(Minghui.org) ازنوجوانی نمی‌دانستم که هدف از زندگی چیست. درباره تزکیه بودا شدن فکر می‌کردم. هنگامی‌که به معابد می‌رفتم، برخی از کتاب‌های مقدس بودیستی را به منزل می‌آوردم. اما وقتی کتاب‌ها را باز می‌کردم، درک متن آنها برایم مشکل بود. درنهایت خواندن کتاب را کنار می‌گذاشتم.

پس از ازدواج، مشغول به کار شدم و از سه فرزندم مراقبت می‌کردم. باوجودی‌که شوهرم در منزل به من کمک می‌کرد، همیشه احساس خستگی می‌کردم.

شوهرم در سال 2001، به‌دلیل فشار کارش دچار بی‌خوابی شد. درحالی‌که نگران وضعیت سلامتی‌مان بودیم، فلایری در صندوق پستی‌مان پیدا کردیم که نوشته شده بود: «آموزش رایگانِ فالون دافا.» من و شوهرم برای یادگیری تمرینات به پارک نزدیکی رفتیم و چیزی را به‌دست آوردیم که زندگی‌مان را تغییر داد.

صحبت با سایرین در اینترنت

بلافاصله بعد از آغاز تمرین دافا، از طریق اینترنت با مردم درباره دافا و آزار و شکنجه در چین شروع به صحبت کردم. چند روز بعد، به دوستی در اینترنت برخورد کردم. او از من پرسید: «چطور می‌توانی اینقدر پایدار و استوار باشی؟» در پاسخ گفتم: «یک فرد برای موفقیت در انجام کارهای عادی نیز باید آنها را تا انتها ادامه دهد و تمام کند.»

اینترنت محل خوبی است، زیرا محدودیت فاصله ندارد و شخص می‌تواند آن را به شیوه‌ای بسیار دقیق و جامع انجام دهد. هم‌چنین می‌تواند کار را پیگیری کند.

امکان دارد که شخص با افراد متفاوتی برخورد کند: برخی ناسزا می‌گویند، بعضی پول می‌خواهند، عده‌ای انواع تصاویر نامناسب ارسال و برخی تظاهر می‌کنند که می‌خواهند عضویت‌شان در حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) را رها کنند، اما سپس تغییر عقیده داده و بددهنی می‌کنند و بعضی وقتی به خروج از ح.ک.چ اشاره می‌کنی، می‌ترسند.

به‌تدریج به چنین رفتارهایی عادت کردم. یک روز، شخصی که با من گفتگو می‌کرد، به‌نظر می‌رسید که خیلی بد است، تصمیم گرفتم صحبت را متوقف کنم. پس از مدت کوتاهی، فکر کردم: «اگر گفتگوی‌مان را قطع کنم، چگونه امکان دارد او را نجات دهم؟ نیک‌خواهی‌ام کجاست؟ اگر جای ما را عوض می‌کردیم و من از کودکی تحت شستشوی مغزی بودم، امکان داشت بدتر از او باشم.» با این فکر، دوباره سرِ صحبت را با او باز کردم. متوجه شدم که نباید او را رها کنم.

هم‌چنین با شخصی برخورد کردم که به‌جای صحبت کردن می‌خواست مجادله کند. درست پس از آن، افراد زیادی می‌خواستند با من صحبت کنند، اما تصمیم گرفتم او را رها نکنم بلکه بیشتر صبور باشم. نگرشش ابتدا وحشتناک بود، اما وقتی ویدئوها و تصاویر آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان فالون دافا را دید و از حقایق آگاه شد، تصمیم گرفت از ح.ک.چ خارج شود.

چند روز قبل، با دانشجویی برخورد کردم. بعد از اینکه حقایق آزار و شکنجه را به او گفتم، اظهار کرد که از لیگ جوانان خارج می‌شود. آنگاه، به بیش از 12 نفر از دوستانش درباره این موضوع گفت و به آنها کمک کرد از عضویت خود از حزب کناره‌گیری کنند. در پایان، او گفت: «بیایید با همدیگر همکاری کنیم تا این کشور فاسد را نجات دهیم.»

