(Minghui.org) در نوامبر سال گذشته بیش از دویست تمرین‌کننده در شهرمان در یک روز بازداشت شدند. بیش از پنجاه نفر از آنها محکوم به زندان شدند. برخی از تمرین‌کنندگان از روی ترس اظهاریه‌های ندامت مبنی بر دست‌کشیدن از تمرین فالون دافا نوشتند.

چنین زیان گسترده و چشمگیری ناشی از شکاف بزرگی در منطقه‌مان بود. تمرکزمان بیش از حد بر انجام کارهای دافا بود و تزکیه شخصی را نادیده گرفته بودیم.

از سال ۱۹۹۹ که آزار و شکنجه آغاز شد، هماهنگ‌کنندگان معمولاً می‌گفتند: «تزکیه شخصی مشکلی نیست. مأموریت ما نجات موجودات ذی‌شعور است. بعد از اینکه به خانه رفتید می‌توانید به درون نگاه کنید. درحال‌حاضر به راه‌حل‌های عملی نیاز داریم.»

به‌تدریج، کسانی که کارهای دافا را بیشتر انجام می‌دادند یا توانایی‌های بیشتری داشتند به‌عنوان الگوهای ما در تزکیه درنظر گرفته شدند. تمام بدنه تمرین‌کنندگان از نگاه به درون و رشد شین‌شینگ منحرف شد.

تمرین‌کنندگان به‌جای اینکه در تزکیه شخصی‌شان رشد و پیشرفت داشته باشند، وقتی با مداخله‌ای مواجه می‌شدند یا اختلافات شخصی داشتند، بیشتر و بیشتر به هماهنگ‌کنندگان اتکا می‌کردند. بسیاری از هماهنگ‌کنندگان یا تمرین‌کنندگان توانمند آن‌قدر درگیر حل مشکلات روزمره بودند که خود آنها هم در تزکیه شخصی‌شان می‌لغزیدند و همین باعث شد که بازداشت شوند.

با این حال، آنها همیشه به‌عنوان مواردی مجزا درنظر گرفته می‌شدند و این بازداشت‌ها هشداری برای سایر تمرین‌کنندگان نبود که به درون نگاه کنند.

به‌دلیل وابستگی در طلب انجام کارهای دافای بیشتری بودن، کارهای بسیاری با کیفیت کم یا بدون افکار درست کافی به‌انجام می‌رسید.

وقتی در ماه مه گذشته شروع به تهیه شکایات کیفری علیه جیانگ زمین کردیم، تمرکزمان بیش از اندازه روی این بود که تمرین‌کنندگان بیشتری در این کار شرکت کنند، درحالی‌که بسیاری از ما هنگام ارسال شکایات کیفری آن را جدی نمی‌گرفتیم. بدون درکی کامل از این موضوع و افکار درست لازم، شکایاتی که تهیه کردیم بهانه‌ای برای پلیس شد که در ماه نوامبر گذشته این بازداشت دسته‌جمعی را انجام دهد.

سال‌های زیادی از تزکیه شخصی‌ام غافل شده بودم. افکار منفی بسیاری داشتم، به‌ویژه نسبت به مأمورین پلیسی که ما را آزار و شکنجه می‌کردند، تنفر داشتم. گاهی اوقات برخی از مأمورین پلیس از تمرین‌کنندگان محافظت می‌کردند ولی من به آنها مشکوک بودم که شاید برنامه و دستور کار دیگری در سر دارند. باور نداشتم که موجودات ذی‌شعور می‌توانند خود را اصلاح کنند. با داشتن چنین افکار منفی‌ای چگونه می‌توانستم نجاتشان دهم؟

پس از اینکه افکار خودم را اصلاح کردم، متوجه شدم که تمام موجودات زنده یک طبیعت خالص و پاک دارند. با این فکر خالص و نیک‌خواهانه، دریافتم که هیچ مانعی بین من و سایر تمرین‌کنندگان وجود ندارد و تمام موجوداتی که با آنها مواجه می‌شدم را گرامی می‌داشتم.

اگر همه ما چنین افکار نیک‌خواهانه‌ای داشتیم، مردم عادی اطرافمان آن را حس کرده و باور می‌کردند که تمرین‌کنندگان فالون دافا افراد خوبی هستند. پس آیا با این کار، پیشاپیش نجاتشان نداده بودیم؟

به این بیندیشید که چرا شن‌یون تا این حد در نجات مردم موفق است. اجراکنندگان با جدیت به تزکیه خود می‌پردازند و به‌همین خاطر استاد و موجودات الهی می‌توانند کمکشان کنند که موفق شوند. این یک نمونۀ قدرتمند است که استاد به ما ارائه داده‌اند. اگر به‌طور حقیقی خودمان را تزکیه کنیم، ما نیز برای نجات تعداد بیشتری از مردم، همان قدرت که از فا نشأت می‌گیرد را خواهیم داشت.

بیایید آموزه‌های استاد را به‌یاد داشته باشیم:

«اما وقتی با مشکلاتی مواجه می‌شویم، باید درباره آنها بیشتر فکر کنیم: چرا آن فرد درمقابل شما کتاب را از بین برد؟ آیا به این خاطر بود که وابستگی‌هایی داشتید؟ یا شاید مشکلی در خود شما وجود داشت؟ اگر در آن لحظه ذهن‌تان را درست می‌کردید، احتمالاً بلافاصله دست از نابود کردن کتاب می‌کشید. به احتمال خیلی زیاد این اتفاق می‌افتاد. اغلب گفته‌ام که هرگاه با مشکلی مواجه می‌شوید، باید اول نگاهی به خودتان بیندازید. حتی اگر آن مشکل هیچ ارتباطی با شما نداشته باشد، وقتی آن را می‌بینید، هنوز هم باید درون خود را جستجو کنید. می‌گویم که آنگاه هیچ‌چیزی نمی‌تواند مانع پیشرفت در مسیرتان شود.» (آموزش فا در کنفرانس فا برای دستیاران در چانگچون)

http://en.minghui.org/html/articles/2016/7/30/158026.html