(Minghui.org) در منطقه‌مانتمرین‌کنندگان محلی با ماشین به روستاهای منطقه‌مان می‌روند تا تأثیر تبلیغات حزب کمونیست چین درباره فالون‌گونگ را خنثی کنند. منزلم در شهر کوچکی واقع شده و مکانی است که در آنجا رانندگان سایر تمرین‌کنندگان را سوار می‌کنند و من رابط بین روستاها هستم.

اغلب تمرین‌کنندگان به‌محض برگشت لیستی از افرادی را می‌‌آورند که از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) کناره‌گیری کرده‌اند و من کمک می‌کنم تا اسامی آنها در وب‌سایت اپک‌تایمز منتشر شود.

تقریباً ۲۰ تمرین‌کننده در این پروژه فعالیت می‌کنند. روزانه دو الی پنج ماشین می‌فرستیم که در هر کدام چهار تمرین‌کننده هستند. وقتی ماشین‌ها به مقصد می‌رسند، تمرین‌کنندگان در گروه‌های دوتایی مشغول پخش کردن مطالب اطلاع‌رسانی می‌شوند. تقریباً هر روز چند صد مجله به‌همراه کتابچه‌های  نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست تهیه می‌کنم.

در طول انجام این کارها فشار زیادی را متحمل می‌شدم، به‌خاطر اینکه حجم مطالبی که تهیه می‌کردم بسیار زیاد بود و همچنین تعداد زیادی از تمرین‌کنندگان دائماً به خانه‌ام رفت و آمد می‌کردند. گاهی اوقات فکر می‌کردم که از آنها بخواهم در محل دیگری با راننده‌ها قرار بگذارند.

این افکار را اصلاح کردم. خودخواه بودم و فقط به خودم فکر می‌کردم. خودخواهی خصیصه کیهان قدیم است. من باید تمام موجودات زنده از جمله تمرین‌کنندگان را درنظر بگیرم و با آنها هماهنگ باشم. باید بتوانم خود را به الزامات استاد برسانم.

به‌عنوان نمونه، تصور می‌کردم که مطالب اطلاع‌رسانی می‌توانند به‌عنوان مدرکی برای آزار و شکنجه‌ام مورد استفاده قرار گیرند. این افکار را از ذهنم بیرون کردم و به خودم یاد‌آوری کردم که مطالب اطلاع‌رسانی ابزار فا برای نجات مردم هستند. آنچه که ما درحال انجام آن هستیم درست‌ترین کار بر روی زمین است. نیروهای کهن قادر نیستند ما را تحت‌تاًثیر قرار دهند. بعد از درک این مطلب، قلبم گشوده و ذهنم روشن شد.

به تمرین‌کنندگانی که مطالب را برای ما تهیه می‌کردند حقوق می‌دادم. آنها شغل‌هایشان را ترک کردند و تمام وقت خود را صرف تهیه مجله‌ها، نه شرح و تفسیر، پوستر‌ها، دی‌وی‌دی‌ها و سایر کارها می‌کردند. علاوه‌براین، اقلام مورد نیاز را در زمان مقرر تحویل داده و بلافاصله به تهیه اقلامی می‌پرداختند که از آنها درخواست می‌شد.

همچنین قدردان گروهی از تمرین‌کنندگان مسن هستم که قبل از رسیدن تمرین‌کنندگان به روستاها، مطالب اطلاع‌رسانی را پخش می‌کنند که باعث می‌شود صحبت کردن درباره فالون‌گونگ برای آنها آسان‌تر شود. معمولاً تمرین‌کنندگان مسن به هنگام شب عزیمت می‌کنند و نزدیکی‌های صبح برمی‌گردند.

رانند‌گان همیشه زمانی‌که با آنها تماس می‌گیرم می‌آیند. آنها بدون گله و شکایت مسافت‌های طولانی را رانندگی می‌کنند. یکی از رانندگان خانمی دارای دو فرزند بوده و مسئولیت مراقبت از آنها و پرداخت اقساط وام را برعهده دارد. برخی از تمرین‌کنندگان برای تولید مطالب، مبلغی را می‌پردازند.

در شهر ما ۱۶ شهرستان متشکل از تعدادی روستا وجود دارد. تاکنون ۱۰ شهرستان را زیر پوشش قرار داده‌ایم.

