(Minghui.org) تمرین فالون گونگ را با این امید شروع کردم که به فرزندانم نیز از مزایای آن بهره‌مند شوند. چند روز پس از شروع به تزکیه، ورم غشاء مخاط بینی‌ام که مزمن شده بود و سال‌ها آزارم می‌داد، ناپدید شد.

طولی نکشید که خلق و خوی بدِ پسرم، به‌تدریج بهبود یافت. هنگامی‌که، درباره مسائل مهم مانند مفهوم زندگی با او صحبت می‌کردم، صبورتر شده بود. دخترم نیز شغل ثابت پیدا کرد.

رشد شین‌شینگ

گروه مطالعه فای ما هفت یا هشت تمرین‌کننده داشت و متوسط سن آنها بالای ۶۰ سال بود. مطالب اطلاع‌رسانی را برای گروه از یک سایت توزیع که به آن اعتماد داشتم، تهیه می‌کردم.

در ابتدا، فقط می‌توانستم دو یا سه نسخه تهیه کنم و با سایر تمرین‌کنندگان به‌اشتراک بگذارم. وقتی که آخرین تمرین‌کننده فرصتی می‌یافت این مطالب اطلاع‌رسانی را بخواند، دیگر مطالبش قدیمی شده بود. هرکسی می‌خواست اولین نفری باشد که این مطالب را می‌خواند.

با کمبود مطالب برای مطالعه، تمرین‌کنندگان در گروه‌مان احساس می‌کردند که از سایرین عقب افتاده‌ایم. می‌خواستم که مطالب اطلاع رسانی‌مان را خودمان تهیه کنیم، اما به دلیل کهولت سن و کمبود معلومات در زمینه کامپیوتر می‌ترسیدم، اقدام به انجام این کار کنم.

با عرضه محدود مطالب اطلاع‌رسانی، در تلاش‌مان برای نجات مردم سست شده بودیم. از یکدیگر انتقاد می‌کردیم. برخی از اعضاء به‌تدریج شروع به شکایت و گله کردند و به‌خاطر عدم کیفیت مطالب مرا سرزنش می‌کردند.

فکر می‌کردم که سختی‌های بسیاری را تحمل می‌کنم تا مطالب اطلا‌ع‌رسانی را در هوای بارانی یا گرم به‌دست آنها برسانم و احساس می‌کردم که اشتباه می‌کنم. بدون تذکر یا اشاره‌ای از طرف استاد، مأموریتم را قطع ‌کردم.

از خودم سؤال می‌کردم که آیا از آن راهب در کتاب «سفر به غرب» قویتر بودم که بر انواع سختی‌ها غلبه کرد و مأموریتش را به‌پایان رساند. قدم گذاشتن در مسیر تزکیه، به‌طور تصادفی اتفاق نمی‌افتد. این نظم و ترتیب استاد است. مشقتی که با آن مواجه می‌شوم در واقع فرصتی را برایم ایجاد می‌کند که افکار بشری را رها کنم. آنگاه، آرام شدم و مأموریتم را بدون رنجش، ازسرگرفتم.

تهیه مطالب اطلاع‌رسانی

با توجه به افزایش تقاضا، تمرین‌کنندگانی که در سایت تهیه مطالب اطلاع‌رسانی کار می‌کردند، باید تعداد نسخه‌های عرضه شده به هر گروه را کاهش می‌دادند. مواقعی پیش می‌آمد که مطلبی به‌دستم نمی‌رسید. وقتی آن اتفاق رخ می‌داد، احساس می‌کردم که در مأموریتم منحرف شدم و شکست‌ خوردم.

نگران بودم که تمرین‌کنندگان نمی‌توانند مطالب اطلاع‌رسانیِ به روز و آموزه‌های فای جدید استاد را مطالعه کنند، مصمم شدم که خودم شیوۀ تهیه مطالب را یاد بگیرم. کار سختی بود، اما احساس می‌کردم پذیرفتن سختی‌ها برای یک تمرین‌کننده لازم است.

در ابتدا یک دستگاه کپی خریدم. هنگام شروع کار کمی عصبی بودم. طولی نکشید که دریافتم، هرموقع افکار بدی دارم یا  کارهای پیش‌پا افتاده باعث پریشانی‌ام می‌شود، دستگاه کپی نیز خراب می‌شود. آنگاه، متوجه شدم که اصلی وجود دارد هرچیزی در اطرافم براساس افکارم تغییر می‌کند. هنگامی‌که ذهنم پریشان بود، مشکلی بوجود می‌آمد، وقتی نیک‌خواهی‌ام را حفظ می‌کردم، دستگاه کپی به‌خوبی کارش را انجام می‌داد.

