(Minghui.org) گرچه حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) هنوز هم به آزار و اذیت فالون دافا ادامه می‌دهد، اما ترس مردم از حزب درحال کمتر شدن است. هنگامی که تمرین‌کنندگان دافا به آنها پیشنهاد می‌دهند که برای خودشان خوب است از ح.ک.چ و سازمان‌های وابسته به آن کناره‌گیری کنند، مردم به صحبت‌های آنها گوش می‌دهند، گاهی اوقات دچار تردید می‌شوند، اما به‌طور‌کلی درنهایت با ترک حزب موافقت می‌کنند.

ارتقا پس از کناره‌گیری از حزب

همکارم رئیس بخش دستیاری در مرکز پیشگیری از بیماری بود. هنگامی که کتاب نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست در سال ۲۰۰۴ منتشر شد، از او خواستم تا از ح.ک.چ کناره‌گیری کند.

چند نمونه از گستره اهریمنی‌بودن ح.ک.چ را به او ارائه دادم و به او گفتم که اگر نمی‌خواهد در اعمال وحشتناک آنها دست داشته باشد، بهتر است از عضویت خود در حزب کناره‌گیری کند.

سؤال کرد: «شما دبیر حزب بوده‌اید، چگونه می‌توانید چنین چیزی را بگویید؟»

پاسخ دادم: «به‌خاطر اینکه ما رابطه بسیار خوبی با هم داریم، درباره این موضوع با شما صحبت کردم. بنابراین می‌توانید آینده خوبی داشته باشد. یک دی‌وی‌دی از نه شرح و تفسیر دارم. قبل از اینکه در این زمینه تصمیم بگیرید، آن را تماشا کنید.» در آن زمان دی‌وی‌دی را گرفت، اما به نظر نمی‌رسید درخصوص آن خوشحال باشد. وقتی که آنجا را ترک کردم، حتی برای خداحافظی به طبقه پایین نیامد.

یک سال بعد او را دیدم. گفت: «دی‌وی‌دی که به من دادید را تماشا کردم و از فواید آن بهره بردم. آنچه را شنیدم باور دارم و اظهاریه‌ام درخصوص کناره‌گیری از ح.ک.چ را اعلان کردم. حتی آن را روی یک تکه مقوا نوشتم و از یک درخت آویزان کردم.»

وی افزود: «واقعاً، بسیار خوش‌شانس هستم. آنها به یک معاون کمیسر نیاز داشتند و من از میان ۲۵ نفر که به این منظور کاندید شده بودند انتخاب شدم. امشب، ارتقاء شغلی‌ام را جشن‌ گرفته و شام تدارک دیدم. لطفاً شما هم با من برای صرف شام تشریف بیاور.»

برای او بسیارخوشحال بودم.

به‌دست‌آوردن سلامتی پس از ترک حزب

فردی را ملاقات کردم که با او در یک جشن عروسی آشنا شده بودم. پرسید: «چرا بسیار مهم است که نام فرد تغییر کند.» هیچ ایده‌ای درباره اظهارات او نداشتم تا زمانی که بیشتر توضیح داد. او گفت: «از سال گذشته، هنگامی که یک حرف به نام من اضافه کردید، دست به هر کاری که ز‌دم به نتیجه بسیار خوبی منتهی شد.» سپس به یادش آوردم.

یک‌بار با برخی از کارگرانی صحبت می‌کردم که درحال ساختن خانه‌ای برای برادرم بودند و از آنها خواستم تا از ح.ک.چ کناره‌گیری کنند. اکثر آنها از عضویت در حزب انصراف دادند. سپس، فردی از پشت خانه آمد و دوستانش با او درباره خروج از ح.ک.چ صحبت کردند. این مرد همان کسی بود که در مراسم عروسی با او آشنا شده بودم.

به یاد آوردم که او از هیچ چیزی واهمه نداشت. با صدای بلند گفت: «من به ارتش و ح.ک.چ ملحق شدم. گرچه یکی از اعضای ح.ک.چ هستم، اما واقعاً از آنها متنفرم. فساد همه جا را فرا گرفته است. آنها برای مردم اهمیتی قائل نیستند. لطفاً برای خروج از حزب به من کمک کنید.»

به من اجازه نمی‌داد صحبت کنم، به‌خاطر اینکه فقط می‌خواست بدون هیچ‌گونه بحثی از ح.ک.چ کناره‌گیری کند. رفقایش به من گفتند که نامش جانگ فو بود که به معنای ثروتمند‌شدن است. من یک حرف چینی به نامش افزودم و او را «جانگ فویو» نامیدم که به معنای حفظ ثروت است.

از آن زمان، تمامی پروژه‌هایی که به‌عهده می‌گیرد، آرام بی‌دردسر به انجام می‌رسند. بنابراین از من پرسید که چرا این نام بسیار مهم است. گفتم: «نام مهم نیست. آنچه مهم است این است که از ح.ک.چ خارج شدی و پیمانی را که با حزب بسته بودی لغو کردی. بنابراین درحال‌حاضر موجودی الهی از شما محافظت می‌کند و شما فردی با آینده‌ای خوب هستید.»

یک روز بعد از ظهر، از روستای محل زندگی او گذر کردم و او را کنار جاده‌ای درحال خشک‌کردن ذرت دیدم. جاده‌ای طولانی در حدود ۳۰۰ متر بود و کل جاده پوشیده از ذرت بود. گفت که همه آن ذرت‌ها به او تعلق دارد.

گفتم: «تبریک می‌گویم! به یاد داشته باش، "فالون دافا خوب است" و "حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری خوب است."» پاسخ داد: «بله، به‌طور مکرر این جملات را تکرار می‌کنم. همچنین دی‌وی‌دی که به من دادی را به‌طور منظم تماشا می‌کنم.»

http://en.minghui.org/html/articles/2016/5/1/156493.html