(Minghui.org) اخیراً صحنه‌هایی را در بعد دیگری دیدم که کمک کرد نسبت به چند موضوع درک عمیق‌تری به‌دست آورم.

ابتدا خط تیره‌ای را دیدم که در آسمان ظاهر شد و به‌نظر می‌رسید کیهان را به دو بخش خوب و بد تقسیم می‌کند. در قسمت بد، چیزهای بد زیادی را به‌صورت مبهم دیدم.

متوجه شدم که این به من نشان می‌دهد که هر دوی عوامل مثبت و منفی در کیهان وجود دارند و این بازتابی از قانون جهانی بازداری متقابل و ایجاد متقابل بود. درست همان‌طور که استاد بیان کردند:

«همگی می‌دانید که موجودات خوب و بد هر دو در کیهان وجود دارند. جایی که بوداها هستند، اهریمن‌ها نیز هستند. جایی که خدایان مثبت هستند، خدایان منفی هم هستند. آن‌ها متضاد یکدیگرند زیرا پیامدهای اجتناب‌ناپذیر کیهان هستند.» (آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۰۷)

این قانون در این دنیای بشری، به‌صورت سرشت بودایی شخص درمقابل سرشت بشری‌اش نمایان می‌شود. هرچه سمت بشری شخص قوی‌تر باشد، سمت خدایی‌اش ضعیف‌تر خواهد بود.

استاد به ما آموختند:

«همین برای انسان‌ها صدق می‌کند که سرشت بودایی و سرشت اهریمنی را هم‌زمان دارا هستند. هر چیزی که شخص بدون تعهدات و محدودیت‌های اخلاقی انجام دهد از سرشت اهریمنی است. تزکیه بودا شدن برای از بین بردن سرشت اهریمنی و تقویت و افزایش سرشت بودایی شما است.» («سرشت بودایی و سرشت اهریمنی» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۱)

یک تزکیه‌کننده باید سرشت بودایی خود را پرورش دهد. محیط تزکیه‌اش نیز می‌تواند او را تقویت کند. اگر درختی به یک سمت خم شود، می‌توانیم با میله‌ای تقویتی آنرا سرپا نگه‌داریم. محیطی سالم می‌تواند به تزکیه‌کننده کمک کند تا میزان بیشتری از سرشت خدایی‌اش را به‌کار گیرد.

علاوه‌برآن، این خط تیره به من نشان داد که هنوز چیزهای بد بسیاری در کیهان وجود دارند. همان‌طور که این ‌چیزهای بد در سطوح پایین‌تر و سرانجام در دنیای بشری منعکس می‌شوند، شدیداً بر افکار و اعمال انسان‌ها اثر می‌گذارند و حتی بر تزکیه‌کنندگان تأثیر می‌گذارند.

استاد بیان کردند:

«همان‌‏طور که مشخص شده است، آزار و شکنجه‌ای که مریدان دافا در تزکیه‌شان با آن مواجه شده‌اند نمایشی در اجتماع بشری از واکنش‌های شدیدی است که موجودات مثبت و منفی در میان شکل‌گیری دوبارۀ کیهان داشته‌اند.» («آموزش فای بیستمین سالروز»)

احساس کردم یکی از این تأثیرات بد روی تزکیه‌کنندگان، این است که برخی از افراد فقط در ظاهر تزکیه می‌کنند و کارها را تنها برای نمایش انجام می‌دهند و کارهای مهمی را که در معرض توجه نیست، نادیده می‌گیرند.

سپس در بعدی دیگر، تمرین‌کنندگان زیادی در سمت روشن یا صالح را دیدم که به سمت خط تیره حرکت می‌کردند. بعضی از آنها می‌گفتند: «نمی‌توانم در تزکیه موفق شوم، اما می‌توانم فرد خوبی باشم! بسیاری از ما می‌توانیم افراد خوبی باشیم!»

من و دو تمرین‌کنندۀ دیگر سعی کردیم متوقف‌شان کنیم و از آنها خواستیم که به سمت روشن برگردند. آنها گوش نکردند و ‌گفتند که چقدر بهتر از بقیه تمرین‌کنندگان تزکیه کرده‌اند. حتی برخی از آنها تمرین‌کننده‌ای را به زمین هل دادند.

ما، هر سه، از استاد تقاضای کمک کردیم.

بلافاصله، یکی از آنها گفت: «پایان این جاده بن‌بست است.»

اما دیگران گفتند: «به او گوش ندهید. بیایید ادامه دهیم.»

همان‌طور که به حرکت ادامه می‌دادند، روبروی‌شان آتش و رعد و برق ظاهر شد. عده‌ای مردد بودند. یک رعد و برق زده شد. در‌حالی‌که گریه می‌کردند و جیغ می‌کشیدند، عقب‌نشینی کردند.

بازهم یک نفر گفت: «بیایید راه دیگری پیدا کنیم و برای اجتناب از این مانع، دور بزنیم.»

رعد و برق‌ها زیاد شدند. بعضی‌ها داخل سوراخ‌هایی سقوط کردند. بعضی‌ها برگشتند و به سمت روشن حرکت کردند.

آنگاه دسته‌ای موجودات فاسد که نمایانگر اهریمن بودند، ظاهر شدند. آنها کودکان و کسانی که ضعیف بودند را به حرکت به سمت تاریک می‌راندند.

یک تزکیه‌کننده دافا گفت: «بیایید از شمشیر خرد برای نابود کردن این موجودات استفاده کنیم.»

یک چوب نازک بامبو به پرواز درآمد تا آن تزکیه‌کننده را بزند. ما یک تور فا و ابزار فا فرستادیم تا آن چوب را بگیرد.

عده‌ای از افراد ضعیف‌تر به خودشان آمدند و بیدار شدند و علیه آن موجودات شروع به جنگیدن کردند. برخی برگشتند و به عقب حرکت کردند.

اما بقیه هنوز به سمت تاریک حرکت می‌کردند. رعد و برقی اصابت کرد و عده‌ای به پایین افتادند. دوباره رعد و برق زد و تعداد بیشتری افتادند. افراد زیادی ایستادند و به عقب فرار کردند.

سپس آن اهریمن، با چاقوهایی شروع به کشتن مردم کرد. کودکان و آنهایی که ضعیف بودند فرار می‌کردند و پنهان می‌شدند. بعضی‌ها با اهریمن ‌جنگیدند. خدایان صالح برای کمک آمدند و با آن موجودات فاسد جنگیدند.

آنگاه تمام این صحنه‌ها ناپدید شد.

چیزهایی که دیدم مرا به فکر واداشت که بعضی تزکیه‌کنندگان هنوز دوست دارند از دیگران پیروی کنند. آنها هنوز یاد نگرفته‌اند که قلب خود را برای تزکیه دنبال کنند و تصمیمات خودشان را بگیرند.

این صحنه‌ها به من می‌گویند، همان‌طور که مرحله نهایی اصلاح فا آشکار می‌شود، بخش خدایی‌مان باید قوی باشد. ما نمی‌خواهیم توسط نیروهای منفی به پایین کشیده شویم و بیشتر اینکه نمی‌خواهیم کورکورانه به سمت تاریک برویم. باید مسیرمان را به‌طور صالح بپیماییم. همچنین باید همانند بدنی واحد، با یکدیگر همکاری کنیم تا محیطی خوب بسازیم. محیطی که به‌نوبۀ خود سمت خدایی‌مان را تقویت خواهد کرد.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/5/14/156974.html