فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

تغییر وضعیتی خطرناک با افکار و اعمال درست

20 ژانویه 2017 |   یک تمرین‎کننده فالون گونگ در چین

(Minghui.org) همیشه این واقعیت را در ذهنم دارم که یک تمرین‎کننده فالون گونگ باید در مواجهه با رنج و محنت‌ها، موقعیت خطرناک را به موقعیتی ایمن تبدیل کند. تا زمانی که تمرین‎کنندگان افکار و اعمال درستشان را حفظ کنند، همانطور خواهد شد که استاد بیان کرده‌اند: «وقتی واقعاً بتوانید آن را انجام دهید، درست مثل آن مسافر خسته و فرسوده، "سایه درختان بید، غنچه گل‎ها، محلی که سرم را روی آن بگذارم" را خواهید دید!» (جوآن فالون)

بازداشت در ایستگاه قطار

در طول تعطیلات پاک‎سازی آرامگاه در سال ۲۰۱۵، تصمیم گرفتم به‌منظور برگزاری یک مراسم یادبود برای پدر و مادر مرحومم، به زادگاهم سفر کنم.

مقداری مطالب روشنگری حقیقت فالون گونگ را نیز با خودم بردم تا به برادر و خواهر کوچک‌ترم و فرزندانشان بدهم.

در ایستگاه راه‌آهن، وقتی بلیط و کارت شناسایی‎ام را بررسی کردند، گفتند ازآنجایی که فالون گونگ را تمرین می‎کنم، اسمم در لیست سیاه‌شان است. بنابراین بازداشتم کردند و مطالب روشنگری حقیقت، اسکناس‎های پولی که اطلاعات فالون گونگ روی آنها نوشته شده بود و همچنین دستگاه پخش MP4مرا ضبط کردند.

مأموران پلیس از اداره پلیس راه‌آهن به خانه‎ام رفتند و آنجا را غارت کردند. آنها کتاب‎های فالون گونگم، تعدادی نشان یادبود فالون دافا و عکس‌های استاد لی، بنیانگذار تمرین تزکیه فالون گونگ، را مصادره کردند.

در اداره پلیس راه‌آهن برای یک روز و یک شب بازداشت شدم. مأموران پلیس به‌نوبت از من بازجویی می‎کردند. در اعتراض به این بازجویی‌های غیرقانونی‌ سکوت کردم و فقط گفتم: «من بی‎گناهم. این شما هستید که در حال ارتکاب جرم هستید. ما تمرین‎کنندگان فقط سخت تلاش‎ می‌کنیم افراد خوبی باشیم.»

با اینکه چیزی نگفته بودم، اما آنها دستور دادند متن بازجویی را امضاء کنم. از امضاء آن خودداری کردم و گفتم: «آنچه در این برگه نوشته شده، نادرست است، بنابراین آن را امضاء نمی‎کنم. من قانونی را نقض نکرده‌ام. شما در حال آزار و اذیت یک انسان خوب هستید.»

در نهایت، مأموران پلیس مرا آزاد کردند، به خانه رساندند و به مسئولین محلی دستور دادند مرا تحت نظارت خانگی قرار دهند. آنها پرونده مرا به اداره پلیس محلی منتقل کردند.

پلیس قانون را نقض می‌کند

هیچ یک از مأموران اداره پلیس محلی به خانه‎ام نیامدند، به‌جز مأمور جیانگ از اداره پلیس راه‌آهن که هراز گاهی مرا مورد آزار و اذیت قرار می‎داد. او اول با محل کارم تماس گرفت و سپس همراه یکی از سرپرستانم به خانه‎ام آمد تا از من بازجویی کند. آنها شایعاتی را نیز بین رؤسا و کارکنان محل کارم پخش کردند. در نتیجه بسیاری از آنها جرأت نمی‎کردند با من در تماس باشند و تمایلی نداشتند به توضیحاتم در مورد فالون گونگ گوش دهند.

