(Minghui.org) زمانی‌که با مردم درباره آزار و شکنجه فالون گونگ صحبت می‌کردم، پی بردم که اکثریت آنها به‌خاطر تبلیغات دراز مدت حزب کمونیست چین (ح.ک.چ)، نمی‌توانند بین مفهوم «حزب» و «کشور» تفاوتی قائل شوند. آنها تصور غلطی داشتند که مخالفت کردن با آزار و شکنجه فالون گونگ توسط حزب کمونیست چین، برابر با مخالفت با کشور عزیزمان، چین است.
هنگامی‌که به آنها کمک کردم درک کنند که ح.ک.چ برابر با چین نیست، خیلی بیشتر پذیرای صحبت‌هایم شدند. بسیاری از آنها از حزب کمونیست چین و سازمان های وابستۀ آن خارج شدند و حمایت خود را از فالون گونگ نشان دادند.

در زیر آنچه را که به طور معمول به مردم می‌گویم را به اشتراک می‌گذارم تا از ماهیت ح.ک.چ آگاه شوند و به یک تمایز روشن بین حزب و کشورمان برسند.

شروع گفتگو

قبل از شروع به صحبت با مردم، اول با آنها احوال‌پرسی می‌کنم. سپس می‌گویم: «مردم این روزها به تقوا اهمیت نمی‌دهند و برای پول دست به هر کاری می‌زنند. انسان‌ها فقط در انتظار رسیدن فاجعه‌‌ هستند، اما یک راه برای جلوگیری از آن وجود دارد و آن خارج شدن از حزب کمونیست چین و سازمانهای وابسته به آن است.»  

اگر مردم بیشتر به صحبت‌هایم گوش دهند یا حرفم را قطع نکنند، به صحبت ادامه می‌دهم: «به این فکر کنید، ما چینی‌ها، فرزندان امپراتور یان و هوانگ هستیم. اما حزب کمونیست چین به کمونیسم باور دارد که توسط خارجی‌ها، مثل مارکس، انگلس، لنین و استالین توسعه یافته است. چرا ما چینی‌ها باید مشت‌های‌مان را بالا ببریم و قول بدهیم که جان‌مان را برای آنها فدا می‌کنیم؟»

تشریح ماهیت حزب کمونیست

به آنها می‌گویم: «وقتی کمونیست به چین آمد، تاریخ و فرهنگ سنتی ۵۰۰۰ سالۀ ما را از‌بین برد. ما به بودا و آسمان باور داریم و اینکه انجام کار خوب با پاداش و انجام کار بد با مجازات روبرو می‌شود. اما حزب به ما آموخت تا با آسمان، زمین و مردم بجنگیم.»

این را هم اضافه می‌کنم: «حزب کمونیست درباره الحاد صحبت می‌کند و آنها می‌خواهند که مردم چین به آن باور بیاورند. اگر به آنها گوش ندهید، با استفاده از خشونت و یا مبارزات سیاسی به نقد و محکوم کردن شما می‌پردازند. به انقلاب فرهنگی بزرگ و قتل‌عام دانشجویان طرفدار دموکراسی درمیدان تیان‌آن‌من نگاه کنید. حالا آنها به فالون گونگ تهمت می‌زنند و تمرین‌کنندگان را تحت آزار و شکنجه قرار می‌دهند. آنها حتی اقدام به برداشت اندام‌های تمرین‌کنندگان زنده می‌کنند.»

سپس در مورد اهمیت مشخص کردن موضع اخلاقی‌شان صحبت می‌کنم: «ح.ک.چ، فرهنگ و تمدن‌مان را نابود کرده است. ارزش‌های اخلاقی مردم رو به زوال است. مقامات فاسد همه جا هستند. اگر انسان‌ها هیچ کاری در مورد آن انجام ندهند، آسمان انجام خواهد داد. زمان آن فرا رسیده است که آسمان آنها را مجازات کند. فقط خروج از حزب و سازمان‌های وابسته‌اش می‌تواند زندگی شما را نجات دهد.»

به آنها پیشنهاد می‌کنم اراده آسمان را دنبال کنند و آینده‌ای روشن برای خود انتخاب کنند و به آنها یادآوری می‌کنم: «اصطلاحی وجود دارد که می‌گوید خدا به شما برکت دهد، ولی هیچ‌وقت نشنیده‌ایم که حزب کمونیست می‌تواند به ما برکت دهد.» 

در بیشتر مواقع، مردم پس از شنیدن این صحبت‌ها از ح.ک.چ خارج می‌شوند. همچنین با آنها در مورد آزار و شکنجه فالون گونگ صحبت می‌کنم و معمولاً آن را درک می‌کنند. 

پیشنهاداتی به هم‌تمرینکنندگان

اگر می‌خواهیم مردم نجات یابند، باید به‌طور کامل حقیقت را برای آنها روشن کنیم. باید به آنها بگوییم فالون گونگ چیست، ماهیت حزب کمونیست چیست و هدف از خارج شدن از حزب کمونیست چین چیست. هنگامی‌که مردم درک کردند، معمولا از حزب خارج می‌شوند. 

اصلاح فا به مرحله پایانی رسیده است. باید سریع عمل کنیم، افراد بیشتری را نجات دهیم و طبق انتظارات استاد باشیم.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/8/23/158381.html