(Minghui.org) تمرین‌کنندگان فالون گونگ در چین به‌خاطر اعتقادشان 17 سال سرکوب شده‌اند. در آغاز تعداد زیادی از مردم تبلیغات منفی دولتی را باور و دشمنی با تمرین‌کنندگان را شروع کردند. پس از سال‌ها، تعداد رو به رشدی از جمله مأموران پلیس، حقایق را دریافتند و از فالون گونگ حمایت کردند.

تحول قلبی مأمور پلیس

نام من دو بائوگو است و 65 ساله هستم. در استان هبی مأمور پلیس بودم اما چون بیمار شدم و نمی‌توانستم کارهای شخصی‌ام را انجام دهم، به ناچار بازنشسته شدم. برای انجام کارهای روزانه‌ام به پرستار نیاز دارم.

من با استفاده از صندلی چرخ‌دار جابجا می‌شوم و پرستارم برای استفاده از نور آفتاب مرا بیرون می‌برد. خانمی را ملاقات کردم که تمرین فالون گونگ را انجام می‌داد و پرسید چرا به این جوانی روی صندلی چرخ‌دار هستم. 

وقتی فهمید که سابقاً مأمور پلیس بودم گفت تمرین‌کنندگان فالون گونگ مردم خوبی هستند و جیانگ زمین رهبر سابق حزب کمونیست چین کمپین تبلیغاتی و آزار و شکنجه علیه تمرین‌کنندگان را آغاز کرد. افراد زیادی که از جیانگ زمین پیروی کردند و تمرین‌کنندگان را تحت آزار و شکنجه قرار دادند، حالا تحت مجازات کارمایی قرار گرفته‌اند مانند ژو یونگ‌کانگ که مسئول سابق امنیتی بود و به زندان فرستاده شد.

هر چه بیشتر به حرف‌های او گوش می‌دادم، بیشتر آگاه می‌شدم. تمرین‌کنندگان فالون گونگ مردم خوبی هستند و من سه تن از آنها را به‌شدت کتک زده بودم. احساس می‌کردم فریب تبلیغات منفی دولت علیه فالون گونگ را خورده‌ام. متوجه شده بودم که بیماری‌هایم عقوبت اعمال بدم هستند. عمیقاً احساس ندامت کرده و شروع به گریه کردم. 

این خانم مهربان به من گفت که فالون گونگ نیک‌خواه است. تا زمانی که بدانم فالون گونگ خوب است و تصمیم بگیرم از حزب کمونیست چین ح.ک.چ فاصله بگیرم، بخشوده می‌شوم. از او خواستم تا به من کمک کند با نام حقیقی‌ام ح.ک.چ را ترک کنم.

حالا اغلب این عبارت را تکرار می‌کنم: «فالون گونگ خوب است! حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است!» همچنین از تجربیات شخصی خودم استفاده می‌کنم تا به مردم بگویم فالون گونگ خوب است و ذره‌ای در آزار و شکنجه آن شرکت نکنند. می‌خواهم همه آینده خوبی داشته باشند.

محافظت روستائیان از یک تمرین‌کننده

شخصی گزارش مرا به پلیس داد زیرا دیده بود که با مردم درباره فالون و گونگ و آزار و شکنجه صحبت می‌کنم.

در حالی که سوار موتورم بودم پلیس مرا تعقیب کرد. به روستائی رسیدم و وارد یک حیاط شدم. هیچ کسی آنجا نبود بنابراین موتورم را پارک کردم. صاحب خانه که شاهد ورود من به حیاطش بود، آمد تا ببیند چه خبر است.

به او گفتم: «من تمرین‌کننده فالون گونگ و شخص خوبی هستم. بخاطر صحبت با مردم درباره فالون گونگ گزارشم را به پلیس دادند و حالا آنها به دنبال من هستند!»

او پاسخ داد: «من چند تمرین‌کننده فالون گونگ را در روستا می‌شناسم. بیایید داخل. شما را لو نمی‌دهیم.»

چون نمی‌خواستم که او دچار مشکلی شود، پس از مدتی برخاستم تا آنجا را ترک کنم. صاحب خانه راه خروجی دیگری از دهکده را نشانم داد و من به سلامت به خانه رسیدم.

پس از مدتی برای دادن یک هدیه به‌عنوان تشکر دوباره به آنجا رفتم. او و همسرش گفتند کمی پس از رفتن من، پلیس به خانه آنها رفته بود. وقتی مآموران وارد حیاط شدند صاحب خانه از آنها پرسیده بود به دنبال چه می‌گردند. آنها به دروغ گفته بودند دنبال یک دزد می‌گردند.

آن مرد سؤالات بیشتری از آنها پرسیده بود که نتوانسته بودند جواب بدهند، در نتیجه به آنها گفت: «شما اینجا کاری ندارید. باید بروید.» آن دو خجالت‌زده شده بودند و مرد اضافه کرده بود: «یک نفر اینجا بود ولی حالا رفته است. می‌توانید نگاه کنید.»

وقتی پلیس‌ها وارد خانه او شدند و کسی را ندیدند، پرسیدند: «از کدام راه رفت؟» و مرد مسیر اشتباه را نشان داده بود.

او گفت: «جیانگ زمین تمرین‌کنندگان فالون گونگ را تحت آزار و شکنجه قرار داد و هیچ کار خوبی برای مردم نکرد.»

من گفتم: «درست همینطور است. آن پلیس‌ها قابل ترحم هستند. آنها توسط تبلیغات دولت مسموم و به‌عنوان وسیله مورد استفاده قرار گرفته‌اند.»