همکاری برای نجات تمرین‌کنندگان

سال گذشته، چهار تمرین‌کننده در روز ۱۳ مه، روز جهانی فالون‌دافا یا حوالی آن روز، به یکی از شهرستانها رفتند. شخصی گزارش دو نفر از آنها به نام‌های وانگ و لی را به ماًموران داد و درنهایت آنها را به اداره پلیس بردند. دو تمرین‌کننده دیگر که در ماشین بودند با آنها تماس گرفتند اما جوابی دریافت نکردند. آنها دلواپس شده و به خانه من بازگشتند.

ما با شوهر لی تماس گرفتیم اما خیلی دیر شده بود. پلیس خانه آنها جستجو کرده و کامپیوتر، چاپگر، کتاب‌های فالون‌دافا و مقداری از لوازم شخصی آنها را توقیف کرده بود.

فوراً به همه تمرین‌کنندگان در شهرمان اعلام کردم که افکار درست بفرستند. من به همراه تعدادی از تمرین‌کنندگان شوهر لی را به‌منظور ارائه درخواست آزادی برای او تا اداره پلیس همراهی کردیم. برای رئیس آنها به روشنگری حقیقت پرداختیم و از او خواستیم که با تمرین‌کنندگان با مهربانی رفتار کند. متاًسفانه، او فقط فریاد زد و به ما اجازه نداد قبل از اینکه لی را به بازداشتگاه مرکزی ببرند او را ملاقات کنیم. با قلبی اندوهناک اداره پلیس را ترک کردیم.

برای یافتن کاستی‌های خودم که باعث دستگیری لی شده بود به درون نگاه کردم. به زمانی‌ فکر کردم که رفتن به حومه شهر را آغاز کرده بودیم و اینکه چطور همه کارها به‌خوبی پیش می‌رفت. یک‌بار، دو تمرین‌کننده دستگیر شده بودند. اما تمرین‌کنندگان محلی با فرستادن افکار درست بازداشت‌ها را نفی کردند و تمرین‌کنندگان در همان شب آزاد شدند. با دیدن فهرست آنها که شامل اسامی افراد زیادی بود که از ح‌ک‌چ و پیشگامان جوان کناره‌گیری کرده بودند خیلی خوشحال شدم.

سپس متوجه شدم که بعد از آن جریان خودنمایی را رشد داده و سایر تمرین‌کنندگان نیز به‌خاطر رشد دادن وابستگی از خودراضی بودن، به هنگام عزیمت وانگ و لی افکار درست نفرستاده بودند.

همچنین، لی درخصوص صحبت با مردم به‌صورت رودررو زیاد موفق نبود و اگر افراد بلند صحبت نمی‌کردند قادر به شنیدن نبود. اما قلبی برای نجات مردم داشت. گرچه دور از اینجا زندگی می‌کرد، صبح زود سوار اتوبوس می‌شد به محل کار من می‌آمد. بدون در نظر گرفتن شرایط، برای او تعیین کرده بودم که با وانگ کار کند. حالا وانگ و لی هر دو بازداشت شده بودند. شدیداً به‌خاطر نقشی که در این جریان داشتم متأسف بودم.

زمانی‌که این موضوع مطرح شد، هرکسی سعی کرد تا کاستی‌های خود را پیدا کند. ما وانگ و لی را با افکار درست حمایت ‌کردیم و به‌منظور افشای اعمال شکنجه‌گران جزئیات وضعیت آنها را در سایت مینگهویی منتشر کردیم. تعدادی از تمرین‌کنندگان اطلاعاتی را مهیا کرده و از طریق ایمیل پخش کردند. عده‌ای پوستر تهیه کردند. عده‌ای شوهر وانگ را ترغیب کردند تا قدم پیش گذاشته و کمک کند. هفت روز بعد، وانگ و لی آزاد شدند.

بعد از این جریان رئیس اداره پلیس بسیار متحول شد. هنگامی‌که درباره تمرین‌کنندگان گزارش داده می‌شد، به آنها یادآوری می‌کرد که مراقب باشند.

همچنین تمرین‌کنندگان مطالب اطلاع‌رسانی را به کمیته امور سیاسی و قضایی و ادارات پلیس در مناطق مختلف، ایمیل کردند. ما امیدوار هستیم که تمام کسانی که این مطالب را دریافت می‌کنند حقیقت را درک و آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان را متوقف کنند.

تمرین‌کنندگان اغلب تجربیات جالب خود را به اشتراک می‌گذارند. آنها واقعاً مرا تحت تاًثیر قرار می‌دهند. از استاد به‌خاطر محافظت از گروه محلی‌مان سپاسگزار هستم. ما با هم بهتر همکاری خواهیم کرد. به عهد و پیمان‌هایمان عمل می‌کنیم و موجودات بیشتری را نجات می‌دهیم.