(Minghui.org) نزدیک به ۱۲ سال است که یک تزکیه‌کننده بوده‌ام. طی ۱۲ سال گذشته، آنچه بیشتر از همه بر من ضربه زد روند از‌بین بردن وابستگی به غذا بوده است. تلاش‌های خودم بیشتر از اینکه برای حذف این وابستگی باشد، به‌منظور سرکوب تمایل به غذایی مشخصی بوده است. درعوض، این شبیه آن چیزی است که استاد در جوآن فالون (سخنرانی هفتم) بیان کردند: «باعث می‌شد که احساس ناخوشایندی به من دست دهد»، «دل‌درد گرفته» و «اگر بخورند، می‌خواهند آن‌را بالا بیاورند.» این حالت ادامه داشت تا اینکه اصول فا را به‌طور کامل درک کردم و خودم را به‌عنوان یک تزکیه‌کننده در‌نظر گرفتم. در آن زمان، حقیقتاً وابستگی به غذا را از‌بین برده بودم.

پیش از اینکه تمرین فالون گونگ را شروع کنم، در انتخاب غذا سخت‌گیر بودم و غداهای مشخصی را ترجیح می‌دادم. وقتی به موضوع خوردن گوشت می‌رسید مانند آن نوع از افرادی بودم که استاد در جوآن فالون تشریح کردند که نمی‌توانستند هیچ غذایی را بخورند که گوشت در آن نباشد. همچنین به‌طور مشخص به غذاهای دریایی و شیرینی گرایش داشتم. وابستگی قوی‌ام به غذا باعث ایجاد عقاید و تصورات منحرفی در من شده بود: فکر می‌کردم که مردم برای غذا زندگی می‌کنند و اینکه زندگی تنها زمانی ارزش دارد که شخص بتواند امیال و وابستگی‌هایش را برآورده کند.

با‌اینکه چنین وابستگی قوی‌ای داشتم، استاد از من دست نکشیدند. طی مدت ۶ ماه تزکیه‌ام، درست پس از روز آغاز سال نوی ۱۹۹۶، استاد شروع به از‌بین بردن وابستگی‌ام به گوشت و همچنین غذاهای تند مانند پیاز، زنجبیل و سیر کردند. به‌یاد می‌آورم که روزی خانواده‌ام چند کیلو گوشت گاو می‌پختند. به‌محض اینکه غذا شروع به پختن کرد، بوی تندی را احساس کردم. قبلاً آن غذا همیشه بوی خوبی می‌داد. در آن زمان کیفیت روشن‌بینی ضعیفی داشتم و فکر کردم که چون گوشت پخته بودیم، بوی بدی می‌داد. به خورش نگاه کردیم اما نتوانستیم گوشت در آن پیدا کنیم. زیاد به آن فکر نکردم و یک تکه از آن را بریدم. اما مزه بسیار بدی می‌داد و مجبور شدم آن را تف کنم. پس از آن هروقت گوشت می‌دیدم احساس می‌کردم که می‌خواهم بالا بیاورم. علاوه‌بر گوشت، نمی‌توانستم هیچ غذایی را بخورم که مقدار زیادی روغن و چربی داشت. بیش از یک سال طول کشید تا توانستم دوباره گوشت بخورم. اما فقط هنگام جلسات شام کاری گوشت می‌خوردم؛ هنوز در خانه نمی‌توانستم چنین غذایی بخورم.

پس از شروع آزار و شکنجه در سال ۱۹۹۹، به‌طور غیرقانونی بازداشت شدم. در بازداشتگاه دوباره توانستم گوشت بخورم. (بازداشتگاه به ما گوشت نمی‌داد، خانواده‌ام می‌فرستادند.) اما از خوردن گوشت لذت نمی‌بردم و میل شدیدی به آن نداشتم. در محیط بی‌رحمانۀ بازداشتگاه، برایم مهم بود که به غذا وابسته نباشم. این کار باورم را به استاد و فا و همچنین تلاش‌هایم را در مخالفت با آزار و شکنجه تقویت می‌کرد.

از‌طریق مطالعه مستمر فا و تزکیه، درک عمیق‌تری از حذف وابستگی به غذا کسب کردم. اگر امیال قوی و وابستگی‌های‌مان را از‌بین نبریم، آنها تبدیل به بزرگ‌ترین مانع و مداخله با تزکیه‌مان خواهند شد. از‌بین بردن این وابستگی‌ها چیزی است که یک تزکیه‌کننده را از یک فرد عادی متمایز می‌کند. این سؤالی بنیادی است که آیا برای ارضای امیال‌مان زندگی می‌کنیم یا برای بازگشت به خود حقیقی و اصلی‌مان و نجات موجودات ذی‌شعور زندگی می‌کنیم. افرادی که در جستجوی ارضای امیال‌شان هستند ممکن است از این دورۀ زمانی بی‌نهایت ارزشمند در زمان اصلاح فا برای کسب پول استفاده کنند و در تزکیه‌شان کارمای جدید ایجاد کنند. در نتیجه آنها نیز نمی‌توانند به‌عنوان مریدان دافا نقش نجات موجودات ذی‌شعور را به‌طور کامل ایفا کنند و به‌طور موفقیت‌آمیزی خودشان را از عواملی که نیروهای کهن ترتیب داده‌اند، ازجمله خودخواهی، ارتقاء دهند.

