فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

از‌بین بردن وابستگی‌ها و صعود در تزکیه در حین روشنگری حقایق

6 فوریه 2016

(Minghui.org) درود بر استاد محترم و هم‌تمرین‌کنندگان!

مایلم تجربه‌ام را با هم‌تمرین‌کنندگان به‌اشتراک بگذارم که در‌خصوص صحبت با افراد چینی درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه و تشویق آنها به خروج از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های وابسته به آن در خارج از چین است.

هنگام روشنگری حقیقت به‌صورت رو‌در‌رو انواع مختلفی از افراد را ملاقات می‌کنیم. این کار فرصت‌های بسیاری برای از‌بین بردن وابستگی‌ها و عقاید و تصورات بشری و رشد شین‌شینگ‌مان ایجاد می‌کند.

من اغلب خارج یک ایستگاه قطار درباره فالون گونگ روشنگری حقیقت می‌کنم و به افراد چینی کمک می‌کنم که از ح.ک.چ خارج شوند. برخی از کارگران ساختمانی چینی مطالب آگاهی‌دهنده درباره فالون گونگ را قبول نمی‌کنند و می‌گویند که آنها را نمی‌خوانند. سایرینی که هنوز به‌علت سال‌ها تلقین فکری کمونیستی، تحت سلطۀ ح.ک.چ هستند، ناسزا می‌گویند و فریاد می‌زنند. اما کارگران ساختمانی خوش‌قلبی نیز هستند که صبورانه گوش می‌دهند و نهایتاً از ح.ک.چ خارج می‌شوند.

نوجوانی که تفاوت‌ها را متوجه می‌شود

یک روز نوجوانی را دیدم که فلایر روشنگری حقیقت فالون گونگ را نپذیرفت، اما نهایتاً پس از مباحثه‌ای طولانی درباره فالون گونگ، قبول کرد که که از ح.ک.چ خارج شود. او پرسید که چرا در چین تبلیغ می‌شود که فالون گونگ خوب نیست، اما هرچه من گفتم دقیقاً برعکس است. علاوه بر آن، گفت که به‌نظرش من فردی مهربان و نیک‌خواه هستم.

از من پرسید که چرا استاد لی از چین به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردند. توضیح دادم که جیانگ زمین سلسله عملیات آزار و شکنجه فالون گونگ را در سال ۱۹۹۹ شروع کرد و استاد لی پیش از آن و از سال ۱۹۹۵ در خارج از کشور به گسترش فالون گونگ می‌پرداختند و اینکه این روش تزکیه در بیش از ۱۰۰ کشور در سراسر جهان تمرین می‌شود.

دوباره گفت که دولت چین، مأموران پلیس و آموزگاران مدارس همگی می‌گویند که فالون گونگ خوب نیست. بنابراین توضیح دادم که ح.ک.چ این دروغ‌ها را برای افترا زدن به فالون گونگ درست کرد و نسبت به این روش تنفر برانگیخت. سرانجام او موافقت کرد که از ح.ک.چ خارج شود.

اشخاصی با باور قوی به مذهب یا ح.ک.چ

وقتی افراد مسیحی را ملاقات می‌کنم که باور بسیار قوی به مسیح دارند، می‌گویم که مسیح از آنها می‌خواهد که از گناهان‌شان توبه کنند. ح.ک.چ اعمال شیطانی بسیار زیادی مرتکب شده است و حتی اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده را برای عمل‌های جراحی سودآور پیوند عضو برداشته است که این کار بر اساس قانون آسمانی بخشیده نمی‌شود. آن افرادی که چنین گناهان فجیعی را مرتکب شده‌اند با جزای کیفری روبرو خواهند شد و توسط خدایان مجازات خواهند شد. آنهایی که از ح.ک.چ خارج نشده‌اند، مشارکت‌کننده در‌نظر گرفته خواهند شد و ممکن است قربانی آنها شوند. اگر شما یک زندگی نداشته باشید، چگونه فرصتی خواهید داشت تا از گناهان‌تان توبه کنید؟ بسیاری از این افراد نیز درک کردند و از ح.ک.چ خارج شدند.

وقتی با بودیست‌ها روبرو می‌شوم، می‌گویم که آنها همگی مهربان و نیک‌خواه هستند. اگر نتوانند خودشان را نجات دهند و زندگی‌شان را از دست بدهند، صرف‌نظر از اینکه چقدر نیک‌خواه یا مهربان بوده باشند، بی‌فایده خواهد بود.

همچنین سربازان بازنشسته‌ای هستند که ادعا می‌کنند وقتی بسیار جوان بوده‌اند به ح.ک.چ پیوسته‌اند و درنتیجه احساس می‌کنند که نمی‌توانند از عضویت آن خارج شوند. به آنها می‌گویم که ناآگاهانه به ح.ک.چ پیوسته‌اند، چراکه بر طبق دستور مافوق‌شان باید عضو می‌شدند. از آنجاکه اکنون از قید و بند ح.ک.چ آزاد شده‌اند، باید فصل نوینی را آغاز کنند و سریعاً از ح.ک.چ خارج شوند. بسیاری از آنها قبول کردند که از ح.ک.چ خارج شوند.

