(Minghui.org) من یک معلم مدرسه راهنمایی در شهری در شمال‌شرقی چین هستم. پیش از این بیماری‌های بسیاری داشتم. با اینکه به پزشکان در بسیاری از بیمارستان‌ها مراجعه کردم، هرگز بهبود نیافتم. اما پس از اینکه شش سال پیش تمرین فالون گونگ را (که فالون دافا نیز نامیده می‌شود) شروع کردم، تمام بیماری‌هایم درمان شدند.

بهبود نمرات دانش‌آموزان

این روزها، دانش‌آموزان تحت تأثیر بسیاری از ناهنجاری‌های جامعه قرار می‌گیرند. بسیاری از آنها دوست ندارند درس بخوانند و به‌نظر می‌رسد که فقط علاقه‌مند هستند که درباره چیزهای بی‌ارزش صحبت کنند. دشنام دادن، سیگار کشیدن و قرار گذاشتن با افراد جنس مخالف در سطح مدرسه راهنمایی کاری عادی است.

در اولین کلاس هر ترم تحصیلی به دانش‌آموزانم می‌گویم که صادق، مهربان، سخت‌کوش و درست‌کار باشند. سپس توضیح می‌دهم که چرا رفتار و کردار آنها آنقدر مهم است.

آنها کتاب‌هایی را دوست دارند که من گردآوری می‌کنم و حاوی داستان‌هایی با اصولی است که می‌خواهم آنها را درک کنند و سرمشق قرار دهند. برای القای بیشتر این اصول، ماجرای افراد تزکیه‌کننده در زمان‌های قدیم را تعریف می‌کنم. آنها به‌وضوح این ضرب‌المثل را درک می‌کنند که «خوبی با خوبی پاداش داده می‌شود و انجام اعمال ناشایست عقوبت خواهد داشت.»

آنها به‌تدریج تغییر می‌کنند. بسیاری از آنها شروع می‌کنند که به درس‌های‌شان علاقه‌مند شوند و افرادی که هنوز دوست ندارند درس بخوانند دیگر مزاحم کلاس نمی‌شوند.

تا پایان ترم بدون شک نمرات‌شان بهبود می‌یابد. در ابتدای فصل، میانگین نمرات در دو کلاسم نزدیک به پایین‌ترین در منطقه ما بود. تا پایان فصل، میانگین نمرات آنها در سه رتبۀ بالا قرار گرفت.

توضیح در‌خصوص آزار و شکنجه فالون گونگ

در کلاس از هر فرصتی استفاده می‌کنم یا فرصت‌هایی ایجاد می‌کنم تا تعداد بیشتری از شاگردانم را نسبت به دروغ‌های حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) آگاه کنم.

پس از اینکه اطلاعات مربوط به ح.ک.چ را در کتاب‌های درسی‌شان می‌خوانند، درخصوص تمام جنبش‌هایی صحبت می‌کنم که حزب در طول مدت به‌وجود آمدنش به‌راه انداخته است. آنها از من می‌شنوند که چگونه ح.ک.چ مردم را فریب می‌دهد و آنها را شستشوی مغزی می‌دهد. دانش‌آموزانی هستند که پس از پایان کلاس از من توضیحات بیشتری می‌خواهند و من هرگز در صحبت کردن با آنها در‌خصوص حقیقت ح.ک.چ تأمل نمی‌کنم. پس از اینکه به حقایق آگاه می‌شوند، از آنها می‌خواهم که از حزب و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند.

در پایان ترم گذشته، به آنها گفتم که اگر از حزب خارج شوند از آن بهره‌مند خواهند شد و دلایلم را توضیح دادم. حقیقت حقۀ خودسوزی صحنه‌سازی‌شده در تیان‌آن‌من و درباره صخره در گویی‌ژو که رویش نوشته شده «آسمان حزب کمونیست چین را از‌بین می‌برد» به آنها می‌گویم. آنها به‌دقت به من گوش می‌دهند.

پیش از پایان آخرین کلاس، به هر کدام از آنها یک تکه کاغذ می‌دهم و به آنها می‌گویم که اگر تمایل به خروج از حزب دارند، اسم کوچک خود را بر روی کاغذ بنویسند. آنها درباره آن صحبت می‌کنند و حتی اگر بسیاری از آنها به‌طور کامل معنی این کار را درک نکنند، می‌گویند که خارج می‌شوند زیرا باور دارند که به‌خاطر خودشان این کار را از آنها می‌خواهم. سپس به آنها می‌گویم که به‌یاد داشته باشند: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.»

تا زمانی‌که همه خارج نشوند، کوتاه نمی‌آیم

آزار و شکنجه را از زوایای مختلف برای همکارانم آشکار کردم. اغلب با تجربه خودم شروع می‌کنم. آنها می‌دانستند که من قبلاً بیمار بودم اما بدون رفتن به بیمارستان شفا یافتم. آنها شاهد بهبود در وضعیت سلامتی‌ام بودند و شگفت‌زده شده بودند. سپس به آنها می‌گفتم که حزب فاسد است و به جزئیات بیشتری درخصوص اینکه چگونه حزب به جامعه چین آسیب رسانده است ادامه می‌دادم. پس از سال‌ها تلاش بسیاری از همکارانم موافقت می‌کردند تا از ح.ک.چ خارج شوند.

برخی از همکاران هنوز نمی‌خواهند درباره موضوعات حساس صحبت کنند. من کوتاه نمی‌آیم، زیرا باور دارم که آنها سرانجام تغییر خواهند کرد.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/3/29/156084.html