(Minghui.org) در ژانویه 2016 دخترم در مدرسه‌اش ناگهان بیهوش شد و به زمین افتاد و بدنش دچار انقباضات خارج از کنترل شد. معلمش هراسان با من تماس گرفت اما زمانی که من رسیدم دخترم به‌هوش آمده بود.

او را در آغوش گرفتم و پرسیدم: «چه اتفاقی برایت افتاد؟ حالت خوب است؟» او نمی‌توانست پاسخ دهد. من گیج و مبهوت بودم و تمی‌دانستم چه کار کنم. معلم توصیه کرد او را به درمانگاه محلی ببریم.

معلم به همراه عده‌ای از دانش‌آموزان با ما به درمانگاه آمدند. پزشک فکر کرد شاید نوعی بیماری باشد اما چون مطمئن نبود، از ما خواست که او را برای انجام یک سری آزمایش به بیمارستان ببریم. پزشک بیمارستان از او عکسبرداری کرد و روش‌های مختلف تشخیصی را انجام داد، اما نتوانست دلیل به وجود آمدن این وضعیت را پیدا کند. دخترم را دو روز در بیمارستان نگه داشتند و مقداری دارو به او دادند. اما نهایتاً پزشک گفت هیچ درمانی برای بیماری‌اش وجود ندارد بنابراین او را به خانه بردیم.

من و همسرم که می‌ترسیدیم این اتفاق دوباره رخ دهد، تصمیم گرفتیم او را به مدرسه نفرستیم و همیشه یکی مراقبش باشد.

در میان دوستان و خویشاوندانی که برای ملاقات می‌آمدند، شخصی بود که فالون دافا را تمرین می‌کرد. او دربارۀ حقایق این تمرین و اینکه چطور حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) به غلط آن را مورد آزار و شکنجه قرار داده است با ما صحبت کرد.

او توصیه کرد که این عبارت را تکرار کنیم: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.» و گفت که بیان این عبارت برای تمام خانواده سودمند است.

او چند ماجرا را برایم تعریف کرد که دربارۀ متبرک شدن افرادی بود که تأیید کرده بودند فالون دافا خوب است. من فکر کردم این نمونه‌ها صرفاً اتفاقی بوده است و باور نکردم.

من و همسرم می‌ترسیدیم دخترمان دوباره بیهوش شود ویک ماه بعد دوباره این اتفاق افتاد. این بار به مدت 10 دقیقه بیهوش بود. او را به بیمارستان بردیم و سه روز آنجا ماند. اما وضعیتش بدتر و مکرراً بیهوش می‌شد.

قسمتی از وجودم وخامت اوضاع را درک می‌کرد و می‌دانستم باید عبارت «فالون دافا خوب است» را تکرار کنم. چرا که نه؟ هیچ هزینه‌ای نداشت و امتحان آن بی‌ضرر بود.

وقتی این موضوع را مطرح کردم، عده‌ای گفتند وقتی بیمارستان هنوز نتوانسته است او را درمان کند، چطور ممکن است عبارت «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» او را درمان کند؟ در نتیجه من عزمم را برای بیان آن از دست دادم. تمام پس‌اندازم را برداشتم و دخترم را به بیمارستان استانی ژنگ‌ژو بردم.

پزشکان آنجا درمان‌های مختلفی را امتحان کردند. سرانجام به ما اطلاع داده شد که منشأ بیماری را پیدا کرده‌اند اما هیچ درمانی برای آن وجود نداشت. ما تمام پول‌هایمان را خرج کرده بودیم اما دخترم هنوز همان نشانه‌ها را داشت!

ما مستأصل مانده بودیم که آن خویشاوندی که فالون دافا را تمرین می‌کرد دوباره به ملاقاتمان آمد. او با لحنی نگران گفت: «شما تمام درمان‌ها را امتحان کرده‌اید اما شرایط او بهبود نیافته است. چرا منتظر اتفاق بعدی هستید؟ بیان فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است، افراد بی‌شماری را نجات داده است.»

من هنوز متعجب بودم چرا بیماری دخترم نمی‌توانست در بیمارستان درمان شود. آن شخص همچنین برای‌مان مطالب روشنگری حقیقت از جمله مجله، فلایر و سی‌دی آورده بود. ما به‌تدریج حقیقت را درک کردیم و به نجات دخترم و زندگی‌مان دوباره امیدوار شدیم.

با مطالعه مطالب، به قدرت فوق‌العادۀ درمان بیماری‌ها توسط فالون دافا پی بردیم و اینکه چگونه تعداد زیادی از مردم صرفاً با بیان عبارت «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» سلامتی‌شان را به دست آورده‌اند.

با نگاه کردن سی‌دی «سفری از میان باد و باران» فهمیدیم چطور تمرین‌کنندگان دافا با دادخواهی حق خود از دولت، زندگی‌شان را به خطر می‌اندازند. و چطور شرایط سخت جوی را تحمل می‌کنند تا تجربیاتشان را با مردم به اشتراک بگذارند.

تحت تأثیر تمام این شواهد قرار گرفتم و فکر کردم: «فالون دافا خیلی خوب است. چرا ح.ک.چ به آن افتراء می‌زند و چنین تمرین خوبی را تحت آزار و شکنجه قرار می‌دهد؟»

مورد خودسوزی میدان تیان‌من مملو از نقصان و تناقض است. فالون دافا تمرین‌کنندگان را ملزم می‌کند تا تحت هر شرایطی خوب باشند و اول دیگران را در نظر بگیرند و زمانی که مورد ضرب و شتم و بی‌احترامی قرار گرفتند نیز مقابله به مثل نکنند. فالون دافا هیچ ایرادی ندارد بلکه آزار و شکنجه این تمرین توسط ح.ک.چ اشتباه است!

در عرض سه ماه بیماری دخترم کاملاً از بین رفت! در این مدت سلامتی‌اش رو به بهبود بوده است و حالا می‌تواند به مدرسه برود.

از طرف تمام خانواده‌ام، خالصانه از استاد لی هنگجی و فالون دافا سپاسگزارم که به ما آینده‌ای روشن عطا کردند!