(Minghui.org) من و شوهرم کسب و کار پر رونق و زندگی شادی داریم. برای والدینم که فالون گونگ را تمرین می‌کنند، اعتبار زیادی قائلم. آنها مرا خیلی تحت تأثیر قرار داده‌اند.

من و شوهرم یک مدرسه مقدماتی در شهرمان دایر کردیم که در آن زبان انگلیسی تدریس می‌شود. مشغول آموزش و نظارت بر اداره آن بوده‌ام. مدرسه‌مان شهرت بسیار خوبی در منطقه‌مان دارد.

برخلاف سایر مدارس، ما پول زیادی برای تبلیغات خرج نمی‌کنیم. با این حال، به دلیل تعریف دهان به دهان ثبت نام دانش‌آموزان دائماً در حال افزایش بوده است چراکه دانش‌آموزان و پدر و مادرها به مدرسه‌مان علاقه‌مند هستند.

پیروی از توصیه یک تمرین‌کننده

شوهرم در حدود شش سال پیش درباره وضعیت استرس‌زای مدرسه‌مان صحبت کرد.

یک مدرسه زبان خارجی عمومی معروف در آن شهر وجود داشت و اکثر دانش‌آموزانی که برای آموزش خصوصی زبان در مدرسه‌مان شرکت کردند تمایل داشتند بعد از فارغ‌التحصیلی از مدرسه ابتدایی در آنجا پذیرفته شوند. آن مدرسه فقط دانش‌آموزان با مهارت‌های زبان انگلیسی عالی را می‌پذیرد.

در طول ثبت نام دانش‌آموزان در مدرسه‌مان، پدر و مادرها قراردادی را امضاء می‌کنند که بیان می‌کند: «وجه مسترد نخواهد شد. لطفاً قبل از امضاء به‌دقت فکر کنید.»

با این حال دو روز قبل از شروع کلاس، والدین پنج دانش‌آموزی که قرارداد را امضاء کرده بودند تصمیم گرفتند که از مدرسه بروند و با استفاده از بهانه‌های مختلف خواستار بازپرداخت هزینه‌ها شدند. دلیل حقیقی این بود که آنها معلمی را پیدا کرده بودند که در دبیرستان محله کار می‌کرد و آنها تصمیم گرفتند که فرزندشان را برای گرفتن آموزش خصوصی به خانه‌اش بفرستند.

شوهرم گفت: «اگر ما وجوه را پس بدهیم، نه تنها در شهریه هریک از پنج دانش‌‎آموز بیش از 10 هزار یوآن ضرر خواهیم کرد، بلکه اعتبار و ثبت نام آینده مدرسه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. از همه مهمتر، این پنج دانش‌آموز از کلاس دوم در میان 10 نفر برتر کلاس‌شان بوده‌اند. ما در طول چهار سال گذشته به آنها کمک کرده‌ایم که رشد کنند. اکنون آنها دانش‌آموزان عالی‌ای هستند و شانس‌شان برای پذیرفته شدن در دبیرستان نخبگان بسیار بالا است. از اینکه بگذارم آنها بروند و هزینه‌های‌شان را مسترد کنم، احساس ناراحتی می‌کنم.

پدرم گفت: «رفتار این پدر و مادرها اشتباه است چراکه آنها پیش از این قرارداد امضاء کردند. با این حال شما دو نفر، معلم هستید و باید نحوه برخورد بهتری را اتخاذ کنید. فقط وجوه‌‌ پرداختی‌شان را پس بدهید و بگذارید آنها بروند.»

او ادامه داد: «اگرچه در ظاهر شما پول و شهرت‌تان را ازدست خواهید داد، فقط برطبق اصول حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری عمل کنید، کارِ درست را انجام دهید و از دانش‌آموزان‌تان مراقبت کنید انگار که آنها فرزندان خودتان هستند. اگر بتوانید آن کار را انجام دهید، آینده مدرسه‌تان خوب خواهد بود. و آن والدینی که به شما آسیب رسانده‌اند، به شما تقوا خواهند داد. حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری از ویژگی‌های این عالم است و همه چیز را اداره می‌کند. هرچیزی بر روی زمین توسط موجودات بالاتر دیده می‌شود. تنها افراد خوب برکت خواهند یافت.

ما همواره به پدر و مادرمان احترام گذاشته‌ایم و همچنین اهمیت بدست آوردن تقوا را درک کرده‌ایم. بنابراین نصیحت پدرم را پذیرفتیم و دوباره احساس آرامش کردیم. ما شهریه را برگرداندیم و پنج دانش‌آموز دیگر به کلاس‌مان اضافه کردیم. من در آن کلاس باپشتکار حتی بیشتری تدریس کردم.

در نتیجه هفتاد درصد از دانش‌آموزان‌مان در دبیرستان نخبگان پذیرفته شدند. و از پنج دانش‌آموزی که از آن کلاس انصراف دادند، فقط یک دانش‌آموز پذیرفته شد. والدین یکی از بچه‌هایی که پذیرفته نشد به ما گفت که او نمی‌بایست به حرف آن والدین گوش می‌داد.

در طول این سال‌ها، خانواده‌مان همواره از تمرین فالون گونگ پدر و مادرمان حمایت کرده‌اند. ما اغلب از صمیم قلب می‌گوییم: «فالون دافا خوب است.» کل خانواده پیش از این حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های جوانان‌اش را ترک کردند.