(Minghui.org) حتی زمانی که لیو نایجینگ پنج ساله بود، همیشه به هدف زندگی فکر می‌کرد: بسیاری از مردم به این دنیا می‌آیند، بزرگ می‌شوند، به مدرسه می‌روند، پیر می‌شوند و در نهایت میمیرند. هدف چیست؟

هیچکسی نمی‌توانست پاسخی به او بدهد، اما او به وضوح می‌دانست که هدف از زندگی صرفاً چیزی نیست که او متوجه شده است. باید چیز دیگری باشد.

این چیزِ دیگر چه بود؟ او زمانی که با مادرش فالون گونگ را آموخت جواب سؤالاتش را یافت.

لیو نایجنگ و مادرش

لیو نایجنگ معلم خصوصی در مائولی، تایوان است. او از یک خانواده بودایی و با آموزه‌ها آشنا بود. وقتی کوچک بود، می‌توانست زندگی‌های گذشته‌ خود و اعضای خانواده‌اش را ببیند. به دنبال پاسخ برای سؤال‌هایش، به مکان‌های مختلفی رفت. اما هیچ یک از روش‌های معنوی پاسخگوی او نبودند.هنگامی که در دبیرستان بود، مادرش فالون گونگ را شروع کرد. دو ماه بعد، نایجنگ به او ملحق شد.

نایجنگ گفت: «وقتی اولین بار کتاب جوان فالون (کتاب اصلی فالون گونگ) را باز کردم، نماد فالون را دیدم که درست و راستین به‌نظر می‌رسید. وقتی کلمات حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری را دیدم، ناگهان متوجه شدم پاسخ سؤالاتی که در تمام عمرم در جستجویش بودم را پیدا کردم. همین بود. این چیزی بود که به دنبالش بودم.»

او کتاب را به‌طور کامل خواند.

درمان مشکلات معده و گوارش
نایجینگ از کودکی دچار مشکلات وخیم گوارش و معده بود. در مدرسه ابتدایی، مجبور شد چندین بار در هفته تحت درمان‌های خونریزی معده قرار بگیرد. بعدها، سعی کرد که درمان‌های مختلف چینی و غربی را امتحان کند اما هیچ‌کدام مؤثر نبود. او درد داشت و مجبور بود هر روز قرص مصرف کند. همچنین سیستم ایمنی ضعیفی داشت و اغلب دچار آنفولانزا می‌شد.

هنگامی که او برای اولین بار جوآن فالون را مطالعه کرد، در سراسر بدنش گرمایی را احساس کرد. آن شب احساس کرد که تب دارد. پیشانی‌اش می‌سوخت، اما بیمار نبود. او درک کرد که استاد لی هنگجی، بنیانگذار فالون گونگ، درحال پاکسازی بدنش هستند. او نگران نبود و نترسید. صبح روز دوم، دمای بدنش پایین آمد و احساس کاملاً خوبی داشت.مشکلات معده و گوارشش نیز ناپدید شدند و از آن به بعد هرگز نگران این بیماری نبوده است. او که سابقاً نمی‌توانست لاکتوز را تحمل کند، مشکلش برطرف شد.

تغییر قابل توجه دیگر این بود که او دیگر به ماشین‌گرفتگی دچار نشد. پیش از تمرین فالون گونگ، قبل از هر سفر طولانی مجبور بود قرص‌های مربوط به این مشکل را مصرف کند. پس از تمرین برای دو سال، او و دوستان پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان به تعطیلات رفتند. او تصمیم گرفت که قرص مصرف نکند، اما در کل سفر حالش خوب بود.

رفتار نیکخواهانه با دیگران

او خود را براساس اصول فالون گونگ، تزکیه کرد و نه تنها بیماری‌هایش بلکه روابطش با دیگران نیز بهبود یافت.

نایجینگ، سابقاً خودمحور و کنترلگر و گاهی حتی باعث آزار دیگران می‌شد. از آموزه‌های فالون گونگ، او آموخت که بیشتر ملاحظه دیگران را بکند و خود را به جای آنان بگذارد.

اکنون، زمانی که نایجینگ درگیر اختلافی می‌شود، همیشه به دنبال کاستی‌های خودش می‌گردد تا متوجه شد چگونه می‌تواند بهتر عمل کند.

او سابقاً اجازه نمی‌داد کسی از دارایی‌هایش استفاده کند، اما اکنون مشتاق است آنها را با دیگران سهیم شود.

نایجینگ همچنین کمتر به کنترل دیگران می‌پردازد. قبل از آن، اگر دوستانش در مکان‌های عمومی بیش از حد بلند صحبت می‌کردند، او به‌شدت مانع آنها می‌شد تا آبرویش را نزد عموم حفظ کند. اما اکنون، او این را با شیوه‌ای نیک‌خواهانه‌تر انجام می‌دهد و بخشنده‌تر شده است. دوستانش تغییراتی را در او دیدند، بنابراین آنها از تمرین فالون گونگ حمایت کردند.

