فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

مالک رستوران از فالون دافا الهام می‌گیرد

11 ژانویه 2018 |   یک تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) از زمان انتشار کتاب جوآن فالون در سال 1994، آن زندگی ده‌ها میلیون نفر را تغییر داده است. در زیر ماجرای یان، صاحب رستورانی که در تایوان زندگی می‌کند را ارائه می‌دهیم.

یان به‌عنوان بانویی خوشرو و مهربان، از دوران کودکی همیشه سخت‌کوش بود، اما وضعیت سلامتی ضعیفی داشت و اغلب بیمار می‌شد. یک روز در حالی که با خواهرش بازی می‌کرد، هُل داده شد و پایش شکست. او به تومور دهانی نیز مبتلا و به همین دلیل مجبور بود هر جا که می‌رود، دارویش را همراه خود ببرد.

این مشکلات سبب شدند یان درباره زندگی کنجکاو شود و شروع به جستجوی راه‌هایی برای بهبود وضعیت سلامتی‌اش کند. او نمی‌توانست هیچ چیز تأثیرگذاری بیابد تا اینکه یک روز در سال 2005 دوباره به‌شدت بیمار شد، در بیمارستان درباره فالون دافا شنید و تصمیم گرفت این تمرین را شروع کند.

یان با نگاه به گذشته، بسیار سپاسگزار است: «فالون دافا زندگی‌ام را نجات و چیزهای خیلی بیشتری به من داد.»

یان ای درحالی که به‌شدت بیمار بود، تمرین فالون دافا را آغاز کرد.

یادگیری تمرین

یان پیش از اینکه به کسب‌وکار رستوران مشغول شود، به‌مدت شش سال به‌عنوان پرستار کار می‌کرد. پس از آن، برای اداره یک رستوران با شوهر و خواهر کوچکش همکاری کرد. پس از سه سال، کار سخت جسمی به او فشار آورد و سبب شد در بیمارستان بستری شود. خواهر بزرگش به ملاقاتش آمد و توصیه کرد فالون دافا را بیاموزد: «نمی‌توانی همیشه به این صورت زندگی کنی. اگر فالون دافا را امتحان کنی، همه چیز بهتر خواهد شد. این یک تمرینِ تزکیۀ شخصی است.»

یان درحالی که درخصوص کلمات «تزکیه» و «تمرین» کنجکاو بود، تصمیم گرفت درباره فالون دافا اطلاعات بیشتری کسب کند. روز بعد، به هر 9 سخنرانی صوتی فای استاد که خواهر بزرگش برایش آورده بود،گوش داد. او تحت تأثیر اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباریِ فالون دافا، پس از بازگشت به خانه، نسخه‌ای از جوآن فالون را تهیه و به این ترتیب تمرین دافا را شروع کرد.

در رستوران، شوهرش معمولاً به مشتریان رسیدگی و او در آشپزخانه کار می‌کرد. جالب اینکه از زمان آغاز تمرین فالون دافا، مهارت‌های آشپزی‌اش به‌طور چشمگیری بهبود یافته‌اند. او گفت: «قبلاً آشپز خوبی نبودم، اما حالا همه مشتریانم دست‌پختم را دوست داشتند و چیزهای خوبی درباره غذاهایم می‌گفتند.»

یان گفت که حالا درک بهتری از مواد اولیۀ پخت‌وپز دارد و می‌داند که چگونه برای دستیابی به طعمی بهتر آنها را با هم ترکیب کند. مشتریان آشپزی‌اش را دوست داشتند و اغلب پس از اولین بار باز هم به رستوران او می‌آمدند. وقتی به دستورات آشپزی‌ نگاه می‌کرد، همیشه می‌توانست راه‌هایی برای بهبود طعم آنها پیدا کند. او گفت: «فکر می‌کنم این الهامات از تمرین تزکیه‌ام می‌آیند. فالون دافا به مردم می‌آموزد که نیک‌خواه باشند. متوجه شدم وقت با تمام وجودم آشپزی می‌کنم و قلبم را روی این کار می‌گذارم، قلبم آرام و ذهنم روشن است.»

محیطی هماهنگ

یان گفت انرژی مثبت دافا بر کارکنانی که در دو شیفت کار می‌کردند نیز تأثیر می‌گذاشت. در ابتدا، تعداد اخراج‌ها و استخدام‌ها زیاد بود و تلاش زیادی صرف استخدام و آموزش کارکنان می‌شد. یان سعی می‌کرد اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباریِ دافا را در کار روزانه خود به‌کار گیرد. او توضیح داد: «وقتی برخی از کارکنان می‌خواستند تغییر شیفت دهند یا به‌علت بیماری، مشکلات خانوادگی یا دلایل شخصی مرخصی بگیرند، اغلب به آنها اجازه داده می‌شد.» یان اگر مجبور می‌شد، خودش کار و وظایفِ فردی که مرخصی گرفته بود را انجام می‌داد.

ازآنجا که یان ملاحظه کارکنان را می‌کرد، آنها نیز رفتار بهتری با هم داشتند و مدت بیشتری با رستوران همکاری می‌کردند. رستوران‌شان مانند خانواده‌ای بزرگ و شاد بود. همانطور که خدمات رستوران بهبود می‌یافت، مشتریان بیشتر و بیشتری به رستوران آنها می‌آمدند.

یان هر روز از 9 صبح تا 8 شب بدون وقفه و استراحت کار می‌کرد. او گفت که انجام تمرینات فالون دافا در اوایل صبح، در طول روز او را قوی و پر‌انرژی نگه‌می‌دارند. این تمرین ذهن او را نیز باز کرده و سبب شده شادتر و درستکارتر شود.

یک مشتری با دیدن اینکه او همیشه لبخند به لب دارد، پرسید: «راز شادی‌ات چیست؟»

یان بدون تردید پاسخ داد: «به این دلیل است که فالون دافا را تمرین می‌کنم.»

مشتری دیگری با هیجان گفت: «من نیز می‌خواهم دافا را تمرین کنم!»

یان و همسرش حدود پنج سال پیش رستوران خود را فروختند تا بتوانند ازنظر زمانی میان کار، زندگی و تزکیه تعادل برقرار کنند. او گفت: «فالون دافا بسیار خوب است. واقعاً می‌خواهم وقت بیشتری را صرف آن کنم. علاوه بر این، اکنون زمان بیشتری دارم تا درباره آن به سایرین بگویم، به‌طوری که همه بتوانند از مزایای آن بهره‌مند شوند.» شوهرش نیز به کار خانوادگی پدرخانم و مادرخانمش پیوسته است که با تخصصش بسیار خوب مطابقت دارد.

یان خوشحال است که مسائل پیرامونش به‌ خوبی پیش می‌روند. مهم‌تر از همه، خوشحال است که تقدیر و سرنوشت خود را پیدا کرده است: «این فالون دافا است که مرا راهنمایی و به سوی خانه هدایت می‌کند.»