(Minghui.org) استاد به ما ‌آموختند:

«به شما می‌گویم، برای سال‌ها پیوسته گفته‌ام که توانایی‌های مریدان دافا عظیم است، با این حال خیلی از افراد این را باور ندارند چراکه آن توانایی‌ها مجاز نبوده‌اند که دیده شوند. تحت تأثیر افکار درست، هر چیزی در اطراف شما، و همچنین خود شما، دست‌خوش تغییر خواهید شد. با این حال هرگز در مورد این فکر نکرده‌اید که آن را امتحان کنید.» («آموزش فای بیستمین سالروز»)

«وقتی افراد بد در این دنیا شرور به نظر می‌رسند، و شاید خیلی وحشیانه عمل کنند، علتش این است که موجودات شیطانی‌ای پشت آنها وجود دارند که از آنها پشتیبانی می‌کنند. آن موجودات شیطانی را از بین ببرید و دیگر آن فرد نخواهد توانست آن وحشی‌گری را داشته باشد.» («آموزش فای بیستمین سالروز»)

صحبت با مردم درباره فالون دافا

 عصر روز ۲ دسامبر ۲۰۱۵، برای روشنگری حقیقت به مردم درباره فالون دافا و آزار و شکنجه بیرون رفتم. همان ابتدا توانستم چهار یا پنج نفر را متقاعد کنم که از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های آن خارج شوند. کمی بعد از کنار یک محل پرورش درخت رد می‌شدم که دیدم حدود ده کارگر زیر یک درخت را حفاری می‌کردند تا آن را به‌جای دیگری منتقل کنند. کنار یکی از کارگران رفتم و با او درباره فالون دافا و آزار و شکنجه شروع به صحبت کردم.

پس از اینکه کمی به حرف‌هایم گوش کرد، گفت: «وقتی تمرین‌کنندگان دافا حرف می‌زنند، دوست دارم پای صحبت‌های‌شان بنشینم و چیزی که می‌گویید، حقیقت است. تاکنون بیش از هجده هزار نفر از مسئولین عالی‌رتبۀ فاسد دستگیر شده‌اند. اما آنها تنها ۲ درصد مسئولین فاسد را تشکیل می‌دهند. به‌نظر می‌رسد هیچ مقامی در حزب وجود ندارد که فاسد نباشد! این‌بار حزب محکوم می‌شود.»

از او پرسیدم که آیا تاکنون عضو حزب یا هیچ‌یک از سازمان‌هایش بوده است. گفت که عضو لیگ جوانان و پیشگامان جوان بوده است. به او دربارۀ طبیعت حزب و سازمان‌های وابسته به آن توضیح دادم و توصیه کردم که از تمام این سازمان‌ها خارج شود.

او پاسخ داد: «شما تمرین‌کنندگان، خوبی درون مردم را بیدار می‌کنید و درحال کمک به ما در اجتناب از فجایع هستید. لطفاً کمک کن از سازمان‌های ح.ک.چ خارج شوم.»

 غلبه بر مداخله

کنار کارگر دیگری رفتم و شروع به صحبت دربارۀ فالون دافا کردم. کارگر دیگری که فاصلۀ زیادی با ما داشت، فریاد زد: «دیگر صحبت نکن. رئیس‌مان دارد می‌آید که تو را تحویل پلیس دهد.» از آنجاکه تمرکزم بر نجات موجودات بود، از چیزی نترسیدم. در آن لحظه دو مأمور پلیس از کنار گلخانه رد شدند اما من نترسیدم و به صحبت ادامه دادم.

کمی پس از آن، رئیس‌شان با یک ماشین مشکی‌رنگ نزدیک شد و کارگری که فریاد می‌زد به فریاد زدن ادامه داد و گفت: «رئیس‌مان برای دستگیری تو آمده!» بازهم تحت تأثیر قرار نگرفتم و به صحبت با آن کارگر ادامه دادم. آن ماشین با سرعت زیاد نزدیک شد و بدون اینکه بایستد به حرکت ادامه داد. دقیقاً هانطور که استاد فرمودند: «… فقط با تحت تأثیر قرار نگرفتن قلب‌تان قادر خواهید بود تمام وضعیت‌ها را داره کنید.» («آخرین وابستگی‌(های)تان را از بین ببرید» از نکاتاصلیبرایپیشرفتبیشتر۲)

حرفهایم رانپذیرفت

وقتی آن کارگر دید که پلیس و رئیسش با من مداخله‌ای نکردند، به سمت من دوید. قبل از اینکه به من برسد، آن کارگر را متقاعد کرده بودم که از لیگ جوانان و سازمان پیشگامان جوان خارج شود. به آرامی از او پرسیدم: «حالتان چطور است؟» سپس سؤال کردم: «آیا هرگز عضو حزب یا سازمان‌های وابسته به آن شده‌اید؟ اگر عضو هستید، توصیه می‌کنم از هردوی آنها خارج شوید. آنگاه آیندۀ خوبی خواهید داشت.» او پاسخ داد: «وقتی در ارتش بودم به حزب پیوستم. چطور جرأت می‌کنی از من بخواهی که از حزب خارج شوم! تو ضد حزب هستی و من تو را تحویل پلیس می‌دهم.»

