(Minghui.org)  در 60 سالگی، وضعیت سلامتم‌ بد بود. به‌دلیل ورم مفاصل نمی‌توانستم از پله‌ها بالا بروم و مجبور بودم چهار دست و پا راه بروم تا به طبقات بالا برسم. نمی‌توانستم هیچ کاری در مزرعه انجام دهم و برای جابه‌جا شدن مجبور بودم به فرد دیگری تکیه کنم.

همسایه‌ام با دیدن درد و رنجم، فالون دافا را به من معرفی کرد، اما ذهنم تحت تأثیر تبلیغات حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) علیه دافا مسموم شده بود و به حرف همسایه‌ام باور نیاوردم.

یک روز درد و رنجم غیرقابل کنترل شد. همسرم مرا به بیمارستان برد و 40 هزار یوآن پس‌انداز‌مان را نیز همراه خود آورد. پزشک گفت: «این نوکروز است و زمانی رشد می‌کند که جریان خون در بافت‌ها بیش‌ازحد کم شده و باعث مرگ بافت‌ها می‌شود. بعد از آزمایش‌های بیشتر، نیاز به جراحی و درمان‌های زیاد خواهی داشت.»

نگران بودیم. در حیاط بیمارستان بی‌هدف قدم می‌زدیم که دیدیم کیسه قرمز کوچکی روی درختی آویزان شده است. کنجکاو شدیم و نگاهی انداختیم تا ببینیم داخل آن چیست. آن حاوی اطلاعاتی درباره فالون دافا بود. آن جزوات پر بودند از داستان‌هایی درباره اینکه چطور بیماری‌ها بعد از تمرین دافا درمان شده بودند. شگفت‌زده شده بودم! تصمیم گرفتیم به خانه برویم و با همسایه‌مان درباره یادگیری فالون دافا صحبت کنیم.

این تمرین بسیار فراتر از امیدها و انتظاراتم بود. بعد از فقط 3 روز تمرین فالون دافا، توانستم بدون عصا راه بروم. طولی نکشید که پاهایم کاملاً بهبود یافتند.

به‌خاطر بهبودی کامل و زندگی شادم از دافا سپاسگزارم. فالون دافا شگفت‌انگیز است!