(Minghui.org)  اکثر تمرین‎کنندگان در منطقه ما از جمله خودم معمولاً تمرینات را در خارج از منزل انجام نمی‎دهند. در خانواده‎ام، حتی گاهی اوقات به دلایل مختلف تمرینات را به‌طور مداوم انجام نمی‎دادیم.

پارسال، پس از شرکت در کنفرانس تبادل تجربه نیویورک، به این فکر کردم که در چنین مدت زمان محدودی، چگونه می‌توانم سه کار را بهتر انجام دهم. با خانواده‎ام صحبت کردم و همگی مصمم شدیم که تمرینات را در خارج از منزل انجام دهیم. به این ترتیب، روزانه تمرینات را انجام می‎دادیم، و می‎توانستیم این روش تزکیه را اشاعه دهیم و حقایق آزار و شکنجه را به اشتراک بگذاریم.

محلی برای تمرین پیدا کردیم که دو دقیقه زمان می‌برد تا از خانه‎مان به آنجا برسیم و در تقاطع یک سه راهی قرار داشت.

آنجا یک فضای باز بود که مردم می‎توانستند ما را از دور ببینند، و محل تردد خودرو‎ها بود که در تقاطع به خاطر علائم نصب شده، متوقف می‎شدند و فرصتی بود تا ما را در حال انجام تمرین تماشا کنند. همچنین یک آلاچیق هم وجود داشت که می‎توانستیم هنگام بارندگی زیر آن بایستیم. آن محلی مناسب برای انجام تمرینات بود و توجه مردم را به خود جلب می‎کرد. از استاد برای این نظم و ترتیب سپاسگزاریم.

یک بنر با نوشتۀ «فالون دافا خوب است» همراه با فلایر و سایر مطالب و همچنین برگه‎های دادخواست علیه برداشت اعضای بدن را قرار دادیم تا مردم امضاء کنند، و نیز تعدادی پوستر که این سوءاستفاده وحشتناک را توصیف می‎کرد.

در ابتدا، تمرینات را با هم در یک زمان انجام می‎دادیم. بعداً متوجه شدیم که اگر نوبتی تمرین کنیم، ‎می‎توانیم زمان بیشتری را در آنجا باشیم. طولانی‎ترین مدتی که در طول یک روز به‌طور پیوسته آنجا ماندیم، پنج ساعت بود.

در حالی که تمرینات را انجام می‎دادیم، برخی از مردم می‎آمدند تا فلایر بردارند و دادخواست‎ها را امضاء کنند. برخی از افراد حتی برای یادگیری تمرین می‎آمدند. برخی دیگر می‎خواستند از ما تشکر کنند و با ما دست بدهند. آنهایی که نگران ما بودند می‎خواستند به ما صندلی تاشو، لباس گرم یا حتی پول بدهند. یکبار فردی بی‎خانمان حتی سعی کرد به ما پول اهداء کند.

درون هر یک از این افراد، قلبی پاک و مهربان وجود دارد و اقدامات این افراد، هدیه‎ای از جانب استاد برای تشویق ما است و اگر برای انجام تمرینات در منزل می‎ماندیم، هیچ کدام از اینها اتفاق نمی‎افتاد.

البته مداخلاتی مثل پارس سگ، حشرات گزنده، صدای موسیقی بلند، صدای بوق ماشین‎ها، و همچنین افراد مست و کسانی که به ما ناسزا می‎‌گفتند وجود دارند. اما از این طریق، می‎توانیم وابستگی‎هایمان به ترس، راحت‎طلبی، مبارزه کردن، بدگمانی و گله و شکایت را از بین ببریم.