(Minghui.org) به‌تازگی مقاله تبادل تجربه‌ای درباره یکی از تمرین‌کنندگان خواندم که در تزکیه‌اش سست شده بود. هروقت مشکل جسمی پیدا می‌کرد یا علائم کارمای بیماری‌اش وخیم‌تر می‌شد، فا را مطالعه می‌کرد و برای فرستادن افکار درست به تمرین‌کنندگان دیگر می‌پیوست. اما بعد از اینکه علائم بیماری‌اش ناپدید می‌شد، دوباره خودش را غرق جامعه مردم عادی می‌کرد.

عمل تزکیه حقیقتاً جدی است. پس از اینکه این چرخه چند بار تکرار شد، بالاخره زندگی این تمرین‌کننده به پایان رسید. هنگامی‌که در حال مرگ بود حس پشیمانی شدیدی داشت و می‌خواست که شانس دیگری داشته باشد، اما دیگر خیلی دیر شده بود. 

در منطقۀ محلی‌مان شاهد موقعیت‌های مشابهی بوده‌ام. اتفاق مشابهی برای هماهنگ‌کنندۀ سابق‌مان رخ داد.  

ما در شهری در استان جیلین زندگی می‌کنیم که حدود چهارصد هزار نفر جمعیت دارد. تمرین‌کننده الف برای مدتی طولانی هماهنگ‌کننده محل‌های مطالعه گروهی‌مان بود. پس از اینکه در سال ۱۹۹۹ آزار و شکنجه آغاز شد، وی به‌خاطر ترس از بازداشت شدن، جرأت نداشت با تمرین‌کنندگان دیگر در تماس باشد. همچنین می‌ترسید که درباره حقیقت فالون گونگ با دیگران صحبت کند یا با این سرکوب مخالفت کند. برخی از تمرین‌کنندگان سعی کردند با او تماس بگیرند و او را تشویق کنند تا قدم پیش گذارد، اما موفق نشدند.

تمرین‌کننده الف دو سال پیش درگذشت. قبل از مرگش وضعیت سلامتی خوبی داشت اما یک شرایط جسمی ناگهانی باعث شد که در بیمارستان بستری شود. درمان بیمارستان کمکی به بهبودی‌اش نکرد و او جان خود را از دست داد. درحقیقت، او قبلاً هم شرایط مشابهی را تجربه کرده بود و با درمان‌ فوری پزشکی نجات یافته بود. اما این درس سخت باعث بیداری و تزکیه جدی‌تر وی نشد. وقتی دوباره این اتفاق افتاد، جانش را گرفت.

مادر همسرش، تمرین‌کننده ب، بعد از مرگش رؤیایی دید که در آن، تمرین‌کننده الف به او گفته بود که به‌دلیل سستی‌اش در تزکیه، استاد او را به‌عنوان یک مرید دافا در نظر نگرفتند. تمرین‌کننده الف از مادر همسرش خواست یک اظهارنامه در وب‌سایت مینگهویی منتشر کند. اما تمرین‌کننده ب این کار را نکرد.

بعداً در تمرین‌کننده ب نیز علائمی از کارمای بیماری نمایان شد و وی در بیمارستان بستری شد. وقتی در بیمارستان بود، دوباره آن رؤیا را دید که در آن، تمرین‌کننده الف همان درخواست را از او کرد. در این‌باره بحث و گفتگو کردیم اما نمی‌دانستیم چه‌کار کنیم. در گذشته، پس از اینکه برخی تمرین‌کنندگان به‌دلیل آزار و شکنجه شدید در زندان از تمرین فالون گونگ کناره‌گیری کرده بودند، اظهارنامه‌ به مینگهویی ارسال کرده بودیم. اما تمام آن اظهارنامه‌ها شامل این موضوع بودند که تمرین‌کنندگان با تلاش بیشتر توانستند بازگردند و ضعف و کاستی‌های‌شان را جبران کردند. ازآنجاکه تمرین‌کننده الف از دنیا رفته بود، این اظهارنامه در این شرایط چه کمکی می‌کرد؟ 

استاد بیان کردند:

«نمی‌خواهم ببینم که یک شاگرد هم سقوط کند، اما قطعاً مریدان بی‌صلاحیت هم نمی‌خواهم.» («مداخله را دور کنید»، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۲)

طی سال‌ها استاد بارها در بسیاری از کنفرانس‌ها به ما گفته‌اند که به‌عنوان مریدان دافا به‌خوبی عمل کنیم. به‌طور مشخص‌تر اینکه باید خوب تزکیه کنیم، تبلیغات نفرت‌برانگیز را برملا کنیم و افکار درست بفرستیم. 

مأموریت ما این است و بهانه‌ای برای انجام ندادنش نداریم. اگر عهد و پیمان‌های‌مان را به‌انجام نرسانیم، آینده افراد بسیاری به‌خطر می‌افتد و ما مسئولیت آن را به‌دوش خواهیم کشید.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/7/9/157750.html