ما متن‌های روشنگری حقیقت بسیاری داشتیم که استفاده‌ از آنها آسان بود. پس از دانلود و آشنایی با آن متون، موضوع فقط کپی کردن و گذاشتن آن متن در گروه چت بود. به‌عنوان نمونه، تمرین‌کننده‌ای بلد نبود که چطور تایپ کند، اما از این روش استفاده کرد تا به چند نفر کمک کند تا کاملاً از حزب خارج شوند.

وابسته نبودن به سهمیه روزانه

شرکت در گفتگوهای اینترنتی، به مهم‌ترین کار در زندگی روزمره‌ام تبدیل شد. برخی از تمرین‌کنندگان می‌گفتند که هر روز آنلاین بودن آسان نیست. به آنها می‌گویم این عادی است و نباید وابسته باشیم به اینکه هر روز به تعداد زیادی کمک می‌کنیم تا از ح.ک.چ خارج شوند. مهم‌تر اینکه ما قلب‌مان را برای آن می‌گذاریم و به‌طور کامل حقایق را برای مردم روشن می‌کنیم.

به آن عده از مردم چین که توسط دروغ‌های ح.ک.چ مسموم و تحت شستشوی مغزی حزب بزرگ شده‌اند، نیز فکر می‌کردم. چگونه می‌توان ذهن‌شان را عوض کرد. این آسان نیست. ممکن است کمی طول بکشد. ازاینرو، بدون توجه به نگرشی که داشتند، و اینکه آیا تمایلی به گوش دادن دارند یا نه، همیشه از طریق اینترنت با آنها گفتگو می‌کنم.

وقتی آنها وب‌سایت‌های خارج از چین را ببینند و مطالب اطلاع‌رسانی را بخوانند، پس از آنکه به‌طور واقعی جنایات و دروغ‌های ح.ک.چ را درک کنند، تصمیم خردمندانه‌ای می‌گیرند.

پخش حقایق اساسی درباره فالون گونگ

در طی گفتگوهای اینترنتی، طرف دیگر اغلب می‌پرسید: «چرا فرد باید از حزب خارج شود؟ آن چه فایده‌ای دارد؟ آن چه کاری به من دارد؟» درباره حادثه خودسوزی میدان تیان‌آن‌منبه آنها می‌گویم و توضیح می‌دهم که آن یک حقه‌ است که برای تغییر نظر مردم نسبت به دافا استفاده شد. بیشتر توضیح می‌دادم که دولت کمونیست شهروندانش را فریب می‌دهد و اخبار جعلی پخش می‌کند تا دافا را متهم کند. افراد بسیاری شوکه می‌شدند چراکه تمام این اطلاعات برای آنها جدید بود.

پس از فائق آمدن بر سوء‌تفاهم‌شان درباره دافا، بر این موضوع تمرکز می‌کنم که چطور مردم سراسر جهان دافا را تمرین می‌کنند و رژیم چین تمرین‌کنندگان را به‌خاطر اعضای بدن‌شان می‌کشد. می‌گویم: «همه باید بین خوب و بد انتخاب کنند. چه کسی می‌خواهد با اهریمن همراه باشد؟»

تعداد زیادی از مردم فوراً تصمیم می‌گیرند از حزب خارج شوند. آنها هم‌چنین درباره فالون دافا و مزایای تمرین آن کنجکاو هستند. متوجه شدم که اکثرشان نمی‌دانند فالون دافا چیست، بنابراین درباره تمرین تزکیه به آنها می‌گویم. برخی از آنها وقتی می‌شنوند که وضعیت سلامتی و اخلاقیات مردم چطور رشد می‌کند، آنها نیز می‌خواهند دافا را تمرین کنند.