فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

افراد مهربان مورد برکت قرار می‌گیرند

14 آوریل 2017 |   روایت شده برای یک تمرین‌کننده فالون گونگ در استان هِیلونگ‌جیانگِ چین

(Minghui.org) درحال حاضر 65 ساله هستم. منبه‌دلیل مراقبت از شوهر بیمارم، زودتر از موعد خودم را بازنشسته کردم.

ابتلا به انواع سرطان

در سال 2006، در بدنم احساس ضعف می‎کردم، اما دلیل آن را نمی‎دانستم. برای انجام آزمایش به بیمارستان معتبری رفتم و پزشکان تشخیص دادند که به سرطان خون مبتلا هستم. برایم قابل قبول نبود، اما بعد از اینکه از مغز استخوانم نمونه‎برداری شد، به‎طور قطع مشخص شد که درواقع مبتلا به این سرطان هستم.

بعداً در همان سال، درد استخوان‎هایم شروع شد و پزشکان تشخیص دادند که سرطان مغز استخوان نیز دارم. 2 نوع سرطان مرا احاطه کرده بودند! یک سال بعد متوجه شدم که دستشویی رفتن برایم مشکل است و پزشکان تشخیص دادند که به سرطان روده بزرگ هم مبتلا هستم. اسمم برای انجام یک عمل جراحی مهم و درمان درد شکمی‎ام که ناشی از التهاب روده بود، در لیست انتظار قرار گرفت.

اگرچه با همه این بیماری‌ها دست‌وپنجه نرم می‏کردم، اما هنوز دیدگاه مثبتی درباره زندگی داشتم– دست‌کم در ظاهر این‌گونه بودم. شوهر بیماری داشتم که می‎بایست از او مراقبت می‎کردم و سه فرزند که هنوز کاملاً بزرگ نشده بودند.

محافظت از زوجی که تمرین‎کننده فالون گونگ بودند

همسایه‌مان یک زوج مسن هستند که فالون گونگ را تمرین می‏کنند. در سال 2009 یک مأمور پلیس به منزل‎مان آمد تا سؤال‎هایی درباره آنها بپرسد. می‎دانستم او قصد دارد آنهایی که فالون گونگ تمرین می‎کنند را بازداشت کند. آن مأمور پرسید که آیا آنها مردم را به تمرین کردن فالون گونگ تشویق و هماهنگ می‏کنند.

به او گفتم که فکر نمی‎کنم این کار را انجام دهند. در همین راستا از من خواست که استشهادی را امضاء کنم و این کار را کردم. مأمورین پلیس دیگر هیچ‌گاه باز نگشتند.

وقتی آن زوج متوجه شدند که چه کاری کرده‌ام، گفتند به‌دلیل اینکه از تمرین‎کنندگان فالون گونگ محافظت کرده‎ام، مورد برکت قرار خواهم گرفت.

شگفت‌انگیزی فالون گونگ

مدت کوتاهی پس از آن اتفاق، به دیدن دخترم رفتم و 2 دی‎وی‌دی روی لبۀ پنجره اتاقش دیدم که نمایش شن یون بودند. او آنها را به من داد تا در منزل تماشا کنم. واقعاً از رقص و آوازها و داستان‌های پشت رقص‌های آن لذت بردم. بارها و بارها آن را تماشا کردم و درحین تماشا کردن احساس می‎کردم پتوی گرمی دور بدنم قرار دارد. خیلی احساس راحتی داشتم.

یک بار یکی دیگر از تمرین‎کنندگان فالون گونگ را دیدم. او گفت که فالون گونگ یک تمرینِ تزکیه از مدرسه بودا است. او درباره آزار و شکنجه و خودسوزی صحنه‌سازی شده میدان تیان‎آن‌من نیز صحبت کرد. بر اهمیت خارج شدن از حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن هم تأکید کرد. به من آموخت که عبارات «فالون دافا خوب است و حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را نیز خالصانه تکرار کنم و اینکه این کار به بهبود بیماری‌هایم و قوی‌تر شدن بدنم کمک خواهد کرد. نسخه‌ای از کتاب جوآن فالون، کتاب اصلی فالون گونگ، را هم به من داد.

من ‌سواد نداشتم. چطور می‎بایست کتاب را می‎خواندم؟ جوآن فالون را باز کردم و به کلماتش نگاهی کردم. ناگهان متوجه شدم که معانی آنها را می‎دانم! چطور ممکن بود؟ شگفت‎زده شده بودم! به‎تدریج، سالم‌تر و قوی‌تر شدم و ناراحتی‌ای که داشتم از بین رفت.

در یک بیمارستان بزرگ، آزمایش کاملی انجام دادم که شامل عملکرد خون، سونوگرافی و عکس‌های اشعه ایکس بود. همه پزشکان شگفت‎زده شده بودند: هیچ‌گونه اثری از سه سرطانی که به آنها مبتلا بودم، دیده نمی‎شد! عمل جراحی لغو شد و پزشکان اعلام کردند که کاملاً تندرستم!

از استاد لی هُنگجی، بنیانگذار فالون گونگ، بسیار متشکرم! من واقعاً مورد برکت قرار گرفتم! مایلم همه این را بدانند که اگر از تمرین‎کنندگان فالون گونگ حمایت کنند، مورد برکت قرار خواهند گرفت. من یک نمونه زنده از این موضوع هستم!