(Minghui.org) خودخواهی به‌شیوه‌ای خاص طرز فکری را در فرد ایجاد می‌کند – باعث می‌شود که کاستی‌های دیگران را به وضوح ببینیم، اما شناخت کاستی‌های خودمان را مشکل می‌سازد. همچنین باعث می‌شود فکر کنیم که ما درست عمل می‌کنیم و دیگران اشتباه می‌کنند. ذهنیت خودخواهی، شناخت خودخواهی‌مان را مشکل می‌سازد.

یک بار با یکی دیگر از تمرین‌کنندگان که همسایه‌ام است درخصوص توزیع مطالب اطلاع‌رسانی فالون دافا و آزار و شکنجه گفتگو کردم. او به من گفت که مطالب را در محله‌مان توزیع نکنم، زیرا بسیاری از تمرین‌کنندگان این کار را انجام می‌دهند.

سپس دربارۀ دوربین‌های نظارتی در منطقه‌مان صحبت کردیم. او گفت که وقتی مطالب را در منطقه‌مان توزیع می‌کرده، هیچ دوربینی را ندیده است. فکر کردم دلیل اینکه او نمی‌خواهد من مطالب را در محله‌مان توزیع کنم این است که او می‌خواهد این کار را انجام دهد.

آن تمرین‌کننده دربارۀ آنچه گفت فکر نکرد. اگر جای او بودم، احتمالاً من هم متوجه آن فکر خودخواهانه نمی‌شدم. در ظاهر، او نمی‌خواست مطالب را هدر دهد، اما شاید این برای راحتی خودش نیز بود.

در موقعیت دیگری، تمرین‌کننده‌ای مقداری کاغذ خریده بود که کیفیت خوبی نداشتند و در دستگاه چاپگر او گیر می‌کردند. او می‌ترسید چاپگرش خراب شود بنابراین از من پرسید که آیا چاپگر من هم دچار همان مشکل خواهد شد. فکر کردم که فقط می‌خواهد مقداری کاغذ بدهد که امتحان کنم، اما درعوض او تمام کاغذهای بی‌کیفیت را به من داد.

کاغذها در چاپگر من هم گیر می‌کردند و وقت زیادی از من تلف شد. بسیار ناراحت شدم و فکر کردم که آن تمرین‌کننده خودخواه است. نمی‌خواستم جروبحث کنم بنابراین منتظر شدم تا آرام شوم و بعد به موضوع پرداختم.

آن تمرین‌کننده گفت که زیاد به آن فکر نکرده بود. او فکر می‌کرد که چاپگر من بهتر است؛ بنابراین کاغذها را به من داد و امیدوار بود که من چنین مشکلی نداشته باشم.

در این دو رویداد، خودخواهی هر کدام از تمرین‌کننده‌ها برایم بسیار آشکار بود. سپس به خودم توجه کردم. آیا به‌روشنی خودخواهی خودم را دیده‌ام؟ حتی اگر دیده باشم، هرگز آنقدر ناراحت نشدم. من نیز خودخواه بودم، پس چرا دیگران را سرزنش کردم؟ این فرصت بزرگی برای ازبین بردن خودخواهی‌ام بود.

استاد بیان کردند:

«اغلب گفته‌ام که هر وقت با مشکلی مواجه شدید، در ابتدا باید نگاهی به خودتان بیندازید. حتی اگر آن مشکل هیچ ارتباطی با شما نداشته باشد، وقتی آن را می‌بینید، هنوز باید درون خود را جستجو کنید. می‌گویم که در آن صورت هیچ‌چیز نمی‌تواند شما را از پیشرفت در مسیرتان متوقف کند.» (آموزش فا در کنفرانس فای دستیاران در چانگچون)

اغلب خودخواهی باعث می‌شود که تمایلی به نگاه به درون نداشته باشیم و آن می‌تواند با خودآگاه اصلی ما مداخله کند.

دیدن تضاد بین دیگران

تمرین‌کننده‌ای از تمرین‌کنندۀ دیگری که با او کار می‌کرد گله‌مند بود. با او موافق بودم و او را دلداری دادم.

استاد بیان کردند:

«... وقتی تضادی بین دو نفر پیش می‌آید و آن توسط شخص سومی دیده می‌شود، حتی آن فرد سوم نیز باید با خودش فکر کند، "اوه، تضادی بین آنها روی داده است، پس چرا من آنجا بودم تا آن را نظاره کنم؟ آیا به این دلیل است که وابستگی‌های مشخصی دارم؟ آیا به‌خاطر این است که من هم همان مشکل را دارم؟"» (آموزش فا در کنفرانس فا در استرالیا)

وقتی با مشکل فرد دیگری روبرو می‌شویم، ما نیز باید بدون قیدوشرط به‌درون نگاه کنیم. چیزهایی از دیگران که برایمان تحمل‌ناپذیر است، چیزهایی هستندکه باید از انجام آنها اجتناب کنیم. باید از خودمان بپرسیم که آیا مشکل مشابهی داریم.

وقتی متوجه کاستی‌های دیگران می‌شویم و درون خودمان را جستجو نمی‌کنیم، چطور می‌توانیم افکار خودخواهانه‌مان را ازبین ببریم؟ ممکن است با لجبازی فکر کنیم که آن وابستگی‌ها را نداریم و اصرار کنیم که آن مشکل فرد دیگر است. اما این نوع فکر کردن می‌تواند منجر به این شود که فرصت برای ازبین بردن وابستگی‌های‌مان را ازبین ببریم و همچنین می‌تواند شکاف‌هایی بین تمرین‌کنندگان ایجاد کند.

اکنون حتی بیشتر قدر ابزار جادویی نگاه به درون را می‌دانم. نگاه به درون به ما کمک می‌کند که از شر وابستگی‌هایمان خلاص شویم و از ایجاد موانع بین تمرین‌کنندگان جلوگیری می‌کند.