فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

قدرت نیک‌خواهی

17 اوت 2016

(Minghui.org) وقتی با مردم درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه مداوم در چین صحبت می‌کنم، زمانی که آنان با من موافق نیستند، قلبم تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد. دلیلش این است‌که اهمیت داشتن نگرش درست و طرز فکری صالح را درک کرده‌ام و این در حالی است که مطمئن می‌شوم که دیگران نقطه‌نظرهایم را درک می‌کنند.

روزی مردی مسن را دیدم که نزدیک یک آلاچیق نشسته بود. به‌طرفش رفتم و درباره فالون گونگ با او شروع به صحبت کردم. درحالی‌که، دستش را طوری تکان می‌داد که گویی می‌خواست مرا از خودش دور کند، گفت: «می‌توانی درست همانجا بایستی! بستگانم این روش را تمرین می‌کنند و برای سال‌های متمادی سعی کرده‌اند که مرا وادار به خروج از حزب کنند. حتی به یک کلمه از حرف‌های‌شان گوش نمی‌دهم!»

بیش از ۳۰ دقیقه با او صحبت کردم آنگاه صمیمانه گفت: «این رابطه‌ای تقدیری است که ما را دورهم جمع کرده است. شاید در زندگی گذشته‌مان خویشاوند بودیم. حالا مسیرمان دوباره با هم تلاقی کرده است، من نگران سلامتی و ایمنی شما هستم.» صمیمیت من قلبش را تحت‌تأثیر قرار داد و موافقت کرد که از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) خارج شود.

روزی اتوبوسی پر از روستائیان را دیدم که در کنار جاده پارک شده بود. وقتی شروع به صحبت درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه کردم، خانمی به من نگاه کرد و با عصبانیت گفت: «تو همان فرد هستی! چهره‌ات را می‌شناسم. می‌دانی که همسرم پس از شنیدن حرف‌های تو، هر روز تکرار می‌کند: «فالون دافا خوب است!»

من از طغیان احساساتش کمی شوکه شدم و فکر کردم که چه اتفاقی برای همسرش روی داده که او را نسبت به من تا این حد ناراحت کرده است.

ناگهان به‌خاطر آوردم که چند ماه قبل برای زوجی روشنگری حقایق کرده بودم. به‌خاطر می‌آوردم که آن آقا حقیقتاً صحبت‌هایم را درک کرده بود، درحالی‌که همسرش درک نکرده بود.

به‌آرامی گفتم: «به من نگاه کن. آیا من فرد خوبی نیستم؟» او به‌دقت به من نگاه کرد. توضیح دادم: «همسرت می‌داند که با خروج از ح.ک.چ و تکرار عبارات: فالون دافا خوب است. حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری خوب است، پاداش خواهد گرفت. آیا این با ارزش نیست که او مسن‌ است، اما هنوز هم بسیار سالم است؟» رفتارش تغییر کرد و لبخند زد.

به‌تدریج سایر مسافران نیز می‌پرسیدند که چگونه آنها می‌توانند از ح.ک.چ خارج شوند و شروع به تکرار عباراتی کردند که همسر آن خانم تکرار می‌کرد. حتی برخی از افراد از من می‌خواستند که این عبارات را روی برگه‌ای بنویسم و به آنها بدهم تا با دیدن این برگه آن عبارات را به‌خاطر بیاورند.

در یک آخر هفته‌، گروهی از کارگران را مشغول کار در کنار بزرگراه دیدم. به‌طرف آنها رفتم و درباره فالون دافا با آنها صحبت کردم و توضیح دادم که چرا خروج از حزب امری ضروری است. با اولین مردی که صحبت کردم فوراً برای خروج از حزب موافقت کرد. اما مرد دوم نپذیرفت که از حزب خارج شود.

مرد اول مشتاقانه به دومی گفت: «واقعاً، تو باید از حزب خارج شوی. نگذار وقتی این خانم اینجا را ترک می‌کند نگران تو باشد!» با کمک محبت‌آمیزش، مرد دوم نیز موافقت کرد.

درست لحظه‌ای بعد، سرکارگر ظاهر شد و از من خواست که آن مکان را ترک کنم. درحالی که می‌خواستم درباره فالون گونگ با او صحبت کنم، مرد اول با عجله جلو آمد و به من گفت: «بگذار من با او صحبت کنم!» آنگاه مطالبی را که به او گفته بودم، برایش بیان کرد. چند دقیقه بعد، سرکارگر موافقت کرد که با نام مستعار از حزب خارج شود.

قبل از اینکه محل کارشان را ترک کنم، همه افرادی که با آنها صحبت کرده بودم، ابراز تمایل می‌کردند که خودشان را از ح.ک.چ دور نگه می‌‌دارند.

معتقدم که توانایی آنها برای درک مطلبی که می‌گفتم، بخشی به‌دلیل وضعیت ذهنی من در آن زمان بود.

صحبت آن مردکه ‌گفت: «اجازه نده این خانم نگرانت باشد،» آن انعکاس واقعیِ افکار درونی‌ام بود.

افرادی که با من صحبت می‌کردند، می‌گفتند که من فردی مهربان هستم. به این دلیل بود که صمیمانه آرزو می‌کردم درک کنند آزار و شکنجه فالون گونگ کاری اشتباه است. احساس می‌کردم که این خواست، نیک‌خواهی یک تمرین‌کنندۀ واقعی را منعکس می‌کند و به مردم کمک می‌کند که ماهیت دروغ‌ها و افتراهای ح.ک.چ را درباره فالون گونگ درک کنند.

موقعی که افراد صمیمیتم را احساس کنند، تحت‌تأثیر آن قرار می‌گیرند. به‌همین دلیل است که در طول چند سال گذشته، موفق شدم که بیش از ۱۰ هزار تن را به خروج از حزب و سازمان‌های وابسته به آن تشویق کنم. نمونه‌هایی مانند مثال فوق تقریباً هر روز اتفاق می‌افتد.

البته، افرادی وجود دارند که وقتی با آنها صحبت می‌کنم، حاضر به ترک ح.ک.چ نیستند. به‌طور ناراحت‌کننده‌ای آگاه می‌شوم که این وقایع از آنجا ناشی می‌شود که نیک‌خواهی‌ام هنوز به‌اندازه کافی قوی نیست.

اکنون دریافته‌ام که چرا این مسئله اهمیت دارد که به‌طور استوار ذهن‌مان و سرشت قلب‌مان را بهبود دهیم. اگر می‌خواهیم موجودات ذی‌شعور بیشتری را نجات دهیم، باید شجاعانه و با قوت به جلو پیش برویم!

http://en.minghui.org/html/articles/2016/6/29/157609.html