(Minghui.org) یک تمرین‌کننده ۶۲ ساله ساکن حومه شهر هستم. پیش از شروع تمرین دافا، از بیماری‌های زیادی از جمله ناراحتی قلبی، برونشیت، ناراحتی زنان و کم‌خونی شدید در محنت بودم. مشخص شد که دچار رماتیسم مفصلی نیز هستم که در اثر آن دست و پاهایم از شکل افتاده بودند. در آن زمان فکر می‌کردم مردن بهتر از این زندگی است.

علاوه بر بیماری‌هایم، شخص خوبی نیز نبودم. اغلب زود عصبانی می‌شدم و بدجنسی می‌کردم و باعث آزارشان می‌شدم. در نتیجه با اقوام و همسایه‌ها رابطه ضعیفی داشتم.

در تمرین چی‌گونگ به دنبال آرامش و رها شدن از مصرف دارو بودم،‌ چون نه تنها هزینه سنگینی داشت که به جای بهتر شدنِ وضعیت سلامتی‌ام، آن را بدتر نیز می‌کرد. به انتهای خط رسیده بودم اما بخاطر فرزندان کوچکم، به زندگی‌ام خاتمه ندادم.

بدنی پاک و عاری از بیماری

با نا‌امیدی، با خاله‌ام که تمرین‌کننده فالون دافا است، درباره فلاکتم و اینکه می‌خواهم به زندگی‌ام خاتمه دهم، صحبت کردم. او مرا آرام کرد و خواست تا تمرین فالون دافا را شروع کنم. گفت که تمرین‌کنندگان دافا مهربان هستند. در مورد مردمی صحبت کرد که پس از شروع تمرین تزکیه، بهبود یافته‌اند.

او کمک کرد تا یک نسخه از کتاب اصلی فالون دافا، جوآن فالون را بگیرم و تمرین‌ها را به من آموزش داد. از آنجا که سواد زیادی نداشتم، خواندن خیلی از کلمات برایم مشکل بود. اما هم‌تمرین‌کنندگان با صبر و حوصله، حروف چینی را به من آموزش دادند. پس از مدتی، نه تنها به راحتی و بدون کمک می‌توانستم جوان فالون را بخوانم، بلکه آن را از بر و حتی نسخه‌برداری کردم.

حالا بدنم پاک و عاری از بیماری است. به همه می‌گویم که فالون دافا مرا از وضعیت سلامتی خوبی برخوردار کرده است.

پلیس بازنشسته تمرین دافا را انجام می‌دهد

از آن جایی که کاملاً سالم بودم، به‌عنوان پرستار یک پلیس بازنشسته هفتاد و پنج ساله استخدام شدم. به بیماری‌های زیادی مبتلا  و عمیقاً توسط حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) مسموم شده بود و حاضر نبود به صحبت‌هایم درباره فالون دافا گوش دهد.

به او گفتم: «به دلیل بیماری‌هایم، می‌خواستم به زندگی‌ام خاتمه دهم تا اینکه شخصی درباره فالون دافا به من گفت. پس از شروع تمرین دافا، سلامتم را بازیافتم.»

اطمینان حاصل کردم که می‌داند (ح.ک.چ) به فالون دافا تهمت زده است و اینکه آزار و شکنجه، به افرادی خوب، آسیب رسانده است. خوبی با خوبی پاداش داده می‌شود و اعمال شیطانی با مجازات کارمایی.

پس از شنیدن حرف‌هایم گفت: «من فالون دافا را به درستی متوجه نشده بودم. پسرم در اداره پلیس کار می‌کند. فوراً تماس می‌گیرم و به او می‌گویم که تمرین‌کنندگان را آزار و شکنجه ندهد. من نیز می‌خواهم دافا را تمرین کنم.»

کتاب جوآن فالون را برایش تهیه کردم. با هم فا را مطالعه کردیم و تمرینات را انجام دادیم. طی سه ماه سلامتی‌اش را بازیافت. چون دیگر به کمک من نیازی نداشت، استعفا دادم.

زندگی در هماهنگی

یک زوج پیر مرا استخدام کردند. شوهر هشتاد ساله وقتی دچار تشنج می‌شد، بیهوش می‌شد و دهانش کف می‌کرد که خیلی ترسناک بود. همسرش بسیار تند‌خو بود و اغلب به همه ناسزا می‌گفت. پرستار‌های زیادی، به دلیل رفتارهای همسرش، حاضر به ادامه کار نشده بودند.

زمانی که برای آنها کار می‌کردم، همیشه نظر خانم را می‌پرسیدم و هر‌گاه بی‌دلیل سرزنشم می‌کرد، عذر‌خواهی می‌کردم. به من گفت که تمرین‌کنندگان فالون دافا مثل سایرین نیستند.

یک بار به خرید رفته بودیم که مرد تشنج کرد. از بنیانگذار دافا درخواست کردم که به او کمک کند و از آنها خواستم این جمله را تکرار کنند: «فالون دافا خوب است. حقیقت‌ـ نیک‌خواهی‌ـ بردباری خوب است.» پس از مدت کوتاهی که مرد آن جمله را گفت، توانست بنشیند. از آن زمان، این زوج صادقانه این دو جمله را تکرار کردند.

به‌تدریج ، اخلاق زن بهتر شد و شوهر، سلامتش را باز یافت.

عروس این زوج، پیش از شروع آزار و شکنجه تمرین فالون دافا را انجام می‌داد. چون از بیماری‌های زیادی در محنت بود به او گفتم که دوباره تمرین دافا را شروع کند. برایش معنی حقیقی تزکیه را شرح و آموزه‌های اخیر استاد را به او دادم. ما با هم فا را مطالعه و تبادل تجربه کردیم.

آن خانواده اکنون خوب هستند به همین دلیل از این کار هم استعفا دادم.

می‌دانم که هیچ چیز نمی‌تواند مانع من در تمرین دافا شود.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/8/1/158065.html