(Minghui.org) در روزجشنواره سالانه فانوس همه در حال جشن گرفتن بودند، بجز من. درست ۲۴ ساعت را در بیمارستان برای انجام آزمایش فشار آب سیاه چشم گذرانده بودم. نتایج آَزمایش نشان می‌دادکه واقعاً مبتلا به آب سیاه بودم؛ پزشکان نیز به من اطلاع دادند که عمل جراحی به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند به بهبود آن کمک کند.

آنها به من گفتند که برای باقی عمرم به دارو و قطره چشم نیاز دارم و اگر بیماری پیشرفت کند، به‌طور کامل دیدم را از دست خواهم داد. چون این بیماری ارثی است، می‌تواند به هر فرزندی که در آینده ممکن است داشته باشم، منتقل شود.

فقط ۱۸ سال داشتم اما احساس پیری، تنهایی و درماندگی می‌کردم.

در آن مرحله به‌نظر می‌رسید که در زندگی‌ام دیگر لحظات خوشی نخواهم داشت. به دنبال آن به بیمارستان‌های بی‌شماری مراجعه کردم و پس از هر معاینه در کتاب‌فروشی‌ها، در جستجوی درمان‌های طب چینی بودم. آرزو می‌کردم که قدرتی شگفت‌انگیز داشتم تا بتواند مرا از این درمان‌های پزشکی بی‌پایان نجات دهد.

در عصر روز  ۳ فوریه ۱۹۹۶ زندگی‌ام دستخوش تحولاتی شد و رو به بهبودی رفت. آن شب، ویدئویی را درباره فالون دافا در منزل دوستی تماشا کردم. همچنین یک نسخه از کتاب اصلی فالون دافا، به نام جوآن فالون رابه من دادند. یک بار در خانه، از ابتدا تا انتهای کتاب را خواندم. کتاب بسیار عمیقی بود و کاملاً تحت تأثیر قرار گرفتم.

از آن موقع به بعد دیگر حتی از یک قطره چشم یا هر داروی دیگری استفاده نکرده‌ام، احساس می‌کنم چشمانم بسیار خوب است. در گذشته، اگر مدت کوتاهی مطالعه می‌کردم، چشمانم خسته و دردناک می‌شد. درحال‌حاضر، مهم نیست که چه مدت مطالعه یا با کامپیوتر کار می‌کنم، چشمانم مشکلی پیدا نمی‌کند. همچنین در گذشته خلق و خوی بدی داشتم، اما با پیروی از اصول اساسی دافا که شامل حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری است، به‌طور مداوم شادتر و باملاحظه‌تر شده‌ام.

اکنون، ۴۰ ساله و معلم هستم. دانش‌آموزانم را دوست دارم و احساس می‌کنم که قلبم به جوانی قلب آنها است. دانش‌آموزانم نیز رفتار دوستانه‌ای با من دارند، از من کمک می‌گیرند و غذای‌شان را با من تقسیم می‌کنند. توانایی‌هایم و مورد ملاحظه قرار دادنِ دیگران، در محل کار نیز تأیید همکارانم را کسب کرده است. دیگر چه چیز بیشتری می‌خواهم، همسری باملاحظه و دختری دوست‌داشتنی نیز در خانه دارم.

هنگامی‌که ۱۸ سال داشتم، بیماری‌ام مانند زنجیری نامرئی بود که مرا به زندگی سراسر کشمکش و غم و اندوه متصل می‌کرد. حالا ۴۰ سال دارم، اما از فالون دافا متشکرم، زیرا سالم و خوشبخت هستم!

آنچه را که استاد فالون دافا به تمرین‌کنندگان داده‌اند فوق‌العاده گرانبها است. قبل از اینکه در سال ۱۹۹۹ آزار و شکنجه آغاز شود، هنگامی که استاد دافا را در چین تدریس می‌کردند، شهریه کلاسی که استادمان تعیین کرده بودند، کمترین شهریه درمیان استادان مشهور چی‌گونگِ آن زمان بود و آنچه که ایشان به ما داده‌اند به مراتب بیشتر است. به‌علاوه، تمام کتاب‌های دافا در اینترنت به‌طور رایگان، برای مطالعه در دسترس عموم قرار گرفته است.

تحت این آزار و شکنجه، جهان می‌تواند مرز بین خوبی و بدی را به‌وضوح ببیند. باور دارم که داستان زندگی‌ام می‌تواند به این روشنی کمک کند و پیامی را برای مردمی با همه نوع فرهنگ بفرستد: فالون دافا خوب است! استاد عظیم هستند!

http://en.minghui.org/html/articles/2016/7/8/157728.html