متقاعدشده با اطلاعات موجود در اینترنت

در فرصتی به ایستگاه قطار دیگری رفتم تا با افراد چینی صحبت کنم. در‌حالی‌که آرام بودم، به سه نوجوانی که روی یک فلایر فالون گونگ نشسته بودند نزدیک شدم و از یکی از آنها پرسیدم که آیا ح.ک.چ را ترک کرده است. گفت که هیچ‌کس به او پیشنهاد نکرده و فوراً از حزب خارج شد. یک نسخه از نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست و یک بروشور فالون گونگ به او دادم.

سپس از من خواست که به دو دوستش کمک کنم اما آنها تمایل نداشتند. آن مرد جوان به من گفت که قبلاً به تمرین‌کنندگان توجهی نمی‌کرد، اما بعداً فهمید که تمرین‌کنندگان هفته‌های متوالی مطالب اطلاع‌رسانی توزیع می‌کنند. او تصمیم گرفت که اطلاعاتی را در اینترنت پیدا کند. آن دو دوستش نیز پس از گوش کردن به صحبت‌های او، از ح.ک.چ خارج شدند. او همچنین قبول کرد که پس از خواندن مطالب، آنها را با افرادی که در اطرافش می‌شناسد به‌اشتراک بگذارد.

مکان‌های جذب گردشگری

مکان‌های جذب گردشگری مکان‌های ایده‌آلی برای ملاقات با گردشگران چینی است. در ابتدا آن کار به‌نظرم مشکل بود چراکه لازم بود بسیار سریع صحبت کنم تا از مداخله راهنماهای تور جلوگیری کنم. علاوه‌بر‌این بسیاری از گردشگران نمی‌خواستند که سایر گردشگران تور آنها بدانند که از ح.ک.چ خارج شده‌اند، بنابراین زمان زیادی برای توضیحات موجود نبود.

من حتی زمانی‌که به‌خوبی عمل نمی‌کنم، سست و دلسرد نمی‌شوم. برای غلبه بر مشکلاتم، نگاه می‌کنم که چگونه هم‌تمرین‌کنندگان مشغول روشنگری حقیقت درباره فالون گونگ هستند و مقالات تبادل تجربه‌ای را که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شود، می‌خوانم. اغلب آنچه آنها گفته‌اند را می‌نویسم و حفظ می‌کنم. این فکر را در ذهنم نگه می‌دارم که روشنگری حقیقت، نجات موجودات ذی‌شعور است و خودم را با فای استاد تشویق می‌کنم:

«قایق‌ها سبک هستند، سفری سریع
با وابستگی‌هایی که کنار گذاشته شده‌اند»
(«قلب خودش هویداست» از هنگ یین ۲)

«نیک‌خواهی می‌تواند آسمان و زمین را هماهنگ کند، نوید بهار دهد
افکار درست می‌تواند مردم در این دنیا را نجات دهد»
(«فا کیهان را اصلاح می‌کند» از هنگ یین ۲)

غلبه بر مشکلات

یک روز گروهی از مردم مرا احاطه کردند و پرسیدند که چرا ما درباره ح.ک.چ بد می‌گوییم. آنها گفتند که به‌خاطر ح.ک.چ آنها پول، غذا و مکانی برای خوابیدن دارند. به‌طور مستقیم به آنها پاسخ ندادم، اما مقاله‌ای را در روزنامه  اپک تایمز به آنها نشان دادم که درباره تعداد افرادی بود که از ح.ک.چ خارج شده بودند. به آنها گفتم که ما هیچ منظور سیاسی نداریم و فقط می‌خواهیم که آنها برای ایمنی خودشان خارج شوند. خانمی با پوست برنزه که چهره‌ای خشن داشت، ماند و وقتی از او پرسیدم که آیا می‌خواهد حقایق فالون گونگ را بداند، سرش را تکان داد.

وقتی پنج نفر ح.ک.چ را رها کردند، برای به‌خاطر سپردن نام مستعار آنها، از یک حرف برای اولین کلمۀ هر نام مستعار استفاده کردم. سپس وقتی آنها رفتند، نام‌ها را یادداشت کردم. در مسیر رفتن به خانه احساس ناراحتی می‌کردم و وقتی ناهار می‌خوردم نمی‌توانستم چشمانم را باز کنم. پس از صرف ناهار، موسیقی «پودو» را پخش کردم. ناگهان صحنۀ آن مکان گردشگری در ذهنم نمایان شد. به‌یاد آوردم که فقط چهار نام را یادداشت کرده‌ام. بنابراین از استاد کمک خواستم تا نام پنجم را به‌یاد بیاورم، که بعد به‌یاد آوردم و ناراحتی‌ام از‌بین رفت.