درواقع این موضوع بسیار رایج است. مقدار پولی که برخی از تمرین‌کنندگان برای نجات موجودات ذی‌شعور صرف می‌کنند در مقایسه با آنچه در زندگی روزمره‌شان خرج می‌کنند بسیار اندک است. این شکاف مهمی است که نیروهای کهن طی هشت سال گذشته در دوره اصلاح فا از آن بهره‌برداری کرده‌اند. با‌اینکه ما نیروهای کهن و آزمون‌های آنها را تصدیق نمی‌کنیم، به‌عنوان یک تزکیه‌کننده، اگر به چیزهای مادی وابسته باشیم، آیا نیروهای کهن را تصدیق نکرده‌ایم؟ تمام امیال و طلب‌های بشری توسط نیروهای کهن ترتیب داده شدند. اگر این وابستگی‌ها را رها نکنیم، درواقع در حال تقویت آنها هستیم که به این معنی است که با پیروی از نظم و ترتیب‌های نیروهای کهن تزکیه می‌کنیم.

همچنین تمرین‌کنندگانی در اطراف من هستند که وقتی صحبت می‌کنند، دهان‌شان بوی تند زنجبیل، پیاز و سیر می‌دهد. در کنفرانس‌های فا و مطالعات گروهی فا، این بوها رسیدن به وضعیت سکون را برای سایر تمرین‌کنندگان مشکل می‌کند. برخی از تمرین‌کنندگانی که این بوها را می‌دهند بیش از ۱۰ سال تزکیه کرده‌اند، با این‌حال هنوز به‌طور بی‌ملاحظه‌ای زنجبیل، پیاز و سیر می‌خورند.

در سخنرانی‌های استاد، ایشان به‌وضوع بیان کرده‌اند که چرا تزکیه‌کنندگان نباید پیاز، زنجبیل و سیر بخورند. «پیاز، زنجبیل و سیر می‌توانند تمایلات شخص را نیز تحریک کنند. اگر فرد آن‌ها را بیش از حد مصرف کند، می‌تواند به آن‌ها معتاد شود.» «به‌طور جدی مزاحم تزکیۀ آن‌ها می‌شد.» «بسیاری از موجوداتی که از جسم فرد پرورش می‌یابند این بوهای بد را دوست ندارند.» (جوآن فالون، سخنرانی هفتم) همچنین استاد بیان کردند: «من فا را به تمرین‌کنندگان آموزش می‌دهم به‌جای آن‌که به‌طور سطحی به مردم عادی بگویم که چگونه زندگی ‌کنند.» (جوآن فالون، سخنرانی هفتم) به‌عنوان تزکیه‌کنندگان واقعی، باید الزامات فا را دنبال کنیم و با خودمان سخت‌گیر باشیم. اگر موجوداتی که در بدن‌مان تزکیه کرده‌ایم به‌خاطر وابستگی‌مان به این بوها و مزه‌ها بدن‌مان را ترک کنند، این موضوع می‌تواند بسیار جدی باشد. آن موجودات کجا خواهند رفت؟ همچنین موجودات بد در این کیهان تلاش خواهند کرد که از این فرصت استفاده کنند تا به بدن‌مان وارد شوند و آنجا بمانند. این کار می‌تواند باعث مداخله جدی شود و به تزکیه‌مان آسیب وارد کند. ما خودمان آنها را خواسته‌ایم. در تزکیۀ اصلاح فا، تمرین‌کنندگانی که به‌طور جدی برای مدتی طولانی مورد مداخله قرار گرفته‌اند باید به‌درون نگاه کنند و در جستجوی کاستی‌های‌شان باشند که براثر دقت نکردن به جزئیات ایجاد شده و در جستجوی وابستگی‌های‌شان باشند که برای مدتی طولانی برای پوشش خودخواهی‌شان از آنها استفاده شده است.

در مطالعه‌های فا و تمرین‌های گروهی بوی زنجبیل، پیاز و سیر بسیار شدیدی از برخی تمرین‌کنندگان احساس می‌شود. این بو تمرین‌کنندگان اطراف‌شان را در وضعیت دشواری قرار می‌دهد. اگر مستقیماً به آن اشاره کنند، ممکن است به‌خوبی پذیرفته نشود. اگر به آن اشاره نکنند، تحمل کردن آن واقعاً مشکل می‌شود. این وضعیت محیط تزکیه گروهی را تهدید می‌کند. چطور تزکیه‌کنندگان می‌توانند با ذهنی آرام فا را مطالعه کنند و تمرین‌ها را انجام دهند وقتی چنین بوهای شدید پریشان‌کننده‌ای را تحمل کرده و از آن رنج می‌کشند؟ این مداخله مستقیماً از عدم کنترل رژیم غذایی برخی تمرین‌کنندگان و بی‌ملاحظه بودن نسبت به سایرین می‌آید. این موضوع بیش از ده سال ادامه داشته است.

تزکیه دافا محدودیت‌های سختی برای تمرین‌کنندگانش ندارد. آن تماماً بستگی به قلب مریدان نسبت به دافا دارد. اگر مریدان کیفیت روشن‌بینی خوبی داشته باشند، می‌توانند به‌طور بنیادی درک‌شان را تغییر دهند و الزامات برای تزکیه‌کنندگان را با عقلانیت برآورده سازند. آنها در سطوح مختلف تزکیه، می‌توانند از فا به‌عنوان معیاری برای راهنمایی و التزام خودشان استفاده کنند. از‌سوی دیگر، اگر تمرین‌کنندگان آزادانه امیال و وابستگی‌های‌شان را دنبال کنند، آنها در‌واقع تزکیه را رها کرده‌اند. امیدوارم تمرین‌کنندگانی که توجه به تزکیه خودشان نکرده‌اند، بتوانند بر رشد خودشان و ایجاد تغییرات مثبت تمرکز کنند.

موارد فوق برخی از برداشت‌های من است. لطفاً اگر مطلبی از روی تعصب گفته شده یا نامناسب است را متذکر شوید.

http://en.minghui.org/emh/articles/2008/2/7/94103.html