‌مان مشغول به کار شد.

دینگ کارگر خوبی بود، اما خلق و خوی بدی داشت. فرصت‌های بسیاری برایم بوجود آورد تا شین‌شینگم را رشد دهم. این برخوردها کاملاً شدید بود و افکار درست می‌فرستادم تا موجودات شیطانی کنترل کنندۀ او را ازبین ببرم. به‌تدریج تمایل پیدا کرد که به صحبت‌هایم گوش دهد. به او یک سی‌دی و یک فلَش حاوی اطلاعاتی درباره تمرین و آزار و شکنجه دادم و سرانجام دریافت که فالون گونگ خوب است.

دینگ شانه‌های انعطاف ناپذیر و خشکی داشت و دست‌هایش بی‌حس بودند و نمی‌توانست به‌طور مداوم با آب سروکار داشته باشد. هر روز صبح ساعت ۴ از درد شانه‌اش بیدار می‌شد. به او پیشنهاد کردم که فالون گونگ را تمرین کند و موافقت کرد. ما هردو ویدئوی آموزۀ فای استاد را در گوانگ‌ژو و ویدئوی تمرین را تماشا کردیم. او می‌توانست با پاهای ضربدری به مدت یک ساعت کامل بنشیند. روز بعد استاد بدنش را پاک کردند. او دچار اسهال و استفراغ شد. چند روز بعد، دیگر شانه‌‌اش درد نمی‌کرد، دست‌هایش نیز بی‌حس نبودند. سراسر شب به‌خوبی می‌خوابید و به‌قدری احساس آرامش می‌کرد که قبلاً هرگز چنین احساسی را تجربه نکرده بود. چند روز بعد، رنگ چهره‌اش نیز تغییر کرد و بهتر شد.

راه تزکیه هیچ‌کسی هموار نیست. همه مداخله‌های گوناگونی را تجربه می‌کنند. دینگ نیز بر مشکلاتش غلبه کرد. دو پسرش با تمرین فالون گونگ او مخالف بودند و همسرش تهدید کرده بود که او را طلاق می‌دهد. او نیز ترسیده بود و کتاب جوآن فالون را به من پس داد و از انجام تمرین‌ها دست کشید. به دیدن دو پسرش رفتم و برای‌شان درباره فالون گونگ روشنگری حقیقت کردم. آنها متوجه شدند که مادرشان پس از شروع به تمرین فالون گونگ سلامتی‌اش را به‌دست آورده است. همسرش نیز متوجه شده بود که او فرد بهتری شده است. بعد از آن، همگی از حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن خارج شدند و به‌خاطر تمرین فالون گونگ دیگر با دینگ مخالفت نکردند. یکی از دوستانش متوجه شده بود که او زیباتر شده است و به او گفته بود که به‌دلیل تمرین فالون گونگ است. آنگاه، او نیز تمرین فالون گونگ را شروع کرد.

پس از مطالعه آموزه‌های جدید فای استاد، دینگ نیز شروع به روشنگری حقیقت کرد. او مرا به دیدن دوستان سابقش برد. هردو حقایق را برای‌شان روشن کردیم و افراد بسیاری را نجات دادیم. یکی از آنها نیز تمرین‌کننده شد.

گروه ما از پنج تمرین‌کننده تشکیل شده است. گرچه، آنها تزکیه‌کنندگان جدیدی هستند، اما، به‌طور کوشایی تزکیه می‌کنند. با دیدن‌شان همان حسی را که در شروع تزکیه داشتم، دوباره احساس می‌کنم. استاد از شما متشکرم که آنها را نزد من آورده‌اید.

همچنین از هم‌تمرین‌کنندگان سپاسگزاری می‌کنم. به‌عنوان یک گروه، محیط اطراف‌مان را تغییر دادیم. موجودات ذی‌شعور در انتظار نجات هستند. تا زمانی که نجات موجودات ذی‌شعور را با تمام وجودمان انجام می‌دهیم، افراد بیشتری حقایق دافا را درمی‌یابند. استاد نظم و ترتیب‌هایی را برای‌مان ایجاد کرده‌اند و این به ما بستگی دارد که آنها را به‌درستی انجام دهیم. تمرین‌کنندگانی که هنوز قدم پیش نگذاشته‌اید، لطفاً عجله کنید و این کار را انجام دهید. روشنگری حقایق کار سختی نیست. موجودات ذی‌شعور منتظرتان هستند که آنها را نجات دهید.

توضیح حقایق برای مشتریان

رستوران ما در نزدیکی پارکی واقع شده است. هر روز، بسیاری از والدین کودکان‌شان را به رستوران می‌آورند. همیشه برای‌شان آرزوی سلامتی می‌کنم و به آنها یادآوری می‌کنم: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.» اکثر آنها تشکر می‌کنند و از فرصت استفاده می‌کنم تا حقایق را برای‌شان روشن کنم.

به دانش‌آموزان می‌گویم که به‌منظور رفتن به دانشگاهی خوب، به‌خوبی مطالعه کنند و شغل مناسبی در آینده پیداکنند و از حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند، در این صورت آینده مطمئنی خواهند داشت. به خانم‌های باردار نیز می‌گویم که این عبارات را تکرار کنند: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است،» و آرزو می‌کنم کودکی سالم و باهوش به دنیا بیاورند. به‌منظور روشنگری حقایق درباره فالون گونگ به افراد مختلف، روش‌های مختلفی را به کار می‌برم. اکثر مشتریان خوب هستند و به راحتی حقایق را می‌پذیرند. برای افرادی که مایل نیستند به صحبت‌هایم گوش دهند، آرزوی سلامتی می‌کنم و امیدوارم که بعداً فرصتی برای نجات به‌دست آورند.

از نظم و ترتیب استاد سپاسگزاری می‌کنم، می‌دانم که در همه مواقع خوب عمل نکرده‌ام. سعی خواهم کرد که بیشتر کوشا شوم، در مسیر تزکیه‌ای که استاد برایم نظم و ترتیب داده‌اند حرکت و به استاد در اصلاح فا کمک کنم و با استاد به خانه باز گردم.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/10/25/159679.html