گفتم: «فالون دافا یک روش تزکیۀ بسیار اخلاقی است و تمرین‌کنندگان دافا افراد خوبی هستند که حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری را تزکیه می‌کنند. ح.ک.چ یک سازمان شیطانی است که ماهیت آن مملو از فریب و خشونت است. از زمانی‌که به‌قدرت رسیده است، پشت‌سر‌هم مرتکب اعمال خشونت‌آمیز شده و ۸۰ میلیون چینی را به قتل رسانده است. در سال ۱۹۸۹ دانشجویان را در میدان تیان‌آن‌من قتل عام کرد و در سال ۱۹۹۹ آزار و شکنجه تمرین کنندگان فالون دافا را شروع کرد. آنها ده‌ها میلیون تمرین‌کننده فالون دافا را دستگیر کرده و میلیون‌ها تمرین‌کننده را به‌قتل رساندند. آنها حتی اعضای بدن تمرین‌کنندگان را زنده زنده برداشته‌اند و آن اعضاء را برای کسب سود به فروش رساندند. لطفاً به من بگو آیا این یک حزب سیاسی خوبی است؟»

وی گفت: «حرف‌هایت را باور نمی‌کنم. تو ضد حزب هستی. تو را تحویل پلیس می‌دهم!»

با قدرت فوقطبیعی دافا از خودم دفاع کردم

نترسیدم؛ به او توصیه کردم که هیچ کار شرورانه‌ای انجام ندهد چون در این‌صورت با عقوبت کارمایی مواجه خواهد شد. صورتش از خشم آبی شد، دندان‌هایش را به‌هم فشرد و فریاد زد: «همین حالا با پلیس تماس می‌گیرم که دستگیرت کنند.»

در آن لحظه، از استاد درخواست کردم که از من محافظت کنند و در ذهنم افکار درست فرستادم. گفتم: «هیچ کار شرورانه‌ای انجام نده.» و حرکت «آرهات کوهی را بر پشتش حمل می‌کند» را انجام دادم (حرکتی در اولین تمرین فالون دافا). همینکه دستانم را به آرامی به‌سمت بیرون فشار می‌دادم، با چهار دست و پایش به هوا پرتاب شد و برروی پشتش داخل گودالی در زمین افتاد. بلند شد، دستانش را دوباره مشت کرد و به سمت من دوید. دوباره همان حرکت را انجام دادم تا از خودم محافظت کنم و او دوباره به هوا پرتاب شد و برروی پشتش داخل گودال افتاد.

او دوباره بلند شد و با صورتی درهم و گرفته به سمت من دوید. با صدای «بنگ» به قفسۀ سینه‌ام مشتی زد. با اینکه حدود ۷۰ سال سن دارم، اما هیچ دردی حس نکردم. وقتی برای بار دوم می‌خواست به من ضربه‌ای بزند، حرکت «آرهات کوهی را بر پشتش حمل می‌کند» را مجدداً انجام دادم. برای بار سوم به هوا پرتاب شد و به پشت، درون گودال دیگری افتاد. سه تلاش خشونت‌آمیز وی ناموفق بود. وی چهار‌دست‌و‌پا از گودال بیرون آمد و مغلوب و افسرده به حفاری چاله ادامه داد. 

میتوانیم با افکار درست قوی قدرت دافا را متجلی کنیم

در چنین شرایطی، حقیقتاً قدرت و سرشت معجزه‌آسای دافا را تجربه کردم. واقعاً باور دارم مادامی‌که افکار درست قوی داشته باشیم، بدن‌های قانون استاد و موجودات الهی درست تمام‌مدت از ما محافظت می‌کنند. مادامی که افکار درست قوی داریم، می‌توانیم از قدرت‌های فوق طبیعی که استاد به ما عطا کرده‌اند، استفاده کنیم.

وقتی با شرایطی مواجه می‌شویم که افراد شرور با تمرین‌کنندگانی مداخله می‌کنند که درحال روشنگری حقیقت دربارۀ فالون دافا و آزار و شکنجه هستند، باید به‌یاد داشته باشیم که از استاد درخواست محافظت و استقامت کنیم. همچنین می‌توانیم سعی کنیم از توانایی‌های فوق‌طبیعی خود برای محافظت از خودمان استفاده کنیم. باید سعی کنیم در این زمان باقی‌مانده، مردم بیشتری را نجات دهیم.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/5/18/157047.html