(Minghui.org) پدرم پیش از بازنشستگی، در یک شرکت دولتی دبیر حزب و تا حد زیادی تحت القائات فرهنگ حزب کمونیست (ح‌ک‌چ) قرار گرفته بود. و تأثیر آن در عادات و شیوه تفکرش واقعاً مشهود بود. اما بعد از مطالعه نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست و ترک حزب کمونیست چین، او شروع کرد به گفتنِ: «حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است، فالون دافا خوب است.» تغییراتی که انجام شد واقعاً ما را شگفت‌زده کرد!

توصیه به مأموران

پیش از نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ)، پلیس کمپین مراجعه به درِ منازل تمرین‌کنندگان فالون دافا را شروع کرد تا آنها را تحت آزار و اذیت قرار دهد. به والدینم گفتم که این کاری غیرقانونی است و قوانین مربوط به آن را برای‌شان توضیح دادم. چند روز بعد پدرم به من گفت که دو مأمور درست همان موقع آمده‌اند. او با آنها خوب رفتار و درباره مشکلات کار کردن به‌عنوان مأمور با آنها صحبت کرد. سپس به آنها یادآوری کرد که به‌خوبی از خود محافظت کنند و توضیح بیشتری درباره اوضاع سیاسی کنونی داد که در آنجا در جریان بود و اینکه چگونه قوانین جدید ممکن است بر مأموران تأثیر بگذارد.

او به آنها خاطر نشان کرد که طبق قوانین جدید، یک مأمور تا آخر عمرش مسئول هر پرونده‌ای است که با آن سروکار دارد. هر پرونده باید ثبت شود و هر دادخواستی باید روند خود را طی کند. دو مأمور با دقت گوش و سرشان را به علامت تأیید تکان دادند. وقتی صحبت‌های پدرم تمام شد، آنها از او تشکر کردند و رفتند.

پدرم به من گفت: «این شغل آنهاست و اگر آنها نتوانند وظایف خود را کامل انجام دهند، ممکن است اخراج شوند. چقدر رقت‌انگیز است. واقعاً اگر آنها یونیفرم خود را دربیاورند درست مثل ما هستند. ما باید با آنها رفتار خوبی داشته باشیم. البته من می‌توانم در را ببندم و آنها را دور برانم، اما این مشکلی را حل نخواهد کرد. آنها باید عواقب مشارکت در آزار و شکنجه را درک کنند. هنگامی که آنها حقیقت را درک کنند، دیگر نمی‌آیند.»

توقف تماشای تلویزیون

پدرم جوآن فالون و مطالب اطلاع‌رسانی درباره حقیقت فالون دافا را مطالعه کرد. اگرچه او تمرین نمی‌کند، با آموزه‌های فا کاملاً موافق است.من بازداشت و شکنجه شدم و بعد از آزادی رنگ‌پریده بودم. چشمانم خیره می‌ماند و به سختی حرکت می‌کردم و گردنم سفت شده بود.

پدرم به مادرم گفت: «فرزند ما نابود شده است! حزب کمونیست چین بسیار شریر است! آنها او را به فردی ناتوان تبدیل کرده‌اند. او فقط می‌خواست تمرینات را انجام دهد و شخص خوبی باشد.»

من گفتم: «نگران نباش، فالون دافا تمرین تزکیه قانون بودا است. تمرین‌کنندگان همه تحت محافظت استادشان، آقای لی هنگجی قرار دارند.»

مادرم اضافه کرد: «هنگامی که تمرینات را انجام می‌داد، دیدی که بخار از سرش برمی‌خاست؟»

پس از آزاد شدنم، زمان زیادی را صرف مطالعه کتاب‌های فالون دافا، انجام تمرینات و این امور کردم. طولی نکشید که دوباره کاملاً سالم شدم و کل خانواده‌ام شاهد بودند که فالون دافا چقدر عظیم است. از آن به بعد، پدرم هر وقت احساس ناراحتی در بدنش دارد می‌گوید: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.».او اکنون در 80 سالگی است، اما همسایگان‌مان می‌گویند که او شبیه شخصی 60 ساله به‌نظر می‌رسد. دیگر بداخلاق نیست و اکنون بسیار آرام است!

او اغلب به مادرم میگوید: «دیگر تلویزیون تماشا نکن و کتاب جوآن فالون را بخوان!»