او با برادر بزرگترش خیلی مجادله می‌کرد ولی اکنون می‌تواند بر خودش مسلط باشد. هنگامی که برادرش سوپ را بر روی یکی از پیراهن‌های مورد علاقه‌اش ریخت، او سرش داد نزد. برادرش شگفت‌زده شده بود. در نتیجه، او کنجکاو شد که کتاب فالون گونگ را بخواند. اگرچه او تمرین نمی‌کند، از نایجینگ حمایت می‌کند. اما خواهرش تمرین را شروع کرده است.

هنگامی که سرماخوردگی در دانشگاه نایجینگ گسترش یافت، همه‌گیر شد و بجز او همه در کلاس مبتلا شدند. بسیاری از همکلاسی‌هایش شگفت زده شدند و می‌خواستند با او فالون گونگ را تمرین کنند.

برخورد صلح آمیز با یک خیانت

پس از فارغ التحصیلی، نایجینگ و یکی از دوستانش یک شرکت آموزشی راه‌اندازی کردند. اما بعدها، شریک تجاری او کسب و کار خودش را آغاز کرد و رقیب نایجینگ شد. نایجینگ کمک زیادی به او کرده بود، اما این دوست نه تنها بسیاری از مشتریان نایجینگ را ربود، بلکه چندبار او را فریب نیز داد.

نایجینگ شوکه و ناراحت شد. اما پس از آنکه آرام شد، تصمیم گرفت که با او درگیر نشود. در عوض، با ذهنی صلح‌آمیز دوباره شروع کرد. او هرگز از این دوست گله و شکایت نکرد. اکنون کسب و کار نایجینگ رونق گرفته و بهتر و بهتر شده است.
معرفی فالون گونگ به عموم

نایجینگ در طول اوقات فراغتش، اغلب در انواع رویدادها شرکت کرده تا فالون گونگ را به عموم معرفی کند. او با خواهرش و سایر تمرین‌کنندگان در جشنواره‌ها و راهپیمایی‌های محلی طبل کمری می‌نوازند.

نایجینگ (سمت چپ) و خواهرش در یک راهپیمایی در مائولی

نایجینگ گفت: «وقتی مردم می‌بینند که ما جوانان نیز فالون گونگ را تمرین می‌کنیم، آنها علاقه‌مند می‌شوند که بدانند آن درباره چیست. علاوه بر این، هنگامی که آنها تمرین‌کنندگان زیادی را با تحصیلات دانشگاهی می‌بینند، می‌دانند که این چیزی در سطح پایین نیست یا چیزی که فقط بی‌سوادان آن را تمرین می‌کنند. ما از همه اقشار اجتماع هستیم.»

وقتی در زندگی روزانه مجادله‌ای پیش می‌آید، نایجینگ همیشه بر طبق آموزه‌های ذیل در جوان فالون رفتار می‌کند:

«برای ما تزکیه‌کنندگان تضادها به‌طور ناگهانی ظاهر می‌شوند. پس باید چه‌ کار کنیم؟ اگر همیشه قلبی‌ سرشار از نیک‌خواهی‌ و محبت‌، و حالت ذهنی آرام و صلح‌جو داشته باشید،‌ وقتی‌‌ با مشکلات مواجه‌ می‌شوید‌، آن‌ها را به‌خوبی‌ اداره خواهید کرد زیرا به شما فضایی به‌عنوان ضربه‌گیر خواهد داد. اگر همیشه با دیگران بامحبت و دوستانه باشید، اگر همیشه وقتی کاری انجام می‌دهید دیگران را درنظر بگیرید، و هرگاه مسائلی با دیگران دارید اول فکر کنید که آیا آن‌ها می‌توانند آن‌را تحمل کنند یا آیا برای آن‌ها باعث صدمه‌ای نمی‌شود، آن‌گاه مشکلی نخواهید داشت. بنابراین وقتی تزکیه می‌کنید باید از استانداردهای بالا و حتی بالاتری پیروی کنید.»

نایجینگ گفت: «با آنچه که من از فالون گونگ آموخته‌ام، می‌توانم بر انواع مصیبت‌ها و آزمون‌ها غالب شوم. تا زمانی که به دنبال مشکلات در درون خودمان باشیم، اگر من مقصر باشم، آن را برطرف می‌کنم. اگر مقصر نباشم، دیگران را می‌بخشم. طبق آموزه‌ها، می‌توانم خودم را بهبود بخشم و این احساسی فوق العاده است.»