(Minghui.org) در روند روشنگری حقایق فالون دافا به عموم مردم، افراد بسیاری را ملاقات کرده‌ام که روابط تقدیری با این تمرین معنوی دارند.

خروج یک زوج سالمند از حزب

وقتی در میدانی دی‌وی‌دی‌های هنرهای نمایشی شن یون را توزیع می‌کردم، یک زوج مسن را دیدم. شوهر درحدود ۸۰ ساله بود. وقتی دی‌وی‌دی‌ها را دید، خیلی هیجان‌زده شد. به من گفت که در جوانی‌اش عضو یک شرکت رقص بوده است.

همچنین از تجربیات جوانی‌اش در‌خلال بسیاری از جنبش‌های سیاسی حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) صحبت کرد. از شیوه‌های شرورانه‌ و سیاست ح.ک.چ برای فریب مردم سخن گفت. از‌آنجا‌که می‌خواست شخص مهربانی باشد، این سیاست‌ها باعث آسیب شدید روحی در وی شده بود. ازاینکه توانست آشکارا احساساتش را با من درمیان بگذارد، بسیار هیجان‌زده بود و زیاد حرف می‌زد.

ما درخصوص این اصل که «کار خوب پاداش داده می‌شود و کار بد مجازات می‌شود»، دروغ‌‌پردازی‌های ح.ک.چ و چگونگی آزار و شکنجه فالون دافا توسط ح.ک.چ صحبت کردیم.

به او گفتم که دافا به مردم می‌آموزد که مهربان باشند و این تمرین در بیش از ۱۰۰ کشور در سراسر جهان گسترش یافته است. شهرهای بسیاری هستند که روز جهانی فالون دافا را به آقای لی هنگجی (بنیان‌گذار این تمرین) تبریک می‌گویند و به آقای لی برای معرفی چنین روش تزکیه باستانی به عموم مردم احترام می‌گذارند.

همچنین گفتم که دافا در سراسر جهان مورد احترام مردم است و آسمان ح.ک.چ را به‌خاطر جنایاتی که مرتکب شده است مجازات خواهد کرد. اشاره کردم که دانستن این مطلب مهم است که فقط وقتی ح.ک.چ وجود نداشته باشد، چین می‌تواند آینده‌ای درخشان داشته باشد.

در پایان، او از ح.ک.چ خارج شد. از او خواستم که اغلب اوقات عبارات «فالون دافا خوب است! حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری خوب است!» را تکرار کند. برای او آینده‌ای خوب آرزو کردم و اضافه کردم که یک روز حقیقت آشکار خواهد شد.

در حین مکالمۀ ما، او درمورد گوان گویی‌مین، خواننده مورد علاقه‌اش، صحبت کرد. او احساس تأسف می‌کرد که مدتی طولانی هیچ چیزی درباره او نشنیده است. گفتم که برخی از اجراهای آقای گوان گویی‌مین در آن سی‌دی که به او داده‌ام، موجود است.

همچنین گفتم آقای گوان برای شرکت شن یون اجرا می‌کند. قبل از خداحافظی، از او خواستم چند روز بعد یکدیگر را ببینیم تا بتوانم اطلاعات بیشتری درباره آقای گوان گویی‌مین و دی‌وی‌دی‌هایش به او بدهم. خواهش کردم همسرش را نیز با خود بیاورد.

وقتی همدیگر را ملاقات کردیم، بازهم گفتگوی بسیار خوبی داشتیم. همسرش نیز موافقت کرد که از ح.ک.چ خارج شود. هر دوی آنها گفتند که در مواجهه با بلایا، به‌یاد خواهند آورد که «فالون دافا خوب است، حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری خوب است.»

راننده‌ای پرحرف

وقتی برای فرودگاه یک تاکسی گرفتم، با راننده‌ای روبرو شدم که خیلی پرحرف بود. از من پرسید که آیا می‌تواند سیگار بکشد.

از او تعریف کردم که ابتدا به نیازهای دیگران فکر می‌کند و به او گفتم این کار خوبی است. سپس درباره مهربانی در مدرسه بودا صحبت کردم. وقتی بیشتر حرف زدیم، او گفت: «من کاملاً با آنچه می‌گویی موافقم، اما درمورد فالون دافا نظر متفاوتی دارم.»

پرسیدم چرا نسبت به این تمرین نظر بدی دارد. معلوم شد که فکر می‌کند «حادثه خودسوزیِ» صحنه‌سازی‌شده، واقعی است و سایر دروغ‌های ح.ک.چ نیز گمراهش کرده بودند.