واکنش‌های دستگاه کپی به من کمک می‌کرد شین‌شینگم را رشد دهم. متوجه شدم که تزکیه خوب خودم، پیش‌نیازی برای تولید مطالب اطلاع‌رسانی است. به‌همین ترتیب، مطالعه فا نیز شین‌شینگم را رشد می‌دهد و فرستادن افکار درست به حالت ناپایدارم آرامش می‌بخشد.

اخیراً برخی از مهارت‌های ساده برای نگهداری دستگاه را یاد گرفتم. به این ترتیب می‌توانستم نسخه‌های بیشتری تهیه کنم. وقتی مطالب چاپ شده را به تمرین‌کنندگان می‌دادم، واقعاً احساس می‌کردم که یک مرید دافا هستم، گرچه، آن را کمی منفعلانه انجام می‌دادم، اما، از یوغ اسارت نیروهای کهن آزاد شده بودم.

وقتی با درخواست تمرین‌کنندگان برای مطالب اطلاع‌رسانی بیشتر مواجه شدم، به‌تدریج برای چاپ تعداد کافی از مطالب اطلاع‌رسانی، دستگاه‌های بیشتری را اضافه کردم. به‌منظور بالا بردن محتوای مطالب، شروع به یادگیری نحوه به‌دست آوردن اطلاعات در اینترنت کردم.

ترکیب این اطلاعات به‌صورت بروشور، به‌وسیلۀ کامپیوتر کار کاملاً پیچیده‌ای بود. یادگیری تکنیک‌ها برایم کار چالش برانگیزی بود، زیرا تعداد بسیار کمی از تمرین‌کنندگان مهارت انجام آن را داشتند و به دلیل تقاضای بسیار زیاد، وقت‌شان محدود بود که بتوانند به من آموزش دهند. گرچه، از فرزندم خواستم که مراحل انجام آن را در دفتر یادداشتم بنویسد و آنها را به‌تدریج درک کردم، اما، روز بعد فراموش می‌کردم.

این کندیِ روند یادگیری، مرا عصبی می‌کرد. از خودم ناراحت بودم، اما طولی نکشید که آرام شدم و شروع به مطالعه فا کردم. هرموقع که مطلبی را به‌خاطر نمی‌آوردم، افکار درست می‌فرستادم تا نیروهای کهن را که مانع به‌خاطر آوردن آن مطالب می‌شدند متلاشی کنم.

استاد در "آموزش فا در کنفرانس فای غرب ایالات متحده آمریکا ۲۰۰۴" بیان کردند: «اصلاح فا قطعاً پیروز خواهد شد و مریدان دافا قطعاً موفق خواهند شد.» سرانجام، به تدریج یاد گرفتم که چگونه مطالب اطلاع‌رسانی را توسط کامپیوتر تهیه کنم. سایت اطلاع‌رسانی‌ام به‌طور عادی کار می‌کرد و من نیز به‌طور مداوم مهارت‌های جدید را یاد می‌گرفتم.

قدردانی فراوان

تهیۀ مطالب اطلاع‌رسانی صرفاً یک مهارت نیست. آن نیز ابزاری است که استاد به ما اجازه می‌دهند از آن برای مهار کردن شیطان و نجات موجودات ذی‌شعور استفاده کنیم. دافا به من اعتماد به‌نفس می‌دهد و معجزاتی را بوجود می‌آورد. آن به من کمک می‌کند تا با دقت روند اصلاح فا را دنبال کنم.

مایلم در وهله اول از استاد برای حمایت و برکتی که نصیب‌مان کردند قدردانی کنم. همچنین مایلم از تمرین‌کنندگان فنی به‌خاطر حمایت نیک‌خواهانه‌شان تشکر کنم. هر موفقیت کوچکی حاصل تلاش‌ها و کمک‌های بسیاری از مریدان ناشناس دافا، خصوصاً تلاش آن تمرین‌کنندگان فنی است. بدون کمک آنها، نمی‌توانستم آنچه را که امروز دارم، به‌دست آورم.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/9/22/159251.html