(Minghui.org) وقتی از سفر یک هفته‌ای برگشتم، نامزدم با مهربانی و هیجان بسیار بیان کرد که چقدر دلتنگم شده است. هوا بسیار گرم بود و محل زندگی‌ام سیستم تهویه مطبوع نداشت. بدلیل گرما به‌سختی می‌توانستم استراحت کنم و ایده‌ای به ذهنم خطور کرد که در هتلی مجهز به دستگاه تهویه مطبوع اتاقی اجاره کنم.

زمانی که برای اولین بار این فکر به ذهنم خطور کرد، در عمق وجودم احساس کردم که آن اشتباه است اما به هشدار درونی‌ام توجه نکردم و هتلی را در نزدیکی محل زندگی‌ام رزرو کردیم و تاحدی درگیر روابطی شدیم که درست نبود و احساس می‌کنم گناه عظیمی بود.

زمانی که روز بعد بیدار شدم، از خودم شرمنده بودم. مینگهویی مقالات تبادل تجربه متعددی را از تمرین‌کنندگان منتشر کرده است که شهوت چقدر آسیب‌رسان است. من مقالات بسیار زیادی را خوانده بودم که حاوی نمونه‌هایی از اهمیت ازبین بردن شهوت و تمایل در طول تزکیه بود. با این حال نتوانستم آن فکر خطرناکم را از سرم بیرون برانم و تقریباً مرتکب گناه شدم.

علاوه براین، زمانی که در حال رفتن به آن هتل بودیم، در فکرم این بود که اگر ما هیچ رابطۀ نامناسبی نداشته باشیم کار اشتباهی انجام نمی‌دهیم. در واقع آن درست نبود.

استاد برای ما بیان کرده‌اند:

«يك شخص شبيه يك ظرف است و او آن چيزي است كه حاوي آن است. تمام چيزهايي كه يك شخص با چشمانش مي‌بيند و با گوش‌هايش مي‌شنود اين چيزها هستند: خشونت و پرخاشگري، شهوت، كشمکش‌هاي قدرت در كارهاي ادبي، كشمکش براي نفع و سود در دنياي عملي، پرستش پول، تجليات ديگر سرشت اهريمني و مانند آن. چنين شخصي با سر او پر از اين چيزها، واقعاً يك شخص بد است، بدون توجه به اينكه چگونه به نظر مي رسد..و» («در فا ذوب شوید» نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)

ازآنجا که رفتار فرد توسط افکارش کنترل می‌شود، شما با نگاهی به رفتار گذشته‌ام می‌توانید تصور کنید که چه چیزی واقعاً در ذهنم بود. تزکیه‌ ما بر تزکیه قلب تمرکز می‌کند. بنابراین اگر فکر نادرستی در پشت رفتنم به هتل وجود داشت، آیا پیش از آن از حد استانداردهای یک تزکیه‌کننده سقوط نکرده بودم؟

تمرین‌کننده دیگری در مقاله‌اش اشاره کرد که شهوت مانند رقصیدن در لبه پرتگاه است. ما باید از لبه پرتگاه دور باقی بمانیم، بجای اینکه از رقصیدن در لبه پرتگاه و سقوط نکردن به پایین آن احساس خوشبختی کنیم.

استاد همچنین برای ما بیان کردند:

«فرض کنید شخصی تمام احساسات و تمناهایی را که مردم عادی دارند داشته باشد و ناگهان به او اجازه داده شود به بالا برود و یک بودا شود. درباره این بیندیشید، آیا آن می‌تواند عملی باشد؟ شاید وقتی یک بودی‌ساتوای زیبا را ببیند فکر بدی از مغزش بگذرد و چون از حسادت رها نشده است شروع به تضاد با بوداها کند.» (جوآن فالون)

مریدان دافا تبدیل به بوداها، دائوها و خدایان خواهند شد. چطور یک فرد می‌تواند با افکار شیطانی تبدیل به یک موجود روشن‌بین شود؟

تمرین‌کننده‌ای نوشت که بخاطر اینکه مرتکب اعمال شهوت‌انگیز شده بود، موجودات در قلمروی او توسط ارواح کُشته شده بودند؛ ساختمان‌ها آسیب دیده و بدنش در بُعدی دیگر نابود شده بود.

به‌عنوان مریدان دافا مأموریت‌مان نجات موجودات ذی‌شعور است. چطور می‌توانیم بگذاریم که موجودات بی‌شمار جهان‌های‌مان اینقدر متحمل درد و رنج شوند؟ چطور می‌توانیم به نیروهای کهن اجازه دهیم که بهانه‌هایی برای آزار و شکنجه ما بیابند؟

در حال حاضر مکرراً به خودم هشدار می‌دهم که در رابطه با شهوت سست نشوم و افکاری که نباید داشته باشم را ازبین ببرم. همچنین فرد نباید به توانایی‌اش در به‌خوبی اداره کردن این مسئله مغرور شود. نیروهای کهن شما را فریب خواهند داد تا حفاظ‌تان را پایین بیاورید تا جایی که مرتکب اشتباهات غیرقابل بخشش شوید.

به‌محض اینکه نوشتن این مقاله را تمام کردم، احساس کردم که لایه‌هایی از غل و زنجیر از بدنم برداشته شد. فکر می‌کنم که اکنون می‌توانم رابطه معقول‌تری با نامزدم داشته باشم و تحت تأثیر شهوت قرار نگیرم.

از کمک استاد سپاسگزارم؛ بدون آن، کاملاً در ورطه نابودی سقوط کرده بودم. آنچه که تجربه کردم مانند راه رفتن روی طنابی بر فراز یک پرتگاه است. حتی فکر کردن درباره آن مرا می‌ترساند. قول می‌دهم که دیگر در تزکیه‌ام سهل‌انگاری نکنم. من باید پاکی و خلوص بدن و همچنین قلبم را حفظ کنم، تا کمال تزکیه کنم و همراه استاد به آسمان بازگردم.

موارد بالا تجربه شخصی اخیرم است. لطفاً هر چیز نامناسبی را اصلاح کنید.