هنگام روشنگری حقیقت در یک مکان گردشگری، چند گردشگر چینی مسن را دیدم. شخص الف گفت: «از اینجا برو. من ح.ک.چ را ترک نخواهم کرد.» درحالی‌که شخص ب به الف گفت: «من ح.ک.چ را ترک خواهم کرد، حتی اگر تو اینکار را نکنی.» من از نام مستعار «خوشبخت» استفاده کردم تا به فرد ب کمک کنم از ح.ک.چ خارج شود. او بسیار خوشحال بود و فرد الف و یکی از دوستان دیگرش را قانع کرد که از ح.ک.چ خارج شوند. الف نتوانست مقاومت کند اما به ب گفت که در راه برگشت به چین به کسی نگوید که آنها از ج.ک.چ خارج شده‌اند.

درک حقایق فا

با روند فعلی و روبه‌افزایش شکایات کیفری علیه جیانگ زمین، رئیس پیشین حکومت کمونیستی چین، هم‌تمرین‌کننده‌ای مطالب اطلاع‌رسانی در این‌خصوص را به من داد. در ابتدا فقط نگاهی اجمالی به آنها کردم، اما بعداً درک کردم که جنبش شکایت از جیانگ یک تحول کیهانی است و اینکه تمرین‌کنندگان باید در جریان تلاش‌های روشنگری حقیقت از آن استفاده کنند. برای اینکه به‌روز باشم، هروقت آن تمرین‌کننده مطالب به‌روز‌رسانی‌شده را به من می‌دهد، آنها را می‌خوانم.

من و شوهرم پس از بازنشستگی او زمان زیادی را با هم صرف کردیم. او همیشه از من عیب‌جویی می‌کرد و ما با هم بحث می‌کردیم. وقتی به کمک‌هایی که به خانواده‌ام کردم نگاه می‌کنم، به‌یاد می‌آورم که به‌خاطر حمایت نکردن او از تزکیه‌ام، دلخور بودم و با او جروبحث می‌کردم. پس از نگاه به‌درون، درک کردم که نامرتب بودن او را دوست نداشتم و از تمیز و مرتب کردن، بسیار خسته می‌شدم.

پس از مطالعه فا درک کردم که این کارمای خود من است و باید آن را بازپرداخت کنم. هنگام مطالعه فای استاد، استاد بیان کردند:

«در خصوص خودم، من تمایل دارم که چیزها را رها کنم. می‌توانم هر چیزی را رها کنم.» («آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۱۳ نیویورک بزرگ»)

دو کلمه «رها کردن» در ذهنم کاشته شد. فهمیدم که مشکل بین من و شوهرم ناشی از افکار و رفتارم بود. من خواستار قدردانی او از کمک‌هایی بودم که به خانواده کرده بودم. آیا این وابستگی به شهرت، نفع شخصی و احساسات نیست؟ پس از رشد شین‌شینگم و ازبین بردن وابستگی‌های انسانی‌ام و رها کردن تمام عقاید و تصورات منفی‌ نسبت به همسرم، محیط خانه به‌تدریج هماهنگ‌تر شد.

تزکیه موضوعی جدی است. هیچ چیزی کم‌اهمیت نیست و هر قدمی که برمی‌داریم یک آزمایش است. باید تمام محنت‌های‌مان را جدی بگیریم و همه وابستگی‌های‌مان را رها کنیم و تنها آن‌موقع قادر خواهیم بود که در تزکیه موفق شویم.

مداخله نیروهای کهن

من با محنت دیگری نیز سر و کار دارم که هنوز آن را نگذرانده‌ام. می‌خواهم این را در‌میان بگذارم و با این کار این مداخله نیروهای کهن را قطع کنم. من قبلاً در مجتمع مسکونی انجمن خانه و توسعه روشنگری حقیقت می‌کردم و هیچ مشکلی نداشتم که از پله‌ها بالا بروم. پس از یک مداخله جدی که در سال ۲۰۰۷ روی پاهایم تأثیر گذاشت، از روشنگری حقیقت در آپارتمان‌های آن مجتمع مسکونی دست کشیدم.

هنگام روشنگری حقیقت در بیرون از ایستگاه‌های قطار، مجبور بودم بیش از چهار ساعت بایستم و نگران این بودم که در مسیر برگشت به خانه صندلی خالی در اتوبوس نباشد که باعث افزایش درد پاهایم می‌شد. درد نمی‌گذاشت شب‌ها بخوابم. پس از گذشت سال‌های بسیار، وضعیت پاهایم بهتر نشد و این تصور را شکل دادم که می‌خواهم هر روز درد را احساس کنم.

پس از مطالعه فای استاد، درک کردم که این مداخله نیروهای کهن است و باید وجود آن را کاملاً انکار کنم. اخیراً پس از مطالعه سخت‌کوشانۀ فا و نگاه به‌درون دریافتم که هنوز باید بسیاری از وابستگی‌هایم را از‌بین ببرم. اما بهبود‌هایی را در وضعیتم دیده‌ام. پشیمان هستم که به استاد گوش نکردم و فا را با جدیت مطالعه نکردم، درنتیجه سال‌های بسیاری را از دست دادم.

استاد، به‌خاطر نیک‌خواهی که نسبت به من داشتید، سپاسگزارم. هم‌تمرین‌کنندگان، سپاسگزارم.

(ارائه شده در کنفرانس تبادل تجربه تزکیه فالون دافای ۲۰۱۵ سنگاپور)

http://en.minghui.org/html/articles/2016/1/17/154842.html