(Minghui.org) چند روز پیش، کارفرمای سابق شوهرم با او تماس گرفت و خواست که همدیگر را ببینند.
زمانی که شوهرم بازگشت، گفت به‌طور رسمی حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) را در محل کارش ترک کرده است. وی چند سال پیش از طریق وب‌سایت اپک تایمز از حزب کمونیست خارج شده بود.
از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده است. گفت: «آنها از من خواستند یک فرم آماری برای اعضای حزب را پر کنم. به‌وضوح به آنها گفتم که دیگر نمی‌خواهم عضو ح.ک.چ باشم و اینکه می‌خواهم از آن خارج شوم.»
آن فرد مسئول گفت: «اگر نمی‌خواهی عضو ح.ک.چ باشی، باید اظهارنامه‌ای بنویسی تا آن را برای رئیسمان ارسال کنیم. فقط پس از آن، خروجت از ح.ک.چ به حساب خواهد آمد.» شوهرم بدون هیچ شکی آن کار را انجام داد.
دو تن از همکاران بازنشسته‌اش به همان دلیل آنجا بودند. وقتی آنچه را که شوهرم گفت، شنیدند، هر دویشان اظهار کردند که آنها نیز می‌خواهند از ح.ک.چ خارج شوند. آنها از اظهارنامه شوهرم کپی‌برداری کرده و آن را ارائه کردند. گفتم: «همه باید آزاد باشند که به حزب بپیوندند یا آن را ترک کنند. نیاز به ارائه دلیل نیست.» شوهرم جدی شد و گفت: «من می‌خواستم حزب را ترک کنم. قطعاً دلیلی دارم.» از او نپرسیدم که در اظهارنامه‌اش چه چیزی نوشته است.
تغییر بنیادی‌تر
در طول دو سال گذشته، شوهرم تغییرات زیادی کرده است.
ما سه سال پیش کامپیوتری خریدیم. او فالون گونگ را تمرین نمی‌کند، اما هر روز وب‌سایت مینگهویی را می‌بیند و مطالبش را می‌خواند. روش تفکرش به‌طور چشمگیری تغییر کرده است.
در گذشته، از آزار و شکنجه می‌ترسید. اکنون ترسش تقریباً ازبین رفته و فردی باوقار، روراست و درستکار شده است. برای مثال، مأموری از محل کارم به خانه‌مان آمد تا درباره تنظیم شکایت کیفری علیه جیانگ زمین، دیکتاتور سابق چینی، از من پرس‌وجو کند. شوهرم به آنها گفت که از این اقدامم حمایت می‌کند. در واقع او اولین نفری بود که سند گزارش جنایات جیانگ را امضاء کرد. او همچنین به همسایگان، دوستان و بستگانمان می‌گوید که آزار و شکنجه فالون گونگ اشتباه است.