جواب دادم: «ح.ک.چ گفت که خودسوزی بدون هشدار اتفاق افتاد، پس چگونه از زوایای مختلف کل صحنه فیلم‌برداری شده است؟ چنین عکس‌های مختلفی نیاز به زمان زیاد و دوربین‌هایی در موقعیت‌های گوناگون دارد. سپس رسانه‌های دولتی طی چند ساعت با گزارشاتی سر و صدا راه انداختند که خودسوزان تمرین‌کنندگان دافا بودند.»

زبانش بند آمده بود. گفتم خبرنگاران ایستگاه تلویزیونی مرکزی چین (CCTV) اعتراف کردند که برخی از این تصاویر پس از حادثه گرفته شده بود، و این به‌اصطلاح حادثۀ ناگهانی، برای توجیه آزار و شکنجه ساخته شد.

افزودم «دختر کوچک زخم‌های سوختگی جدی داشت و پزشک گفت که نای‌اش پاره شده تا بتواند نفس بکشد. اما خبرنگار در بخش استریل، هیچ لباس استریل نپوشیده بود و دختر کوچک هنوز با صدای واضحی آواز می‌خواند.»

سپس درباره جنایات مختلفی که ح.ک.چ وقتی به قدرت رسید، مرتکب شده و چگونگی شستشوی مغزی مردمش، صحبت کردم. او بادقت گوش می‌داد.

وقتی به فرودگاه رسیدیم، هنوز از وی نخواسته بودم از ح.ک.چ خارج شود. بنابراین به‌سرعت افزودم: «آنچه به شما گفتم درحقیقت برای نجات شما است. نمی‌خواهم فریب بخورید و هنگام مجازات آنهایی که مرتکب اعمال شیطانی می‌‌شوند، آسیب ببینید.»

سن و سالم را پرسید، وقتی متوجه شد که ۴۳ سال دارم، متعجب شد زیرا فکر می‌کرد بسیار جوان‌تر به‌نظر می‌رسم. لحن خودمانی صدایش را تغییر داد و با لحنی جدی گفت: «شما باید مرید آقای لی هنگجی باشید.»

گفتم که به او نامی مستعار می‌دهم تا کمک کنم از ح.ک.چ خارج شود. او از اسم واقعی‌اش برای خروج از ح.ک.چ استفاده کرد.

افکار خوب به نتایج خوب منجر می‌شوند

وقتی می‌خواستم دی‌وی‌دی‌های شن یون را توزیع کنم، مرد جوانی را دیدم که روی نیمکتی نشسته بود. شن یون را به او معرفی کردم.

به من گفت که با مشکل کوچکی روبرو شده است. گفتم اگر اعمالش براساس افکار مهربانانه باشد، نتایج خوبی دریافت خواهد کرد.

سپس در‌خصوص سقوط اخلاقیات امروز صحبت کردم، اینکه چطور ح.ک.چ حادثه خودسوزی میدان تیان‌آن‌من را صحنه‌سازی کرد و حقایق درباره دافا، ازجمله چگونه آن در سراسر جهان منتشر شده است را توضیح دادم. او به‌دقت گوش داد و چند سؤال از من پرسید.

درنهایت از اسم مستعاری که به او دادم برای خروج از ح.ک.چ استفاده کرد.

قبل از اینکه آنجا را ترک کنم، به من گفت که زیبا هستم. گفتم ظاهر هر شخصی فقط چیزی سطحی است. اگر فردی زیبایی درونی داشته باشد، زیبایی طبیعی را به‌دست خواهد آورد. از او پرسیدم: «اگر زنی خوش‌قیافه باشد، اما وقیح و گستاخانه صحبت کند و مهربان نباشد، آیا به نظر شما هنوز او زیبا است؟» او سرش را به علامت منفی تکان داد.

گفتم: «دوست من، نمی‌دانم آیا دوباره همدیگر را خواهیم دید، به هر حال آیندۀ روشنی برایتان آرزو می‌کنم. لطفاً به‌یاد داشته باشید: "فالون دافا خوب است! حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری خوب است!" هنگامی که با مشکلی برخورد کردید، لطفاً به‌یاد داشته باشید که اغلب اوقات این دو عبارت را تکرار کنید.»

وقتی آنجا را ترک می‌کردم، چشم‌هایش پر از اشک بود. او به آسمان نگاه کرد و آن دو جمله را تکرار کرد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم.

حقیقتاً ارزش نظم و ترتیب‌های استاد را احساس کردم. در مسیر نجات مردم، هنگامی‌که با همه کسانی که برخورد می‌کنیم بدون منیت رفتار کنیم، این ما هستیم که واقعاً درحال ارتقاء هستیم. درکم این است: مادامی‌که به استاد گوش می‌دهم و در طی روند گفتن حقایق فالون دافا به مردم، مراقب گفتار و اعمالم هستم، حقیقت دافا و زیبایی حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری را برای مردم به ارمغان می‌آورم و کل وجودم تعالی می‌یابد.