در نهایت، هنگامی که معاون محل کارم درباره اسکناس‎های پول پرسید، به او گفتم: «حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) که رسانه‎های چین را کنترل می‌کند و مردم چین را فریب می‎دهد، ما را تحت آزار و شکنجه قرار می‌دهد. صدای ‌ما به هیچ کجا نمی‌رسد. این یکی از راه‎های محدودی است که می‎توانیم ازطریق آن درباره حقایق دافا به مردم بگوییم.»

این فرصتی عالی بود تا درباره خیلی چیزها با او صحبت کنم: درباره حقه خودسوزی در میدان تیان‌آن‌من که صحنه‌سازی شده بود، درباره آن سنگ طبیعی در استان گوئیژو که شش کلمه چینی «حزب کمونیست چین نابود خواهد شد» روی آن حک شده و درباره اینکه فالون گونگ در بیش از۱۰۰ کشور گسترش یافته و بسیاری از چیزهای دیگر.

درباره ماده ۳۵ قانون اساسی چین که حق «آزادی بیان و آزادی مطبوعات» در آن تصریح شده، صحبت کردم و به پلیس گفتم که من فقط از حقوق قانونی خودم استفاده می‌کنم.

گفتم: «این شما هستید که قانون را نقض می‎کنید.»

همه مأموران پلیس به‌جز مأمور جیانگ، حقایق را درک کردند. او اعتراف کرد که مطالب توقیف‌شده را خوانده است. از او پرسیدم: «پس چرا هنوز تمرین‎کنندگان فالون گونگ را تحت آزار و شکنجه قرار می‌دهی؟» او نتوانست جوابی بدهد.

آزار و اذیت از سوی دادستانی

دو مسئول از بخش پیگرد قانونی عمومی از دادستانی حمل و نقل راه‌آهن نانجینگ، در تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۵ به خانه‎ام آمدند. آن دو خانم گفتند که مأموران اداره پلیس راه‌آهن ناننینگ، پرونده مرا به دادستانی فرستاده‎اند. آنها از جانب من یک یادداشت درباره آزادی‎ام از زندان و یکی دیگر در مورد تفویض اختیار به مدافعان برای درخواست کمک‎های حقوقی نوشتند، اما من از امضاء کردن آنها خودداری کردم.

مسئولین دادستانی اغلب به خانه‎ام می‎آمدند و از من بازجویی می‎کردند. من از پاسخ دادن به هر گونه سؤالی خودداری می‎کردم و در عوض در مورد حقایق فالون گونگ به آنها می‎گفتم و از آنها می‎خواستم دست از آزار و شکنجه تمرین‎کنندگان بردارند.

مطمئن می‌شدم که درک کنند وقتی مأموران پلیس تمرین‎کننده‎ای را بازداشت می‎کنند، در حال ارتکاب جرمی علیه فالون گونگ هستند. همچنین به آنها می‌گفتم که اگر مأموری دست از مشارکتش در آزار و شکنجه برندارد، وقتی ح.ک.چ از هم فرو می‎پاشد، او نیز تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت.

همکاری میان تمرین‎کنندگان نتایجی به‌ارمغان می‎آورد

با کمک تمرین‎کنندگان محلی، ماجرایم در وب‌سایت مینگهویی منتشر شد. سایر تمرین‎کنندگان از سراسر جهان با دادستانی تماس گرفتند و در مورد حقایق فالون گونگ به آنها گفتند و از آنها خواستند که به این آزار و شکنجه خاتمه دهند.

تمرین‌کنندگان محلی ما مطالبی را برای دادستانی نیز فرستادند و اغلب افکار درست می‌فرستادند تا هر گونه مداخله‎ای را ازبین ببرند.

مأمور جیانگ به من گفت: «هم‎تمرین‎کنندگانت دیگر نباید با دادستانی تماس بگیرند.»

وکیلم گفت: «وقتی تمرین‎کنندگان خارج از کشور با مسئولین دادستانی تماس‎ می‌گیرند، آنها می‌ترسند.»

در تاریخ ۳ فوریه ۲۰۱۶، حدود شش مأمور از دادستانی حمل و نقل راه‌آهن به خانه‎ام آمدند و از من بازجویی کردند. از آنها خواستم کارت‎های شناسایی‎شان را به من نشان دهند و آنها نشان دادند.

