فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

[جشن روز جهانی فالون دافا] فردی ملحد و لجباز به یک تمرین‌کننده دافا تبدیل می‌شود

19 مه 2017 |   یک تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) مردی 52 ساله و یک تمرین‌کننده نسبتاً جدید هستم. بعد از امتحان کردن همه گزینه‌ها برای درمان یک بیماری ناشناخته، تمرین فالون دافا را شروع کردم. بعد از اینکه تزکیه در فالون دافا را شروع کردم، سلامتی‌ام را بازیافتم.

سماجت ورزیدن بر الحاد

در نیمه اول سال 2009، ناگهان پاهایم به‌شدت منقبض شد. شب‌ها درد تشدید می‌شد و نمی‌توانستم بخورم یا بخوابم. خسته و ضعیف شده بودم.

همسرم که او نیز یک تمرین‌کننده فالون دافا است، پیشنهاد کرد که من نیز تمرین فالون دافا را شروع کنم. او گفت که فقط دافا این قدرت را دارد که سلامتی‌ام را بهبود بخشد. با این حال، به‌دلیل ملحد بودنم، از پذیرفتن پیشنهادش خودداری کردم.

بعد از اینکه در ژوئن سال 2009، در یک بیمارستان روستایی مورد آزمایش قرار گرفتم، همه آزمایش‌ها از جمله تصویربرداری ام‌.آر.‌آی هسته‌ای نشان داد که هیچ مشکلی وجود ندارد.

همسرم در مسیر خانه دوباره به دافا اشاره کرد، گفت که داروهای مسکنی که من از بیمارستان دریافت کردم مشکلم را حل نخواهد کرد. حرفش را تأیید کردم، احساس می‌کردم که درمان این بیماری آسان نخواهد بود. اما او نتوانست ذهنیتم را تغییر دهد.

از آنجایی که درد غیرقابل تحمل بود، احساس کردم که باید آزمایش‌های بیشتری انجام دهم. وقت ملاقاتی با یک پزشک متخصص مغز و اعصاب باتجربه تنظیم کردم. آن متخصص مغز و اعصاب گفت که ممکن است که دچار اختلال عصبی شدید شده باشم که علت و روش‌های درمانش ناشناخته است. او داروهای غذایی گران‌قیمت تجویز کرد. با این حال، شرایطم بدتر شد. وزن زیادی ازدست دادم و احساس ضعف و بدبختی داشتم.

تزکیه رایگان است

همسرم چندبار از من خواست که فالون دافا را تمرین کنم، اما من لجباز بودم و باور نداشتم که آن بتواند مرا درمان کند. او خیلی بدبین نبود و بعد از اینکه خواندن جوآن فالون، کتاب اصلی آن تمرین تزکیه را به‌پایان رساند، تزکیه را شروع کرد. او دوباره درخواستش را مطرح کرد و گفت: «نمی‌خواهم ببینم که تا این حد رنج بکشی! من با طب مدرن مخالف نیستم، اما آنها برای تو مفید نبودند. چرا این علم فوق طبیعی را امتحان نمی‌کنی؟ تزکیه برای تو یک ریال هم هزینه ندارد.»

اگرچه پزشکان نتوانستند بیماری‌ام را تشخیص دهند، من هنوز مردد بودم و مطمئن نبودم که تزکیه بتواند چیزی را تغییر دهد. به انتهای تحملم رسیده بودم، بنابراین فکر کردم که دافا را امتحان می‌کنم و با تمرین‌ها شروع می‌کنم.

ابتدا مجبور بودم هنگام انجام تمرین‌ها بنشینم. سپس توانستم برای مدت کوتاهی بایستم و کمی احساس بهتری داشتم. من نیز کتاب‌ها را خواندم و به دی‌وی‌دی آموزه‌های فای استاد گوش کردم.

شرایط فیزیکی‌ام بهبود یافت و دیگر هیچ احساس دردی نداشتم. این به من تاحدی اعتماد به نفس بخشید که به تمرین دافا ادامه بدهم.

آزمایش روشن‌بینی

یک شب رؤیایی داشتم. خواب دیدم که در کنار رودخانه‌ای ایستاده‌ام و در همان زمان دو مرد به من نزدیک شدند. یکی از آنها گفت: «پاهایت بد هستند. اجازه بده که آنها را با پاهای خوب جایگزین کنم.» او صفحه‌ای سفید زیر پای راستم پهن کرد و پای راستم را حرکت داد. همانطور که پای راستم همراه با آن حرکت می‌کرد، احساس آرامش کردم. زمانی که این مرد خواست که بر روی پای چپم کار کند، آن مرد دیگر از او خواست که صبر کند.

همسرم در آن لحظه مرا از خواب بیدار کرد. پای راستم دیگر درد نمی‌کرد. اما پای چپم هنوز کمی درد داشت. زمانی که او را سرزنش کردم که چرا قبل از درمان شدن پای چپم مرا از خواب بیدار کرده است، او گفت: «نمی‌دانستم که استاد در حال درمان پاهایت بودند. فکر کردم که خواب بدی دیده‌ای. اینطور به‌نظر می‌رسید که شخصی نمی‌خواست که استاد پای بیمارت را جایگزین کند. این ممکن است به این دلیل باشد که تو به‌اندازه کافی در تزکیه محکم و استوار نیستی. این آزمایشی از روشن‌بینی است.

صبح روز بعد احساس گرسنگی شدیدی داشتم، چیزی که از زمان بیماری‌ام هرگز اتفاق نیفتاده بود. در تمام وعده‌های غذایی، مقدار زیادی غذا می‌خوردم. اشتهایم برگشته بود و وزن اضافه کردم. از آن زمان به بعد، هر روز تمرین‌ها را انجام دادم و فا را مطالعه کردم.

این بیماری، قدرت فوق‌العاده دافا را به من اثبات کرد واکنون به تزکیه باور دارم.