(Minghui.org) در وب سایت مینگهویی ماجراهایی درباره درمان بیماری‌های مهلکِ کسانی که یا فالون دافا را تمرین می‌کنند یا نگرش مثبتی نسبت به آن دارند منتشر شده و در سراسر چین به طور دهان‌به‌دهان نقل شده است.

درمان سرطان دو خانم

خانم پن شیه 62 ساله و بازنشسته و ساکن شهر لنگ‌شوییجیانگ در استان هونان است. در سال 2003 مشخص شد که او به سرطان ریه مبتلا شده است. یکی از همکاران سابقش که فالون دافا را تمرین می‌کند، در سال 2004 این تمرین تزکیه را به او معرفی کرد.

خانم پن باور داشت که دافا خوب است و موافق بود که خروج از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های جوانانش مهم است.

به او گفته شد که از مزایای تکرار عبارت «فالون دافا خوب است» بهره‌مند خواهد شد. مدت زیادی از شروع تکرار آن نگذشته بود که سرطانش از بین رفت.

خانم ینگ 67 ساله و او نیز در شهر لنگ‌شوییجیانگ ساکن است. در سال 2002 مشخص شد به سرطان مری مبتلا شده است. او با تمرین‌کننده فالون دافا آشنا شد که به او گفت هر روز عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را تکرار کند. پس از انجام این کار سرطانش بهبود یافت.

بهبودی سرطان خانم لیو از سرطان روده

یکی دیگر از ساکنان شهر لنگ‌شوییجیانگ، خانم لیو 60 ساله، در سال 2011 مشخص شد که به سرطان روده مبتلا است و تحت عمل جراحی قرار گرفت تا چند سانتی‌متر از روده‌اش را جدا کنند.

یکی از خویشاوندان به ملاقاتش رفت و درباره دافا و آزار و شکنجه با او صحبت کرد. او نیز موافقت کرد تا ح.ک.چ را ترک کند. اما وضعیتش رو به وخامت بود. تمرین‌کننده دوباره به ملاقات او رفت و پرسید که آیا از صمیم قلب ح.ک.چ را ترک کرده بود. خانم لیو گفت راضی به این کار شده بود چرا که نمی‌خواست باعث ناراحتی آن خویشاوند شود اما واقعاً آن را باور نکرده بود.

آن تمرین‌کننده بیشتر درباره دافا صحبت کرد و خانم لیو گفت که این بار صادقانه می‌خواهد ح.ک.چ را ترک کند. او همچنین عبارت «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را نیز تکرار کرد.

در آزمایش بعدی پزشک به او گفت که نمی‌تواند هیچ اثری از سرطان در او پیدا کند.

خانم 99 ساله‌ای از الطاف دافا بهره‌مند شد

خاله یکی از تمرین‌کنندگان 99 سال داشت که آن تمرین‌کننده درباره دافا با او صحبت کرد. او موافقت کرد ح.ک.چ را ترک کند و اغلب عبارت «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را تکرار می‌کرد.

چند سال پیش او دچار خونریزی داخلی و به سرعت به بیمارستان برده شد. مرتب استفراغ می‌کرد و در ادرارش خون بود. پزشک گفت که شرایطش بحرانی است.

خاله به یاد آورد که آن دو عبارت دافا را تکرار کند. وقتی آن تمرین‌کننده به دیدار او رفت، خاله درباره بنیانگذار دافا و سایر تمرین‌کنندگان از او پرس و جو کرد.

او به سرعت درمان و حدود 10 روز بعد از بیمارستان مرخص شد. پزشک از سرعت بهبودی او شگفت‌زده شد.