آنها انبوهی از مطالب روشنگری حقیقت را با خود همراه داشتند و ادعا می‎کردند که آنها «مدارکی» علیه من هستند.

گفتم: «حتی اگرچه مطالب زیادی ‌همراه خود داشتم، اما هیچ قانونی را نقض نکردم. من فقط از حق قانونی خودم استفاده می‌کنم که در قانون اساسی تصریح شده است. در واقع، این مطالب تنها مدارکی از اعمال شیطانی خود شما هستند. آنها بیانگر این هستند که چگونه رژیم جیانگ زِمین تمرین‎کنندگان فالون گونگ را تحت آزار و شکنجه قرار می‌دهد.»

یک نسخه از قانون اساسی را به پلیس یائو، مدیر بخش پیگرد قانونی، نشان دادم. او چیزی نگفت. در آن لحظه احساس سرگیجه شدیدی کردم و شوهرم متوجه شد که فشار خونم بالا رفته است. مأموران نگران شدند و از آنجا رفتند.

دو مأمور خانم دوباره بعدازظهر آمدند. عروسم گفت: «شما هر چند روز یک بار به اینجا می‌آیید و مزاحم ما می‎شوید. این زن ۶۰ ساله چه قانونی را نقض کرده است؟ ما هنوز یک مادربزرگ سالمند داریم که در بستر است و به مراقبت او نیاز دارد. اگر دوباره به اینجا بیایید، دیگر مؤدبانه با شما برخورد نخواهم کرد!»

تمرین‎کنندگان محلی گزارش‌های به‌روزرسانی شده‌ای از وضعیتم به وب‌سایت مینگهویی ارسال می‎کردند. هم‎تمرین‎کنندگان کماکان با دادستانی و ادارات پلیس تماس می‎گرفتند. درعین حال، مطالب روشنگری حقیقت نیز برای آنها ارسال می‎شد. همگی این اقدامات، تا حد زیادی مانع از این می‌شدند که مسئولین محلی این پیگرد قانونی را به‌جلو پیش ببرند.

تمرین‎کنندگان محلی‎مان زمان فرستادن افکار درست را افزایش دادند. من نیز چهار بار بیشتر در روز افکار درست می‎فرستادم.

انصراف کیفرخواست

یائو، مدیر بخش پیگرد قانونی، در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۶ به من اطلاع داد که روز بعد باید به دادستانی بروم. آنها ادعا کردند که می‏‎خواهند درباره وضعیت پرونده‎ام به من بگویند. من و شوهرم به دادستانی رفتیم و به ما گفته شد که من دیگر تحت تعقیب نیستم.

در تصمیم نهایی ذکر شده بود: «پس از تحقیقات و بازرسی‎های بیشتر، دادستانی معتقد است که جرم و جنایت ادعا شده توسط اداره پلیس راه‌آهن ناننینگ ناکافی است و شواهد مرتبطی وجود ندارد. پرونده ارائه شده پذیرفته نمی‎شود و در نتیجه توصیه می‎شود که این پرونده مختومه اعلام شود.»

نامه فوق نشان می‎دهد که مسئولین دادستانی حقایق فالون گونگ را درک کرده بودند و عقایدشان را تغییر داده بودند. آنها دو بار پرونده مرا به اداره پلیس پس فرستاده بودند و زمان کیفرخواست را به‌تعویق انداخته بودند. در نهایت، از رسیدگی به پرونده‎ام خودداری کردند.

در طول زمانی که پرونده‎ام در جریان بود، به درون نگاه می‎کردم. وابستگی‎های زیادی را پیدا کردم، از جمله ذهنیت خودنمایی، نپذیرفتن انتقاد، اعتباربخشی به خود، حسادت، شکایت و نفرت. همچنان درونم را جستجو خواهم کرد، تمام وابستگی‎هایم را از بین خواهم برد و با آزار و شکنجه به‌شیوه‎ درستی رو‌به‌رو خواهم شد.